دانستنیهای پیامبر اکرم حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم صفحه 378

صفحه 378

و از داستانهای جالبی که در این باره نقل کرده این است که می نویسد:

کار خباب این بود که شمشیر می ساخت. و رسول خدا - صلی الله علیه و آله - با وی الفت و آمیزش داشت و پیش او می آمد، خباب که برده زنی به نام ام انمار بود ماجرا را به آن زن خبر داد، آن زن که این سخن را شنید از آن پس آهن را داغ می کرد و روی سر خباب می گذارد و بدین ترتیب می خواست تا خباب را از آمیزش با

پیغمبر اسلام و پذیرفتن آئین وی باز دارد، خباب شکایت حال خود را به رسول خدا - صلی الله علیه و آله - کردو پیغمبر - صلی الله علیه و آله - درباره او دعا کرده گفت:

«اللهم انصر خبابا» - یعنی خدایا خباب را یاری کن - پس از این دعا «ام انمار» بدرد سری مبتلا شد که از شدت درد همچون سگان فریاد می زد، و بالاخره کارش به جائی رسید که بدو گفتند:

باید برای آرام شدن این درد، آهن را داغ کرده بر سرت بگذاری و از آن پس خباب پاره آهن داغ می کرد و بر سر او می گذارد.

سخنان امیر المؤمنین علیه السلام درباره خباب

امیر المؤمنین - علیه السلام - در مرگ خباب سخنانی فرموده که شدت آزار و شکنجه هائی را که در راه اسلام کشیده به خوبی معلوم می گردد. خباب بنا بر مشهور در سال 37 هجری در کوفه از دنیا رفت وطبق وصیتی که کرده بود بدنش را در خارج شهر کوفه دفن کردند (11)، و در آن هنگام علی - علیه السلام - در صفین بود، و خباب که هنگام رفتن آن حضرت به صفین بیمار بود به خاطر همان بیماری نتوانسته بود در جنگ شرکت کند در غیاب آن بزرگوار از دنیا رفت، و چون علی - علیه السلام - مراجعت کرد و از مرگ وی مطلع شد درباره اش فرمود:

«یرحم الله خباب بن الارت فلقد اسلم راغبا، و هاجر طائعا، و قنع بالکفاف، و رضی عن الله، و عاش مجاهدا» (12).

خدا رحمت کند خباب بن ارت را که از روی رغبت و میل اسلام آورد و مطیعانه (و سر به فرمان) هجرت کرد و به

مقدار کفایت (زندگی) قناعت کرد و از خداوند (در هر حال) خشنود و راضی بود، و مجاهد زندگی کرد. و در نقل ابن اثیر و دیگران است که به دنبال این جملات فرمود:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه