حلیه المتقین صفحه 457

صفحه 457

برطله: کلاهی دراز که یهودیان بر سر

می گذارند.

بزر قطونا: گیاه اسفرزه

بشره: پوست

بکتاشی: نسبت خادمان یک شخص یا امیر

بلغم: ماده ای سفید و لزج

بلیله: میوه درختی در هند

بهق: مریضی پوستی، لک

بیت الخلا: توالت

پ

پاتیل: دیگ بزرگ

پسین: شام، آخر شب

پلاس: گلیم، فرشی که از پشم می بافند

و پُرز ندارد

پیسی: بیماری پوستی با لکه های سفید

پینکی: چرت، خواب سبک

ت

تأنّی: درنگ، به آرامی کاری کردن

تبختر: با ناز و غرور خرامیدن

تحت الحنک: دنباله عمامه که از زیر چانه

رد کنند و بالای سر ببندند

تربیع: چهارطرف جنازه رابه ترتیب خاص

گرفتن

ترسا: ترسنده، مسیحی، نصرانی

تریاق فارق: بهترین داروی ضدّ زهر، ضدّ

درد، مسکن قوی

ترید: آبگوشت

تشبّث: چنگ زدن، آمیخته

تشنیع: زشت گویی

تعب: سختی

تعزیه: تسلیت گفتن

تعویذ: پناه دادن،پناه بردن، دعا

تکلّف: مجبور، زحمت

تلّ: تپه

تلامذه: شاگردان

تمقاچی، تمغاچی: مأمور وصول باج

و خراج

تنقیه: پاک کردن، لای روبی کردن قنات

تهی گاه: باسن، نشیمن گاه

تیه: گمراهی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه