در محضر آیت الله العظمی بهجت صفحه 237

صفحه 237

خرشچف گفته است: فرق من با مسیح - علیه السلام - این است که او گفته است: اگر کسی به ی ک طرف صورت شما سیلی زد، بگویید طرف دیگر را به سوی او بکند؛ ولی من می گویم: محکمتر از آن را به پشت گردن او بزن، ولی او که خودش را در ردیف انبیا - علیهم السلام می شمارد، نمی فهمد که مقصود آن حضرت چیست و با چه کسی است. (656)

499 قطعا یک طرف از حد انسانیت پایین تر آمده ات!

ناطق که فصل انسان از سایر حیوانات است، به معنای زبان فهم است، نه نطق به معنای لقلقه ی زبان، زیرا طوطی هم لقلقه ی زبان دارد. و زبان فهم، یعنی فهم تصدیقی و تصوری طرف مقابل. هر کس هم که نمی فهمد از کسانی که می فهمند باید یاد بگیرد. اگر این حد و تعریف - یعنی زبان فهمی و درک و شعور - در ما وجود داشته باشد، دیگر با هم جنگ نمی کنیم. بنابراین، در درگیری ها قطعا یک طرف جنگ از حد انسانیت پایین تر آمده است.

خدا رحمت کند آن کس را که گفته است: انسان نوع است، ولی در واقع شاید هر فردی از انسان یک نوع باشد، زیرا در ماهیت هر کدام از افراد انسان چیزی است که در ماهیت دیگری نیست. ما تباین هایی را در افراد می بینیم که گویا ذاتی آن هاست، آیا این تباین ها با جهت اشتراک آن ها در ماهیت

سازگار است؟!

500 چرا نزد عالم نمی رویم

از همان روز اول که انسان پا روی زمین گذاشت، میان انسان ها جنگ برپا شد و آقا زاده قابیل، آقازاده هابیل را کشت. آقای قابیل، آخر از پدر خود که طبیب بود، می پرسیدی: حالا که قربانی من قبول نشد و قربانی هابیل پذیرفته شد، آیا راهی برای سعادت من وجود دارد، یا این که در سعادت (با این که مکلف به تحصیل آن هستم) به روی من بسته شد و دیگر محال است سعادتمند گردم؟!

چرا نزد عالم نمی رویم و از او نمی خواهیم که برای گفته ی خود دلیل بیاورد. وقتی دیدیم عالم با دلیل حرف می زند، باید قانع شویم، دلیل او را نگاه کنیم و درباره ی آن فکر کنیم. ولی این طور نیستیم؟! به ی اد دارم در یک کتاب خطی بسیار قدیمی دیدم که از انسان های اولیه عکس دو دسته ای را کشیده بود که در حال جنگ و درگیری و زد و خورد بودند، و هر کدام سنگ بزرگی به دست داشتند و به طرف مقابل حمله می کردند. البته آن زمان قادر نبودند از وسیله ی جنگی و سلاح دیگری استفاده کنند از همان وقت ها بشر در فکر قوه ی دفاعیه بوده! اما دفاع از چه؟!

501 انسان اگر حرف شنو باشد...

آقایی می گفت: وارد شهری شدم و دیدم صدای ساز و آواز بلند است و اهل شهر به فساد اخلاقی گرفتارند. از راه دلیل و برهان و منطق برای مردم آن جا کم کم ثابت کردم که این گونه کارها زیانبار و حرام و باطل است. همه منقلب شدند و آلات (657) لهو را شکستند و شهر از

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه