حلیه المتقین صفحه 462

صفحه 462

مذلّت: خواری

مذمّت: بدگویی

مرق: آبگوشت، آفتی در کشتزار

مروی: روایت شده

مزاح: شوخی

مزبله: جای زباله

مستعد: آماده

مستور: مخفی، پنهان

مسطور: نوشته شده

مشّاطگی: آرایش گری

مشحون: پُر، زیاد

مصافحه: دست دادن

مصحف: قرآن

مضطر: مجبور

مطلب: هدف، مقصود

معانقه: دست در گردن یکدیگر انداختن

مقراض: قیچی

مکالمه: گفت و گو

ملیح: نمکین

مَنّ: ترنجبین

منقصت: عیب و نقصان

مورث: ارث گذارنده، سبب

مورد: درختی است شبیه انار

موزه: کفش، چکمه

موکّل: مأمور همراه

مؤف: بیمار

ن

نبیذ: شراب انگوری

نخوت: تکبر، خودخواهی

نشئه، نشأه: سرا

نقرس: نوعی بیماری

نکس، نکوس: رجوع، برگشت

نوره: مخلوطی از آهک و زرنیخ برای ازاله

موی بدن

و

واللَّه: قسم به خدا

وبال: بار اضافی، گناه بر گردن

وجیه: آبرومند

وسمه: برگ نیل یا رنگی شبیه نیل

وطی: نزدیکی

وقیه: واحد اندازه گیری، یک دوازدهم رطل

ولیمه: دعوت کردن و غذا دادن

ه

هَدْی: قربانی در حج

هریسه: نوعی آش

هلیله: میوه درختی در هند

همیان: کیسه پول که به کمر می بندند

هول: سختی

هیئت: قیافه، شکل

ی

یابو: اسب بارکش، اسبی که از نژاد اصیل

نباشد.

ید: دست

یرقان: نوعی بیماری، زردی

یورت: منزل، خانه، خیمه گاه، چراگاه

یورد: خانه، اتاقی برای سکونت خانواده

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه