دانستنیهای پیامبر اکرم حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم صفحه 14

صفحه 14

مشرکان وقتی به حلاوت و جذابیت کلام خدا پی بردند و در برابر آن عاجز شدند، چاره

کار خود را در این دیدند که به آن کلام آسمانی تهمت سحر و جادو بزنند، و برای اینکه به پیامبری محمد صلی الله علیه و آله ایمان نیاورند بنای بهانه گیری گذاشتند.

مثلا از پیامبر میخواستند تا خدا و فرشتگان را حاضر کند! از وی میخواستند کاخی از طلا داشته باشد یا بوستانی پر آب و درخت! و نظایر این حرفها. محمد صلی الله علیه و آله در پاسخ آنها چنین فرمود:

من رسولی بیش نیستم و بدون اذن خدا نمیتوانم معجزهای بیاورم.

مهاجرت به حبشه

در سال پنجم از بعثت یک دسته از اصحاب پیغمبر که عده آنها به 80 نفر میرسید و تحت آزار و اذیت مشرکان بودند، بر حسب موافقت پیامبر صلی الله علیه و آله به حبشه رفتند. حبشه، جای امن و آرامی بود و نجاشی حکم روای آنجا مردی بود مهربان و مسیحی. مسلمانان میخواستند در آنجا ضمن کسب و کار، خدای را عبادت کنند. اما در آنجا نیز مسلمانها از آزار مردم مکه در امان نبودند. مکی ها از نجاشی خواستند مسلمانان را به مکه برگرداند و برای اینکه پادشاه حبشه را به سوی خود جلب کنند هدیه یی هم برای وی فرستادند.

اما پادشاه حبشه گفت:

اینها از تمام سرزمینها، سرزمین مرا برگزیده اند من باید تحقیق کنم، تا بدانم چه میگویند و شکایت آنها و علت آن چیست؟ سپس دستور داد مسلمانان را در دربار حاضر کردند. از آنها خواست علت مهاجرت و پیامبر خود و دین تازه خود را معرفی کنند.

جعفر بن ابیطالب به نمایندگی مهاجرین برخاست و چنین گفت:

ما مردمی نادان بودیم. بت می پرستیدیم. از گوشت مردار تغذیه میکردیم. کارهای زشت مرتکب میشدیم.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه