- مقدمه 1
- دفتر اول : پیام پارسایی 5
- فصل نخست : ماهیت ایمان 5
- فصل دوم : مراتب ایمان و کفر 10
- فصل سوم : عوامل کاهش و افزایش ایمان 18
- فصل چهارم : آثار فردی و اجتماعی ایمان 34
- فصل نخست : اقسام صفات و حالات مؤ منان 45
- دفتر دوم : صفات مؤ منان 45
- فصل دوم : صفات و نشانه های مؤ منان در قرآن 56
- فصل سوم : شرح خطبه همام 69
- مقدمه 69
- قسمت اول 70
- قسمت دوم 77
- قسمت سوم 88
- قسمت چهارم 95
- قسمت پنجم 103
- قسمت ششم 117
- قسمت هفتم 130
- قسمت هشتم 140
- قسمت نهم 153
- قسمت دهم 164
- قسمت یازدهم 173
- قسمت دوازدهم 184
- قسمت سیزدهم 195
- پی نوشتها 202
- 1 تا 90 203
- 91 تا 180 212
- 181 تا 273 221
زندگی ادامه دهند ، لذت می برند ؛ مانند پزشکی که از درمان بیماران خویش احساس لذت می کند .
در بعد معنوی هم وقتی به اوامر حق تعالی گردن می نهد و دستورهای الهی را اجرا می کند ؛ می پیوند محبتی که میان او و محبوب است ، شدیدتر می شود و از این جهت لذتی وصف ناپذیر برایش حاصل می گردد . او باور دارد که تلاشش به ملاقات حق می انجامد . یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فما قیمه (121)
قسمت سوم
لا جشع و لا هلع
نه حریض است و نه اسیر پوچی است .
جشع ، کثرت حرص به این معنا است که شخصی در عین دارایی باز هم افزون طلبی می کند و حال آنکه این تقاضا برایش مفید نیست . شدت حرص در جایی است که شخص نصیب خود را گرفته است و طمع در مال غیر دارد .
هلوع به معنای کسی است که توان تحمل در برابر هواهای نفسانی را ندارد . به تعبیر من آدم پوچی است . چنین شخصی ناشکیباست . اهل جزع و فزع است . بنابراین جشع و هلع ، حالت کسی است که حریص است و بی صبر .
ولا عنف ولا صلف
درشت گفتار و کم ظرفیت نیست .
خداوند پیامبرش را نصیحت می کند که در برخوردهای اجتماعی غلیظ و درشت نباشد . زیرا خشونت نظام اجتماعی را از هم می گسلد . درشتی در گفتار و کردار دریچه ای است به سوی بی ایمانی . در این باره روایت جالبی از سلمان (ره ) روایت شده است :