حلیه المتقین صفحه 460

صفحه 460

سرین: باسن

سعد: مبارک، خجسته

سعوطی: دارو

سفاهت: سفیه، کودن، کم عقل

سفوف: داروی خشک کوبیده

سکرات: سختی ها

سلاخی: قصابی

سمانا: بلدرچین

سمعه: شنواندن عمل

سنّت: مستحب، خوب

سودا: یکی از اخلاط چهار گانه

سویق: آرد گندم

ش

شارب: سبیل، موی روی لب بالا

شبر: وجب

ص

صاع: سه کیلو

صداع: سر درد

صعب: سخت

صفیر: بانگ، سوت

صینی: ظرف چینی

ض

ضلالت: گمراهی

ضمّ: ضمیمه کردن، اضافه کردن

ط

طاق: فرد

طپانچه: سیلی

طیب خاطر: رضایت خاطر

طیلسان: عبا، نوعی جامه گشاد

طیور: پرندگان

ظ

ظنّ: حدس، گمان

ع

عارض سر: کنار، جانب

عاق: بازداشتن

عاقر قرحا: نام دوای معروف

عتبه: درگاه

عُجب: شگفتی، تکبر، غرور

عجم: غیر عرب

عذره: غایط، پلیدی، مدفوع

عِرض: آبرو

عریان: لخت

عَزب: مجرد

عشّار: باج گیر، خراج گیر طاغوت

عُشر: یک دهم

عشور: خراج، باج

عصابه: دستار، پیشانی بند، دسته و گروه

علت: سبب، مرض

عنبرچه: جاعطری

عُنف: اجبار، زور

عنین: توانایی نزدیکی نداشتن

عود: بازگشت

عوذه: پناه

غ

غائط: زمین پست

غالیه: دارویی خوشبو

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه