در محضر آیت الله العظمی بهجت صفحه 35

صفحه 35

چیزی را به اصحاب می گوید که کذبش واضح است!

از سوی دیگر، خودشان در مناقب عمر آورده اند: معاویه را کتک زد. یعنی ببینید که چگونه تادیب می کند! و معاویه ابدا اعتراض نکرد، چه قدر متادب بوده!

تو می گویی پیغمبر فرموده اصحاب مرا سب نکنید، دشنام ندهید، کتک زدن چه طور؟! با این که معذور و بی تقصیر بوده، ولی چون عمر اجتهاد کرده بود (هر چند خطا و اشتباه) لذا حرفی نزد!

71 آیا ما راه را پیدا کرده ا یم تا در راه باشیم؟!

آیا ما راه را پیدا کرده ایم که در راه باشیم؟! خودمان از روز اول (117) کاری کردیم که نتیجه اش این شد که ما ذلیل و خوار باشیم و کفار عزیز و آقای ما باشند و از پول نفت و ثروت های خودمان بر ما تصدق کنند، و ما در راه امیال آن ها هر وقت که بخواهند قربانی شویم.

72 ما به تو نظر داریم

زنی از بستگان دختر آقا شیخ جواد مجتهد رشتی - رحمه الله - می گوید: با پدر و مادرم از ایران به زیارت عتبات رفتیم، و آنان مرا در نجف به طلبه ی سیدی تزویج کردند و رفتند. از سویی دوری آن ها مرا ناراحت می کرد، و از سوی دیگر گاهی شوهرم نزدیک ظهر همراه با مقداری گوشت و چند میهمان وارد منزل می شد. لذا من با شوهر بد اخلاقی می کردم و منشا آن دوری والدین بود.

البته خوب است والدین در این امر مواظب باشند و دخترشان را به تزویج کسی که در جای دور زندگی می کند در نیاورند.

آن خانم می گوید: مریض شدم و تب به شدت مرا فرا گرفت، در همان حال، در حالت بیداری حضرت زهرا - علیهاالسلام - را دیدم، فرمود: شفای تو به دست شوهرت می باشد.

و به من توصیه فرمود که با او خوش رفتار باشم. شوهرم از راه رسید و عبای خود را روی من انداخت، و من بلافاصله شفا یافتم و به حرم حضرت امیر علیه السلام - مشرف شدم و به آن حضرت اصرار کردم که ی ا مر! مرا برساند یا والدین مرا.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه