قصّه های تربیتی صفحه 54

صفحه 54

وفاداری

بعد از آن که «مسلم بن عوسجه» در کربلا به شهادت رسید «عمروبن قرطه» بیرون آمد و از امام حسین علیه السلام اجازه میدان گرفت و حضرت به او اجازه داد. آن گاه وارد جنگ شد و چون شیفتگان شهادت جنگید و جمع زیادی را به جهنم فرستاد. او در برابر هر تیر و شمشیری که به طرف امام علیه السلام می آمد می ایستاد و دست و بدنش را سپر او می ساخت و راضی نمی شد که کمترین آسیبی به بدن مقدس آن حضرت وارد شود، تا این که بدن او پر از زخم و جراحت گردید. سپس به امام حسین علیه السلام عرض کرد: یابن رسول اللَّه آیا از من راضی شدی؟

حضرت فرمود: بله، تو در بهشت جلوی روی من خواهی بود. پس سلام مرا به جدم پیامبرصلی الله علیه وآله برسان و بگو حسین هم از عقب می آید.(1)

امام علی علیه السلام فرمود:

بِحُسْنِ الْوَفاءِ یعْرَفُ الاَبْرارِ.

به خوب وفاداری کردن نیکان شناخته می شوند.(2)

سرباز سرفراز اسلام

وقتی «قیس بن مصهر» به کوفه رسید تا نامه امام حسین علیه السلام را به کوفیان برساند «حصین بن نمیر» خواست او را تفتیش کند. جناب قیس نامه امام علیه السلام را بیرون آورد و جوید.

حصین بن نمیر او را به نزد عبیداللَّه بن زیاد برد، وقتی نزد آن ملعون


1- 88. منتخب التواریخ، ص 289 .
2- 89. غررالحکم.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه