عبرت های ماندگار صفحه 51

صفحه 51

آیند و باذان ما را انتخاب کرد تا تو را با خود به نزد کسری ببریم اگر با ما بیایی درباره تو چیزی به کسرا می نویسم که سودمند باشد و دست از تو بردارد و اگر سرباز زنی خود دانی که او تو و قومت را از بین خواهد برد و شهرهایت را خراب خواهد کرد.

وقتی مأموران باذان به محضر رسول خداصلی الله علیه وآله آمدند حضرت به آنها فرمود: وای بر شما چه کسی به شما دستور داده است ریش خود را بتراشید و سبیل بگذارید؟

گفتند: پروردگار ما (کسرا) به ما دستور داده است.

پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: امّا پروردگار من فرموده است شارب را بزنیم و ریش را باقی بگذاریم. آن گاه فرمود: بروید و فردا بیایید. در این فرصت وحی رسید که خدای عزّوجل شیرویه فرزند خسرو پرویز را بر او مسلط کرد و او را در فلان تاریخ و فلان شب چند ساعت از شب رفته به قتل رسانید. آنها هم به باذان خبر دادند و با این خبر غیبی رسول خداصلی الله علیه وآله به باذان و مردم یمن اسلام آوردند و خسروپرویز هم به نتیجه برخورد زشت خود رسید.(1)

31 غرور و غفلت

خداوند در سوره کهف آیه 31 تا 42 می فرماید: دو مرد بودند که به یکی از آنها دو باغ انگور دادیم و اطراف آن باغ ها را به


1- 36. بحارالانوار، ج 20 ، ص 389 و 390.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه