دانستنیهای پیامبر اکرم حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم صفحه 430

صفحه 430

ولی از آن سو ابوطالب به استقبال رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده و او را تحت حمایت و لطف خویش قرارداده و به سوی ابولهب و عباس رو کرده بدانها گفت:

(از او) چه می خواهید؟ ای بدبختها! (7) به خدا سوگند که او راستگو است، سپس این دو شعر را سرود (که ترجمه اش چنین است). تو به راستی امین هستی، امین خدا نه دروغگو، و راستگو هستی و از روی هوا و هوس سخن نمی گوئی تو رسول هستی رسول خدا که ما آن را می دانیم، و بر تو از سوی خدای دارای عزت کتابها نازل میشود و اکنون خود قضاوت کنید!

سران قریش در حضور ابو طالب

باری بزرگان قریش و سران ایشان به نزد ابوطالب آمده و به صورت خیر خواهی و دوستانه سخنانی گفته و در مورد جلوگیری از تبلیغات رسول خدا صلی الله علیه و آله پیشنهاداتی به او دادند که ابن هشام داستان را این گونه نقل کرده و گوید:

چون سران قریش دیدند رسول خدا صلی الله علیه و آله به کارهای تبلیغی خود مشغول است و ابوطالب نیز از وی حمایت می کندو مانع از آن است که کسی به او آزاری برساند … چند تن را برای اتمام حجت به نزد ابوطالب فرستادند و آنها عبارت بودند از:

عتبه و شیبه پسران ربیعه، ابوسفیان بن حرب - که نامش صخر بوده - ابو البختری که نامش عاص بن هشام یا عاص بن هاشم است - اسود بن مطلب، ابوجهل -

که نامش عمرو بوده، و بابو الحکم نیز مکنی بوده است - ولید بن مغیره، نبیه و منبه پسران حجاج بن عامر، عاص بن وائل.

اینان به نزد ابوطالب آمده گفتند:

ای ابوطالب این برادرزاده ات به خدایان ما ناسزا گوید!

از آئین ما عیب جوئی کند، دانشمندان ما را بی خرد و سفیه میخواند، پدران ما را گمراه داند! اینکه یا خودت از او جلوگیری کن و یا جلوگیری او را به ما واگذار، زیرا تو نیز همانند ما هستی و ما کفایت او را خواهیم کرد؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه