جلوه های رحمت الهی صفحه 291

صفحه 291

کردم ! گفت : چرا گریه می کنی ؟ گفتم : به خاطرم آمد که شبی در محضر امیر المؤمنین علی علیه السلام بودم ، هنگام افطار مرا نزد خود مهمان کرد و با اصراری که داشت نزدش ماندم ، دیدم انبانی را طلبید که سرش بسته و مُهر زده شده بود ، پرسیدم در این انبان چیست ؟ فرمود : سویق جو است . عرض کردم : آیا ترسیدی کسی از آن بردارد و یا بخل کردی که این گونه سر انبان را مهر کرده ای ؟ فرمود : نه ترسیدم و نه بخل کردم بلکه ترسیدم فرزندانم بر آن روغن یا زیتون بریزند ، گفتم : آیا حرام است چنین غذایی میل کنی ؟ فرمود : حرام نیست ، ولی بر امامان عادل واجب است که نصیب خود را به اندازه تهیدست ترین مردم بردارند تا مستمندان از جادّه حق بیرون نروند (1) .

اصبغ بن نباته می گوید : در عصر خلافت و زمامداری علی هنگامی که از اطراف کشور برای حضرت اموالی می آوردند بینوایان و تهیدستان را فرا می خواند آنگاه با دست خویش اموال را جدا و تقسیم می کرد و می فرمود :

« یا صَفْراءُ یا بَیْضاءُ لا تَغُرّینی غُرّی غَیْری » .

ای طلا ! ای نقره مرا نفریبید ، دیگری را فریفته خود کنید .

و می فرمود : هذا جنای و خیاره فیه اذ کل جان یده الی فیه

این خرمن و چیده من است و بهترین و برگزیده هایش نیز موجود است ،


1- 1) - الفصول العلیه : 50 - 51 .
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه