عبرت های ماندگار صفحه 7

صفحه 7

داشت. امام جماعت یا یکی از نماز گزاران آن مسجد می گفت: روضه خوانی را دیدم که هر روز صبح به مسجد می آید و روضه حضرت زهراعلیها السلام را می خواند و به خلیفه دوم ناسزا می گوید.

روزی به او گفتم چرا تو هر روز همین روضه را می خوانی و همان ناسزا گویی را تکرار می کنی؟ مگر روضه دیگر نمی دانی؟

او در پاسخ گفت: روضه دیگر می دانم ولی یک نفر بانی دارم روزی پنج ریال (به پول آن زمان) به من می دهد و می گوید: همین روضه را با این کیفیت بخوان و خصوصیات بانی و محل او را گفت: من پی گیری کردم دیدم بانی روضه یک نفر کاسب مغازه دار است. جریان را به او گفتم. وی گفت: شخصی روزی دو تومان به من می دهد تا در آن مسجد چنین روضه ای خوانده شود. من هم پنج ریال آن را به روضه خوان می دهم و پانزده ریال آن را خود برمی دارم. باز هم جریان را پی گیری کردم، سرانجام معلوم شد که از طرف سفارت انگلیس روزی 25 تومان برای این روضه خوانی مخصوص (برای ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی و به دنبال آن ایران و حکومت عثمانی) داده می شود که پس از طی مراحل و بهره گیری واسطه ها پنج ریال آن برای روضه خوان بیچاره می ماند.

باید متوجه باشیم که ناخودآگاه آب به آسیاب دشمن نریزیم.(1)


1- 6. منبع اوّل این داستان کتاب داستان دوستان، ج 1 ، ص 144 است.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه