کیش پارسایان صفحه 88

صفحه 88

زندگی ادامه دهند ، لذت می برند ؛ مانند پزشکی که از درمان بیماران خویش احساس لذت می کند .

در بعد معنوی هم وقتی به اوامر حق تعالی گردن می نهد و دستورهای الهی را اجرا می کند ؛ می پیوند محبتی که میان او و محبوب است ، شدیدتر می شود و از این جهت لذتی وصف ناپذیر برایش حاصل می گردد . او باور دارد که تلاشش به ملاقات حق می انجامد . یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فما قیمه (121)

قسمت سوم

لا جشع و لا هلع

نه حریض است و نه اسیر پوچی است .

جشع ، کثرت حرص به این معنا است که شخصی در عین دارایی باز هم افزون طلبی می کند و حال آنکه این تقاضا برایش مفید نیست . شدت حرص در جایی است که شخص نصیب خود را گرفته است و طمع در مال غیر دارد .

هلوع به معنای کسی است که توان تحمل در برابر هواهای نفسانی را ندارد . به تعبیر من آدم پوچی است . چنین شخصی ناشکیباست . اهل جزع و فزع است . بنابراین جشع و هلع ، حالت کسی است که حریص است و بی صبر .

ولا عنف ولا صلف

درشت گفتار و کم ظرفیت نیست .

خداوند پیامبرش را نصیحت می کند که در برخوردهای اجتماعی غلیظ و درشت نباشد . زیرا خشونت نظام اجتماعی را از هم می گسلد . درشتی در گفتار و کردار دریچه ای است به سوی بی ایمانی . در این باره روایت جالبی از سلمان (ره ) روایت شده است :

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه