- اخلاق نیک و بد در قرآن 1
- پیشگفتار (روش بحث) 1
- تکبّر و استکبار 4
- اشاره 4
- ترجمه 6
- تفسیر و جمع بندی 8
- بلای بزرگ در طول تاریخ بشر 8
- نتیجه نهایی 23
- تکبّر در روایات اسلامی 24
- تکبّر در منطق عقل 26
- اشاره 28
- نکته ها 28
- 1- تعریف و حقیقت تکبّر 28
- 2- شاخه های تکبّر 29
- 3- تکبّر در برابر چه کسی؟ 30
- 4- انگیزه های تکبّر 32
- 5- ریشه یابی تکبّر 38
- 6- آثار و نشانه ها 39
- 7- مفاسد و پیامدهای تکبّر و استکبار 41
- 8- درمان تکبّر 45
- 9- آزمایشهای درمانی! 50
- تواضع و فروتنی 53
- اشاره 53
- ترجمه 54
- تفسیر و جمع بندی 54
- اشاره 58
- تواضع و فروتنی در روایات اسلامی 58
- 1- تعریف تواضع 61
- 2- تواضع و کرامت انسان! 63
- اشاره 65
- حرص و قناعت 65
- ترجمه 67
- تفسیر و جمع بندی حرص، آفت بزرگ خوشبختی 68
- نتیجه نهایی 77
- حرص و دنیاپرستی در احادیث اسلامی 77
- اشاره 77
- 1- تعریف حرص 81
- 2- آثار شوم حرص در زندگی فردی و اجتماعی بشر 82
- 4- حرص مذموم و ممدوح 83
- 3- غنای درون! 83
- 5- طرق درمان «حرص» 85
- 6- رفع یک اشتباه 87
- حبّ دنیا 89
- اشاره 89
- دنیاپرستی در احادیث اسلامی 94
- دنیای مطلوب و دنیای مذموم 97
- اشاره 103
- حسد و خیرخواهی 103
- ترجمه 105
- تفسیر و جمع بندی آتش سوزان حسد 106
- نتیجه 115
- حسد در روایات اسلامی 116
- اشاره 118
- چند مسئله مهم 118
- 1- مفهوم «حسد» و تفاوت آن با «غبطه» 118
- 2- انگیزه های حسد 120
- 3- نشانه های حسد 122
- 4- پیامدها و آثار سوء حسد 124
- 5- مراتب حسد 128
- 6- درمان حسد 129
- 7- نصح و خیرخواهی 133
- غرور و خودبینی 136
- اشاره 136
- اشاره 137
- 1- مفهوم غرور 137
- غرور در قرآن مجید 138
- ترجمه 140
- تفسیر و جمع بندی 141
- 1- نکوهش غرور در روایات اسلامی 148
- اشاره 148
- نتیجه نهایی 148
- 2- اسباب غرور 150
- 4- آثار و پیامدهای فردی و اجتماعی غرور 153
- 3- علایم و نشانه های غرور 153
- 5- طرق درمان غرور 155
- (طول امل) اشاره 158
- آرزوهای دراز! 158
- ترجمه 161
- تفسیر و جمع بندی سرچشمه طول امل 162
- طول امل در روایات اسلامی 169
- اشاره 172
- آثار و پیامدهای طول امل 172
- 2- طول امل یکی از اسباب مهمّ قساوت قلب 173
- 1- طول امل سرچشمه بسیاری از گناهان 173
- 4- زندگی پررنج محصول دیگری از طول امل 174
- 3- طول امَل سبب نسیان اجل 174
- 6- محرومیّت از نعمتها 175
- 5- طول امل و زندگی ذلّت بار 175
- 7- طول امل و محروم بودن از درک حقایق 176
- 8- طول امل سبب کفران نعمت است 176
- اسباب و انگیزه های طول امل 177
- درمان طول امل 179
- آرزوهای مثبت و سازنده 182
- اشاره 185
- تعصّب و لجاجت 185
- ترجمه 187
- تفسیر و جمع بندی برنامه عمومی اقوام منحرف! 188
- نتیجه نهایی 197
- تعصّب و لجاجت در احادیث اسلامی 197
- اشاره 197
- 1- مفهوم تعصّب و انگیزه های آن 200
- 2- آثار و پیامدهای منفی تعصّب و لجاجت 201
- 3- تعصّب مذموم و ممدوح 204
- 4- تقلید سازنده و کورکورانه 206
- 5- طرق درمان 208
- 6- تسلیم در برابر حق 209
- جُبن و شجاعت 211
- اشاره 211
- ترجمه 213
- تفسیر و جمع بندی پیامبران خدا ترسو نیستند 215
- نتیجه نهایی 224
- اشاره 224
- جبن و ترس در روایات اسلامی 224
- 1- ترس معقول و نامعقول 226
- 2- آثار منفی جبن و ترس در زندگی فردی و اجتماعی 228
- 3- ریشه های جبن 229
- 4- طرق درمان و پیشگیری 231
- 5- آثار شجاعت در زندگی انسانها 233
- اشاره 237
- خودباختگی و توکّل بر خدا 237
- ترجمه 239
- تفسیر و جمع بندی بازتاب توکّل در زندگی پیامبران 240
- اشاره 249
- نتیجه نهایی 249
- «توکّل» در احادیث اسلامی 249
- 1- حقیقت توکّل 252
- 2- آثار و پیامدهای توکّل 257
- 3- اسباب توکّل 258
- 4- درجات توکّل 260
- 5- راه های رسیدن به توکّل 261
- اشاره 263
- شهوت پرستی و عفاف 263
- ترجمه 265
- تفسیر و جمع بندی بلای شهوت پرستی در طول تاریخ 267
- شهوت پرستی در روایات اسلامی 274
- پیامدهای شهوت پرستی در کلام امیر مؤمنان علی علیه السلام 276
- آثار زیانبار شهوت پرستی 277
- اشاره 277
- 1- آلودگی به گناه 278
- 2- فساد عقل 281
- 3- تضعیف شخصیت اجتماعی انسان 281
- 4- اسارت نفس 282
- 5- رسوایی و بی آبرویی 282
- عوامل و اسباب شهوت پرستی 283
- راه های درمان شهوت پرستی 286
- شکم پرستی و شهوت جنسی 290
- عفّت؛ فضیلت بزرگ اخلاقی 293
- اشاره 293
- ترجمه 295
- تفسیر نیازمندان آبرومند 296
- عفّت در روایات اسلامی 302
- نتیجه 303
- راه های پیشگیری از بی عفتی 304
- غفلت و بی خبری 308
- اشاره 308
- ترجمه 310
- تفسیر و جمع بندی «غفلت» سرچشمه اصلی بدبختی ها 311
- نتیجه 323
- «غفلت» در اخبار اسلامی 323
- نتیجه 325
- اشاره 326
- 1- عوامل غفلت 326
- نکات مهمی درباره غفلت 326
- 2- عواقب شوم غفلت 329
- 3- نشانه های غفلت 331
- 4- راه های زدودن غفلت 333
- 5- یقظه و بیداری 337
- تغافل مثبت 340
- تغافل در بیان معصومین علیه السلام 342
- بخل و امساک 344
- اشاره 344
- ترجمه 346
- تفسیر و جمع بندی سرنوشت بخیلان 348
- نتیجه 362
- بخل در آینه روایات اسلامی 362
- ریشه و نشانه های بخل 365
- آثار و پیامدهای بخل 367
- درجات بخل 368
- پیشگیری و درمان بخل 370
- اشاره 373
- جود و سخاوت 373
- ترجمه 374
- تفسیر و جمع بندی چهره سخاوتندان در قرآن 375
- سخاوت در منابع حدیث 380
- آثار و پیامدهای سخاوت 383
- راه های کسب سخاوت 385
- محدوده سخاوت 385
- عجله و شتاب 388
- صبر و بردباری 388
- ترجمه 390
- تفسیر و جمع بندی 391
- عجله و شتاب در روایات اسلامی 402
- نتیجه 402
- چند نکته مهم 404
- 1- مفهوم عجله و شتابزدگی 404
- 2- سرعت گرفتن در خیرات 405
- پیامدهای شوم عجله و شتابزدگی 407
- ریشه های این خوی ناپسند 410
- راه های درمان 411
- صبر و شکیبایی 413
- اشاره 413
- آیات صبر 414
- ترجمه 415
- تفسیر و جمع بندی الگوی صبر و اسطوره مقاومت 417
- صبر در احادیث اسلامی 433
- آثار و پیامدهای صبر 436
- شاخه های صبر 439
- انگیزه های صبر و شکیبایی 440
- جزع و بی تابی 442
- درمان جزع و ناشکیبایی 446
- فرق جزع و احساسات معقول 449
دارد، این است که حضرت موسی علیه السلام در یک مأموریت ویژه ای، به دنبال فراگیری بخشی از علوم، نزد حضرت خضر علیه السلام آمد؛ علومی که با آنچه تا آن روز از طریق وحی دریافته بود، متفاوت بود. علومی که مربوط به اسرار و حقایق مخفی جهان و زندگی انسان ها بود که باید پیامبر اولواالعزمی همانند حضرت موسی علیه السلام لااقل بخشی از آن را فراگیرد تا دیدگاهایش در مسایل انسانی و اجتماعی کمی شفاف تر گردد.
حضرت خضر در برابر درخواست حضرت موسی علیه السلام گفت: که تو صبر و تحمّل در برابر کارهای من نداری؛ زیرا از عمق قضایا آگاه نیستی؛ ولی حضرت موسی علیه السلام قول داد که صبر و تحمل و بردباری را پیشه کند و از عجله و شتاب بپرهیزد. حضرت خضر علیه السلام با او شرط کرد که اگر به دنبال من می آیی، باید هر چه را می بینی، سکوت کنی، هر چند ظاهراً کار زننده ای باشد و بدان حکمتی دارد که من به موقع، تو را از آن آگاه می کنم. «فَوَجَدا عَبداً مِن عِبادِنا ...- قَالَ فَانِ اتَّبَعْتَنی فَلاتَسْئَلْنی عَنْ شَی ءٍ حَتَّی احدِثَ لَکَ مِنْهُ ذِکراً». «1»
به این ترتیب حضرت خضر علیه السلام اصرار داشت که روح صبر و بردباری را در برابر مسایل مختلف در حضرت موسی علیه السلام پرورش دهد و او را از «عجله و شتاب» (مخصوصاً
عجله در قضاوت، آن هم در مورد کارهای مردان بزرگ) باز دارد.
با این قول و قرار، آنها به راه افتادند و در مسیر خود ناچار بودند با کشتی از دریا بگذرند. در میان دریا حضرت موسی علیه السلام با تعجب دید که حضرت خضر علیه السلام مخفیانه کشتی را سوراخ می کند. حضرت موسی علیه السلام از این کار بر آشفت و زبان به اعتراض گشود و هنگامی که حضرت خضر علیه السلام پیمان خود را با او یادآور شد، در مقام عذرخواهی برآمد.
باز به راه خود ادامه دادند؛ ناگهان حضرت خضر علیه السلام دست به کار عجیب تری زد و نوجوانی را که بر سر راه خود دید، به قتل رسانید؛ در اینجا، فریاد حضرت موسی علیه السلام بلندتر شد که چرا انسان بی گناهی را کشتی، این چه کار زشتی بود که انجام دادی؟!
______________________________
(1)- کهف، 65 تا 70.
حضرت خضر علیه السلام بار دیگر، پیمان خود را یادآور شد. حضرت موسی علیه السلام دندان بر جگر گذاشت و مجدداً در مقام عذرخواهی برآمد و گفت: اگر بار سوّم اعتراض کنم، حق داری از من جدا شوی.
باز به راه افتادند تا به شهری رسیدند که مردمی بسیار «بخیل» داشت و کمترین پذیرایی را از میهمانان تازه وارد نکردند؛ ولی با نهایت تعجّب حضرت خضر علیه السلام شروع به مرمّت دیواری نمود که در حال سقوط بود. حضرت موسی علیه السلام که در بدو نظر، این کار را ابلهانه می دید، بار دیگر در حالی که تمام عهد و پیمان خود را به فراموشی سپرده بود، به خروش آمد و زبان به اعتراض گشود.
در
اینجا حضرت خضر علیه السلام در حالی که اسرار هر سه کار خود را برای او شرح می داد، و حقایق جالبی را که از نظر حضرت موسی علیه السلام پنهان بود، برایش بیان می کرد و حضرت موسی علیه السلام را به جهان تازه ای از اسرار زندگی انسان ها وارد می ساخت، اعلام جدایی کرد و حضرت موسی علیه السلام نیز در حالی که کوله باری از معرفت را با خود حمل می کرد با حضرت خضر علیه السلام خداحافظی کرد و وداع گفت.
حضرت خضر علیه السلام به او گفت: «اگر کشتی را سوراخ کردم، به این دلیل بود که می خواستم آن را ظاهراً از کار بیندازم؛ زیرا حاکم ستمکاری وجود داشت که هرگاه کشتی سالمی را می یافت مصادره می کرد. من خواستم صاحبان این کشتی که گروهی بینوا بودند، کشتی خود را از دست ندهند».
دیگر این که اگر آن نوجوان را کشتم، به خاطر این بود که او جوانی بی ایمان و خطرناک و سرکش بود که کم کم پدر و مادر خویش را نیز به کفر و بدبختی می کشاند. خدا می خواست، این جوان هرزه بی مصرف ستمگر را از آنها بگیرد و فرزندی با ایمان و مهربان به آنها عطا کند.
اما تعمیر آن دیوار در حال سقوط، به خاطر آن بود که در زیر آن، گنجی متعلق به دو کودک یتیم بود که پدر صالح و با ایمانشان برای آنها ذخیره کرده بود، خدا می خواست آنها به حدّ رشد برسند و گنج خود را استخراج کنند. من این کارها را از پیش خود نکردم، بلکه همه به فرمان حق بود. «1»
______________________________
(1)- کهف، 60 تا 82.