مصباح الشریعه صفحه 204

صفحه 204

اندوه از جمله شعارهای عارفان است ، چرا که عارف ، به اسرار خلقت وعظمت خالق پی برده وپیوسته از خداوند ترسان است

وقدرت او را بر خود حاکم می بیند .

محزون ، ظاهرش گرفته وغمین وباطنش گشاده وشاد است . در معاشرت با خلق ، بی میل است وبا خداوند انس ونزدیکی دارد .

محزون ، غیر از متفکر است ، زیرا متفکر ، در تکلّف وسختی می باشد ومحزون در خوشی وراحتی . وحزن از باطن برخیزد وبر ظاهر اثر کند ، وتفکر از دیدن رخدادها به درون رسد ومیان این دو فرق است .

خداوند متعالی در داستان یعقوب فرماید : (من غم واندوهم را تنها به خدا گویم واز خدا چیزهایی می دانم که شما ندانید) .

ربیع بن خُثَیم را گفتند : تو را چه شده که پیوسته محزونی ؟ گفت : از آن روست که باز خواست کننده ای مرا می خواهد .

بدان که سمتِ راست حزن ، شکستگی دل وسمت چپ آن ، سکوت است . حزن ، ویژه کسانی است که به خداوند ، عارف اند ، ولی تفکر هم در خاص وهم در عام مشترک است . اگر لحظه ای قلب عارفان از اندوه تهی شود ، دست به استغاثه بلند کنند واگر در قلب غیر آنان که به خدا چندان اعتقادی ندارند وارد شود بی تابی کنند وآن را نپسندند . پس حزن اوّلی است که دوم آن امن است . وبشارت به بهشت وتفکر ، دومی است که اوّلش استحکام ایمان به خداوند است وسومِ آن ، اظهار نیاز به حضرت اوست برای طلب نجات ورستگاری .

فرد محزون متفکر است ومتفکر ، عبرت آموز؛ وهر کدام را حالی وعلمی وطریقی وحلمی ومشربی است (که دیگران را نباشد وهر یک از

این صفات با یکدیگر تفاوت دارد) .

شرم وحیا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه