عبرت های ماندگار صفحه 111

صفحه 111

وقتی موسی علیه السلام ظهور کرد فراعنه به وحشت افتادند که مبادا ظهور آن پیامبر حکومت آنها را متزلزل سازد. از این رو به نزد بلعم باعورا رسیدند تا برای مصونیت آنها از موسی علیه السلام دعا کند.

بلعم گفت: وجود پیامبران لطف است و قدم آنها مبارک می باشد و من هرگز چنین دعایی نخواهم کرد. وقتی از دعا کردن او مأیوس شدند به فکر چاره افتادند. مقدار زیادی پول و جواهر نزد همسر او بردند و گفتند از شوهرت بخواه تا دعا کند که موسی علیه السلام مزاحم حکومت آنها نشود.

زن قبول کرد واز بلعم خواست برای آنها دعا کند امّا او گفت: دعا بر علیه پیامبران ناپسند است، هر چه زن اصرار کرد بلعم نپذیرفت تا آنکه همسرش که از زیبایی فراوانی برخوردار بود او را بین دو کار مخیّر کرد یا دعا کند و یا او را طلاق دهد. بلعم که نمی خواست همسر بسیار زیبای خود را از دست بدهد پذیرفت که بر علیه موسی علیه السلام دعا کند و با این دعا بود که موقعیت معنوی خود را از دست داد.(1)

قرآن کریم می فرماید: ای محمد! بگو قصه کسی (بلعم باعور) را که ما نشانه های خود را به او دادیم و از آنها سرپیچی کرد، پس شیطان او را تعقیب نمود و از گمراهان گردید، اگر ما می خواستیم، با


1- 75. تاریخ انبیاء، ص 576 .
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه