تحولات روحی وحرکت اصلاحی انسان (تفسیر موضوعی المیزان) صفحه 32

صفحه 32

پيمان تسليم كامل براي خدا نبود.

لازمه‌اش اين بود كه از مخالفت پروردگار پرهيز نموده و در امور ديني خود بر او توكل كنند. بدين معني كه خدا را در اين امور «وكيل» مطلق خود قرار دهند و آن‌چه را كه برايشــان اختيار نموده اختيــار كنند و آن‌چــه را او برايشــان بد مي‌دانــد بد بداننــد.

لكن آن‌ها كلمات را از معاني خود منحرف ساختند و به معناهائي كه منظور نبود تفسير نمودند و در اثر اين كار مقداري از دين خود را فراموش كردند. و اين مقدار، قسمتي بود كه با رفتن آن هر خير و سعادتي از ميان رفته و مابقي را كه در دستشان بود نيز تباه گردانيد. زيرا دين مجموعه‌اي از احكام و معارف مرتبطي است كه با تباه‌شــدن قسمتي، قسمت ديگــر نيز فاسد مي‌گردد ـ خصوصا در اركان و اصول ـ ماننــد كسي كه نمـاز بخواند نه به قصــد قربت، انفــاق كند نه براي رضايــت خــدا... .

از اين‌جا فهميده مي‌شود كه آيه فوق اهل ايمان را از مخالفت تقوي و ترك توكل بر

مفهوم توكل در امور تكويني و تشريعي (57)

خداوند برحذر مي‌دارد. (1)

توكل، و تأثير اسباب‌هاي ظاهري

«... قالَ اللّهُ عَلي ما نَقُولُ وَكيلٌ»

«... گفـت: خداوند نسبت به آن چه مي‌گوييم ناظر و حافظ است.» (66 / يوسف)

كلمه «وكيل» از وكالت است كه به معناي تسلط بر امري است كه بازگشت آن به غير شخص وكيل است، ولي وكيــل قائم به آن امر و مباشر در آن است. توكيل كردن ديگري هم به هميــن معناست كه او را در كــاري تسلط دهــد تا او به جــاي خــودش آن كــار را انجـــام دهــد.


1- الميزان،ج:10، ص: 60.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه