عبرت های ماندگار صفحه 76

صفحه 76

حضور پیامبرصلی الله علیه وآله رسیدند و سلام کردند امّا حضرت جواب آنها را نداد و رو گرداند و با آنها سخن نگفت.

هیأت مسیحی که ناراحت و متحیر شده بود قصه کار خود را با علی علیه السلام در میان گذاردند.

حضرت فرمود: شاید لباس های پرزرق و برق شما سبب این برخورد پیامبرصلی الله علیه وآله شده باشد. آنها لباس ساده پوشیدند و انگشترها را از دست خود خارج کردند و به حضور پیامبرصلی الله علیه وآله رسیدند و سلام کردند. این بار حضرت جواب آنها را داد و با رویی گشاده با آنها صحبت کرد و فرمود: سوگند به خدایی که مرا به حق فرستاد در مرتبه اوّل که اینها نزد من آمدند شیطان را دیدم که همراه آنهاست.(1)

48 تاجر خیانت پیشه

در کربلا تاجری معروف و مشهور به تجارت اشتغال داشت که خود می گوید: من سرمایه زیادی داشتم و علت ترقی سرمایه ام این بود که در یکی از سالیان گذشته مرضی در کربلا شایع شد که اطباء درمان آن را به آب لیموی شیراز منحصر کردند از این جهت آبلیمو بسیار گران و کمیاب شد. من قدری آبلیمو داشتم مقداری دوغ با آن مخلوط کردم و به قیمت آبلیموی خالص می فروختم. فروش آبلیمو به مغازه من منحصر شده بود و همه به سراغم می آمدند، من هم


1- 56. سفینه البحار، ج 2 ، ص 504.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه