آثار و برکات صلوات در دنیا، برزخ و قیامت صفحه 41

صفحه 41

ملا حسین کاشفی ، در یکی از تاءلیفات خود ذکر کرده است که :

وقتی ناچارا، با اهل و عیال ، از وطن به طرفی می رفتم و از یاران و مددکاران کسی همراه ما نبود. ناگاه جمعی کثیر به ما رسیدند، که از صفحات آنان ، آثار خوف و اضطراب ظاهر بود. و بعد از جستجو گفتند: در این راه ، قطاع الطریق هستند، همه مکمل و مسلح . ما با وجود کثرت ، به هزار زحمت از ایشان گذشتیم . و تو با این تنهایی و بی نوایی ، چگونه از تعرض و آزار ایشان رها می شدی ؟ بهتر آن است که باز گردی .

چون باز گشتن مصلحت وقت نبود، حیرت عظیم به من دست داد. و در آن اثنا، خواب بر من غلبه کرد. و در خواب دیدم که کسی به من می گوید که این صلوات را بخوان :

اللهم صلی علی النبی محمد و آله کما امرتنا ان نصلی علیهم و صل علی محمد النبی و آله کما ینبغی ان نصلی علیهم و صل علی محمد النبی و آله بعدد من صلی علیهم و صل علی محمد النبی و آله بعدد من لم یصل علیهم و صل علی محمد النبی و آله کما تحب ان تصلی علیهم .

و من هرگز این کلمات را در کتابی ندیده ، و از کسی نشنیدم . وقتی بیدار شدم ، این کلمات بر زبان جاری بود و می خواندم . آن دو سه نفر که

با من بودند، در خواندن آن با من موافقت کردند. و روانه شده ، به اندک فرصتی به گروه دزدان رسیده ؛ ما ایشان را می دیدیم و سخن آنها را می شنیدیم ؛ و ایشان ما را نمی دیدند؛ تا این که گذشتیم . از برکت صلوات ، از چنان مهلکه ای ، که بیم قتل و اسارت و غارت و جریح بود، نجات یافته ، به مقصد رسیدیم .

83 - شهادت شتر

شیخ طوسی در کتاب امالی (37) به سند خود از زید بن ثابت روایت کرده که : وقتی ، در خدمت رسول خدا، صلی الله علیه و آله -، به غزوه ای از غزوات می رفتیم . در بین راه ، اعرابی پیدا شد، مهار شتری در دست گرفته آمد، و نزد آن حضرت ایستاد و گفت : السلام علیک یا رسول الله و رحمه الله و برکاته .

آن حضرت جواب سلام را داد.

آن اعرابی گفت : پدر و مادرم فدای تو باد، یا رسول الله ! چگونه است احوال تو؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه