عبرت های ماندگار صفحه 59

صفحه 59

است پس من معاویه را از خلافت خلع می کنم و تو هم علی را خلع کن و بعد از خلع این دو اگر صلاح بود عبداللَّه بن عمر را به خلافت می گماریم و یا کار را به شورا وا می گذاریم.

ابوموسی این نظر فریبکارانه را پسندید و گفت: فردا در بین مردم حاضر می شویم و نظر خود را می گوییم. عمروعاص دوستان خود را خبردار کرد تا حضور یابند و شاهد گفتار و حکمیت ابوموسی اشعری باشند. وقتی جمعیت زیادی در مجلس حاضر شدند ابوموسی به عمروعاص گفت: تو اول معاویه را از امارت خلع کن تا من هم علی را خلع کنم. عمروعاص مکار گفت: من هرگز بر تو سبقت نمی گیرم در حالی که تو در ایمان به اسلام و هجرت از من پیشی گرفتی و در حکومت ابوبکر و عمر مسؤولیت داشتی.

عبداللَّه بن عباس گفت: ای ابوموسی! عمروعاص تو را فریب می دهد.

ابوموسی به سخن ابن عباس گوش نکرد و خطاب به مردم گفت: من علی و معاویه را از خلافت خلع کردم و شما کسی را که شایسته خلافت باشد انتخاب کنید. آن گاه انگشتر خود را بیرون آورد و گفت: من علی را این گونه از خلافت خارج کردم و ساکت شد.

آن گاه عمروعاص مکار گفت: ای مردم شنیدید که ابوموسی چه گفت، من هم علی را از خلافت خلع کردم و آن را برای معاویه ثابت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه