- تقديم به 1
- متن تأئيديه حضرت آيةاللّه محمد يزدي 2
- متن تائيديه حضرت آيةاللّه مرتضي مقتدايي 3
- متنتأييديه حضرت آيةاللّهسيدعلياصغردستغيب نماينده محترمخبرگانرهبريدراستانفارس 4
- مقدمه ناشر 4
- مقـدمـه مـؤلـف 6
- تقوي و تربيت نفس 9
- بخش اول :تحولات روحي انسان 9
- حقيقت تقوا 11
- اساس سه گانه تقواي ديني 12
- تقوي و توبه 14
- ميزان تقوي، و ميزان توان انسان 15
- پاداش متقين در دنيا، در لحظه مرگ و در آخرت 16
- فصل دوم:توكّل 19
- توكل، و چگونگي تسليم انسان به اراده الهي 19
- توكل، و كفالت الهي 20
- توكل، و انحصار آن به خدا 22
- درجات مختلف توكل 23
- ايمان و تسليم مقدمه توكل 25
- تفويض، توكل، و تسليم (مراحل سهگانه عبوديت) 26
- مقام اتكال مؤمن به خدا 27
- رابطه توكل و سرنوشت 28
- مفهوم توكل در امور تكويني و تشريعي 30
- توكل، و تأثير اسبابهاي ظاهري 32
- ولايت و توكل 34
- مفهوم ولايت، و اولياء اللّه 35
- محروميت از ولايت و كفالت الهي 37
- فصل سوم:آرامش و اطمينان قلبي 38
- مفهوم نفس مطمئنه و عقايد و اعمال او 38
- مفهوم آرامش خاص نازل شده از جانب خدا 40
- نزول اطمينان و ثبات به قلب 42
- راه وصول به آرامش قلبي 44
- ولايت الهي ـ منشأ آرامش و قدرت باطني 46
- زندگي پاكيزه، حاصل آرامش قلبي 47
- اطمينان قلبي، حاصل ادراك حق و قبول و تسليم به آن 49
- نفي اعتماد به نفس و اثبات اعتماد به خدا 50
- فصل چهارم :كمال 51
- نشانههايي از مرحله كمال در انسان 52
- راه وصول به كمال عبوديت انساني 53
- تزكيه و تعليم حكمت در جهت كمال انساني 54
- آيا از انسان كامل، تكليف ساقط است؟ 55
- نمونههاي ممتاز اخلاص 57
- معناي اخلاص و مُخلَص 57
- فصل پنجم :اخلاص و مُخلَصين 57
- حالت خلوص كامل انساني 59
- چگونه محبت باعث اخلاص ميشود؟ 60
- خوف اهل اخلاص، و درجات خوف از خدا 62
- امتياز علماي الهي و عارفان باللّه 64
- تعريف مُخلَص و شمول آن 65
- تسبيح مُخلَصين 66
- بندگان مُخلَص خدا در بهشت 68
- عبادت مُخلَصين 70
- حركت اصلاحي انسان ـ توبه 72
- بخش دوم :حركت اصلاحي انسان 72
- پاك شدن انسان با توبه 73
- نظام توبه، و بازگشت خدا به انسان 74
- حق توبه 76
- تحول ناشي از توبه در انسان 76
- تمرين قلبي توبه و رجوع به خدا 77
- توبه و اميد 78
- اثر توبه در رفع مشكلات اجتماعي 81
- عدم تغيير قوانين شرع با توبه فرد 82
- اميد توبه، علاج يأس 83
- فصل دوم :انواع توبه 84
- توبه واقعي و توبه قلابي 84
- توبههاي مشكل 85
- مقدمه توبه، شناخت بديها 85
- توبه، و تبديل بديها به نيكيها 87
- مراحل توبه 87
- پشيماني و توبه 89
- توبه نصوح، خالص و بيبازگشت 90
- جهالت و تأثير آن در توبه و آمرزش 91
- موارد عدم قبول توبه 92
- اصرار در گناه: تغيير روح بندگي 94
- نظام الهي حاكم بر عفو و مغفرت 95
- نفي مغفرت خواهي براي مشركين 97
توكل، و كفالت الهي (37)
ـ «فَهُـــوَ حَسْبُـــهُ»
چنين كسي خدا كافي و كفيل او خواهد بود، و آن وقت آنچه را كه او آرزو كند، خداي تعالي هم همان را برايش ميخواهد، البته آنچه را كه او به مقتضاي فطرتش مايه خوشــي زندگي و سعادت خود تشخيص ميدهد، نه آنچه را كه واهمه كاذبش سعادت و خوشـــي ميدانـــد.
به حكم «وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ...» (3 / طلاق) از جائي كه او احتمالش را هم ندهد رزق مادي و معنوياش را فراهم ميكند. رزق مادياش را بدون پيش بيني خود او ميرساند، براي اينكه او قبل از رسيدن به چنين توكلي رزق خود را حاصل دسترنج خود و اثر اسبابهاي ظاهري ميدانست، همان اسبابي كه دل به آن بسته بود، و از آن اسباب هم كه بسيار زيادند جز به اندكي اطلاع نداشت، لكن خداي سبحان از همه
(38) تحولات روحي و حركت اصلاحي انسان
اسبابها خبر دارد و اوست كه اسباب و مسببات را پشت سرهم ميچيند، هرطور كه بخواهد نظام ميبخشد، و به هريك از آن اسباب بخواهد اجازه تأثير ميدهد تأثيري كه خود بنده چنان تأثيري برايآن سراغ نداشته است.
از لحاظ رزق معنوي ـ كه رزق واقعي همانست، چون مايه حيات جان آدمي است و رزقــي است فناناپذيــر ـ آن را نيز بدون پيش بيني خود او ميرساند، دليلش اين است كه انسـان نه از چنين رزقــي آگهي دارد، و نه ميدانــد كه از چه راهــي بوي ميرســد.
خداي سبحان كه ولي و عهدهدار سرپرستي بنده متوكل خويش است، و او را از پرتگاه هلاكت بيرون ميكشد و از طريقي كه خود او پيشبيني آن را نميكند، روزي ميدهد. البته وقتي بنده بر خدا توكل كرده و همه امور خود را به او واگذار ميكند، هيچچيز از كمال و از نعمتهائي را كه قدرت بدست آوردن آن را در خود ميبيند از دست نميدهد و آنچه را كه اميدوار بود به وسيله سعي و كوشش خود به دست آورد
توكل، و كفالت الهي (39)
همــان را خداي تعالي برايش فراهــم ميكند، براي اينكه او به وي توكل كرده و خدا همه كاره او ميشود، و هيچ سبب ظاهــري اينطور نيست، براي اينكه هر سببي را كه در نظر بگيري يكبار كارگر ميافتد و بار ديگــر نميافتد، ولي خداي تعالي اينطور نيست او به كار خود ميرسد «...اِنَّ اللّهَ بالِــغُ اَمْرِهِ...» (3 / طلاق) و تمامي امور در حيطه قدرت خدايتعالي است.