پیام های قرآنی با بیان اهل بیت علیهم السلام صفحه 179

صفحه 179

سیّدالشّهدا علیه السلام نماز را تمام کرده به قنبر فرمود: از مال حجاز چیزی باقی مانده عرض کرد چهار هزار دینار موجود است دستور داد بیاور، کسی که سزاوارتر به آن بوده رسید وقتی دینارها را حاضر نمود. امام علیه السلام دو برد خود را از تن درآورده پول ها را در آنها پیچید، به واسطه شرم و حیا دستش را از شکاف درب خارج نموده به اعرابی تسلیم کرد و این شعر را خواند.

خذها فإنّی الیک معتذر واعلم بأنّی علیک ذو شفقه

لوکان فیسیرنا الغداه عصا امست سمانا علیک مندفقه

لکن ریب الزمان ذوغیر و الکفّ منّی قلیله النفقه(1)

اعرابی پول را گرفته شروع به گریه کرد. امام علیه السلام فرمود: شاید آن چه ما دادیم کم بود. گفت: هرگز، و لکن گریه ام برای این است که چگونه این دست سخاوتمند شما در دل خاک جای می گیرد.(2)5.

شعیب بن عبدالرحمن گفت: هنگام دفن حضرت اباعبداللّه علیه السلام بر پشت مبارکش اثری غیر متعارف مشاهده کردند، از زین العابدین علیه السلام سبب پیدایش آن اثر را پرسیدند: فرمود: به واسطه انبان های نان و خرمایی که بر در خانه بیچارگان و یتیمان و بیوه زنان می برد این اثر پیدا شده.(3)

موسی بن جعفر علیه السلام و عید نوروز

گویند منصور دوانیقی از موسی بن جعفر علیه السلام تقاضا کرد، روز عید نوروز در مجلس رسمی دربار برای سلام و شادباش بنشیند و هرچه پیش کش می شود قبول فرماید آن جناب نپذیرفته فرمود: (إنّی فتّشت الأخبار عن جدّی رسول اللّه صلی الله علیه و آله فلم أجد لهذاالعید خبرا) من اخباری که از


1- - بگیر این مقدار را، من از تو پوزش می خواهم. و بدان که من نسبت به تو مهربانم و اگر در فردای آینده ما را قدرتی به دست آید ثروت سرشاری بر تو ریزش خواهد کرد امّا گذشت زمان خیلی تغییرپذیر است و اینک دست ما از نظر مالی گشاده نیست.
2- - مناقب شهرآشوب، ج 4 ص 65.
3- - مناقب شهر آشوب، ج 4، ص 66.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه