در محضر آیت الله العظمی بهجت صفحه 209

صفحه 209

آقا میرزا محمد تقی شیرازی - رحمه الله - با یکی از شاگردانش کار داشته و وجهی برای او به در منزل آورده بود. نزدیکی های مغرب بود. منتظر ماند تا خود آن آقا از خانه بیرون آمد، بعد وجه را به او داد.

آن آقا به میرزا - رحمه الله - می گوید: چرا دق الباب نفرمودید؟ میرزا می فرماید: آخر خودتان بیرون تشریف می آوردید، لذا نخواستم مزاحمتان بشوم.

این همان میرزا است که معلوم نیست کسی در شیعه، در جدل به ایشان برسد. حاج آقا حسین قمی - رحمه الله - می فرموده است: اگر کسی ادعا کند صاحب الزمان - عجل الله تعالی فرجه الشریف - هستم، به او می گویم برو در اصول با میرزا محمد تقی مباحثه کن، اگر بر آقای میرزا غالب شد باور می کنم.

نوشته های شخصی او دل بر این مطلب است.

چه طور شد؟ گویی علم از بلاد شیعه کوچ کرد؟ چرا از علما و بزرگان خود قدردانی نکردیم و به فقدان نعمت وجود آن ها مبتلا گشتیم؟

429 جواهر از معجزات تاریخ است!

صاحب جواهر - رحمه الله - خیلی پر کار بوده است. کتاب جواهر او از عجایب و یا معجزات تاریخ است که شامل یک دوره ی فقه استدلالی مبسوط و کامل می باشد، البته قبل از آن، ریاض نیز چنین ویژگی را داراست، ولی مختصر است. دوره ی جواهر از معجزات و عجایب تاریخ است!

430 آن با من نیست، با خداست

پیرمردی تاجر و تاجرزاده، ساکن قم نقل می کرد: بیست و پنج سال پیش (و یا بیست و پنج ساله بودم) که در سامرا بودیم، مرحوم میرزا محمد حسن شیرازی صاحب فتوای تحریم تنباکو، مریض و شاید در حال احتضار بودند. گویا اطرافیان مرحوم میرزا و از جمله خود ناقل داستان فهمیده بودند که میرزا - رحمه الله - وفات می کند، (589) او می گوید: من در گوشه ای از اطاق نشسته بودم و درباره ی مرجعیت بعد از ایشان، آهسته با هم گفت و گو می کردیم و آقای میرزا - رحمه الله - در طرف دیگر اطاق به پهلو خوابیده بود، و هیچ صحبتی با ایشان نکردیم ولی گویا با ایشان بودیم که جواب داد: آن با من نیست، با خداست.

431 گویا هیچ کس در اطراف او نبود!

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه