عبرت های ماندگار صفحه 48

صفحه 48

امیرمؤمنان و عباس و فضل بن عباس و اسامه که از آغاز نبرد لحظه ای از آن حضرت غفلت نورزیده و نگهبان جان او بودند همراهش حرکت کردند. پیامبرصلی الله علیه وآله به عموی خود عباس که صدای بلند و رسایی داشت دستور داد که مسلمانان را این گونه صدا زند که ای گروه انصار که پیامبر را یاری کردید و ای کسانی که در زیر درخت رضوان با پیامبرصلی الله علیه وآله بیعت کردید کجا می روید؟ پیامبر این جاست.

ندای عباس که به گوش آنها رسید جوانمردی و غیرت دینی آنها را تحریک کرد، همگی به سرعت گفتند: لبیک لبیک و دلیرانه به سوی پیامبرصلی الله علیه وآله بازگشتند. ندای پیاپی عباس که سلامت پیامبرصلی الله علیه وآله را نوید می داد موجب شد که دسته های فراری با ندامت و پشیمانی عجیبی به سوی پیامبر باز گردند و صفوف خود را در برابر دشمن منظم و فشرده تر سازند. مسلمانان به دستور پیامبرصلی الله علیه وآله و برای پاک کردن لکه ننگ فرار یاران به حمله عمومی دست زده و در اندک زمانی دشمن را به عقب نشینی و فرار مجبور ساختند.

پیامبرصلی الله علیه وآله برای تشجیع و تقویت روحیه مسلمانان می فرمود: من پیامبر خدا هستم و هرگز دروغ نمی گویم و خدا وعده پیروزی به من داده است. این تدبیر نظامی سبب گردید که جوانان هوازن و ثقیف و مردان جنگجوی آنان زنان و اموال و احشام خود را ترک گفته و با دادن جمعی کشته فرار کنند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه