عبرت های ماندگار صفحه 72

صفحه 72

ماده شتری چموش سوار بود. پس از عرض سلام هر چه می خواست به پیامبرصلی الله علیه وآله نزدیک شود و سؤال کند شترش او را از آن حضرت دور می کرد. در اثر تکرار این جریان همراهان پیامبرصلی الله علیه وآله به او خندیدند. مرد عرب ناراحت شد و شتر را کشت.

اصحاب به پیامبرصلی الله علیه وآله عرض کردند: مرد عرب شترش را هلاک کرد.

حضرت فرمود: بله و دهان های شما پر از خون آن شتر است (شما خندیدید و او از رفتار شما عصبانی شد و آن را کشت).(1)

45 حضور شیطان در دارالندوه

وقتی سران قریش در دارالندوه (مجلسی که از سران هر قبیله در آن جمع می شدند و درباره امور مهم مکه تصمیم گیری می کردند). جمع شدند تا درباره نفوذ پیامبرصلی الله علیه وآله به مشاوره بنشینند، ابلیس به شکل پیرمردی ناشناخته که بر دوش خود عبایی انداخته بود کنار درب دارالندوه ایستاد. وقتی او را دیدند سؤال کردند این پیرمرد کیست؟

ابلیس گفت: پیرمردی از اهل نجد که خبر تشکیل جلسه شما را شنید و آمد تا آنچه را می گویید بشنود. امید است شما را از نصیحت و اظهار نظر بی بهره نگذارد. به او اجازه دادند و در جمع آنها حاضر شد.


1- 53. محجه البیضاء، ج 5 ، ص 233.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه