- مقدمه 1
- فصل نخست : ماهیت ایمان 5
- دفتر اول : پیام پارسایی 5
- فصل دوم : مراتب ایمان و کفر 10
- فصل سوم : عوامل کاهش و افزایش ایمان 18
- فصل چهارم : آثار فردی و اجتماعی ایمان 34
- فصل نخست : اقسام صفات و حالات مؤ منان 45
- دفتر دوم : صفات مؤ منان 45
- فصل دوم : صفات و نشانه های مؤ منان در قرآن 56
- فصل سوم : شرح خطبه همام 69
- مقدمه 69
- قسمت اول 70
- قسمت دوم 77
- قسمت سوم 88
- قسمت چهارم 95
- قسمت پنجم 103
- قسمت ششم 117
- قسمت هفتم 130
- قسمت هشتم 140
- قسمت نهم 153
- قسمت دهم 164
- قسمت یازدهم 173
- قسمت دوازدهم 184
- قسمت سیزدهم 195
- پی نوشتها 202
- 1 تا 90 203
- 91 تا 180 212
- 181 تا 273 221
مطرح فرموده اند . اساسا علم بدون حلم را مصداق علم نمی دانند .
لا علم لمن لا حلم له (206)
علم ندارد کسی که حلم ندارد .
زیرا علم بدون حلم ، علم لاینفع است . دانستن آنگاه مفید است که در کنارش آرامش نفس باشد تا دانستنی ها به کار گرفته شود . گاه آدمی می داند عملی را که انجام می دهد ، جهنمی است اما چون فاقد آرامش و ثبات است نمی تواند مقاومت کند .
قسمت دهم
من غلب عقله شهوته و حلمه غضبه کان جدیرا بحسن السیره (207)
حسن سیرت در کسی است که عقلش بر شهوتش و حلمش بر غضبش پیشی گرفته باشد .
چرا مؤ من علمش با حلمش و عقلش با صبرش ممزوج است ؟ پاسخ این است که بینش مؤ من این امتزاج را تعلیم می کند . مومن اهل مقایسه است . او باور دارد که پایداری در برابر هواهای نفسانی ، اگر چه مقرون به فشار و تلخی است اما در مقایسه با صبر بر عقوبت الهی ، بسی سهلتر است . رنج موقت را تحمل می کند تا از درد جاویدان رهایی یابد .
الصبر علی طاعه الله اهون من الصبر علی عقوبته (208)
صبر بر طاعات الهی سهل تر از صبر بر عقوبت الهی است .