- [باب منشهای هشتگانه] 1
- (789) در مؤمن هشت منش شایسته است 1
- (790) هشت تن اند که نماز ایشان پذیرفته نیست 2
- (791) بردارندگان عرش هشت اند 2
- (793) سقف خانه از هشت متر بیشتر جائز نیست 3
- (792) بهشت هشت در دارد 3
- (794) هشت جفت 4
- (795) هشت تن از شمار مردم نیستند 4
- (796) هر که در مساجد رفت و آمد کند یکی از هشت منش را بیابد 5
- (797) هشت تن هر گاه خوار گردند باید خود را نکوهش کنند 5
- (799) ایمان هشت منش است 6
- (798) مساجد را از هشت چیز دور بدارید 6
- (800) گناه های بزرگ هشت است 7
- (801) علی را هشت منش است 8
- (802)- خدا نه منش به پیامبر داد 9
- [باب منشهای نه گانه] 9
- اشاره 9
- (803) به پیروان علی نه چیز داده شده 10
- (804) فاطمه دخت پیامبر را نه نام است 10
- (805) خدا به علی نه چیز داده که جز به محمد به کسی نداده 11
- (806) پیامبر به علی گفت: به واسطه تو خدا نه منش به من داد 11
- (807) آفت نه چیز، نه چیز است: 12
- (810) از نه چیز منع شده 13
- (808) در خرمای برنی نه خاصیت است 13
- (809) حکم نه چیز از پیروان اسلام برداشته شده 13
- (812) پیشوایان از فرزندان حسین بن علی نه تن اند 14
- (811) بزهکار را نه ساعت وقت می دهند 14
- (814) امیر المؤمنین علی نه سخن گفته 15
- (813) هنگامی که پیامبر درگذشت نه زن داشت 15
- (815) اندازه رسیدن زن نه سال است 16
- (816) زنی که از شوی خویش نه طلاق عدی گرفته بر وی همیشه حرام خواهد بود 16
- (817) زکات در نه چیز ثابت است 17
- (819) نه چیز سبب فراموشی می شود 18
- (818) نماز آدینه از نه تن ساقط گردد 18
- (820) معجزه های نه گانه موسی (ع) 19
- (821) هنگامی که امام دوازدهم ظهور می کند از نه قبیله به وی می پیوندند 19
- باب منشهای دهگانه 20
- (822) پیامبر (ص) را ده نام است 20
- (823) همیشه رفت و آمد برای یکی از ده کار است 21
- (824) خدا خرد را به دو چیز توانایی داد 22
- (825) ده چیز از صفات پیشوایی ست 23
- (826) علی از پیامبر به ده چیز بهره مند شد 24
- (827) پیروان علی را به ده چیز مژده است 26
- (828) ده منش از اخلاق بزرگ است 26
- (830) خدا ده صفت را در پیامبر و خاندان وی گرد کرده 27
- (829) ده چیز نشانه پدید آمدن رستاخیز است 27
- (831) هر که ده منش داشته باشد بهشت می رود 28
- (832) گراینده خردمند نباشد تا ده منش در وی نباشد 28
- (833) خوردن ده اندام از اندامهای گوسفند کشته جایز نیست 29
- (834) ده چیز از مردار پاک است 29
- (835) ده تن در ده چیز طمع مکنند 29
- (836) در ده جا نماز گزاردن روا نیست 30
- (837) ده تن به بهشت نروند 31
- (838) تندرستی ده پاره است 32
- (839) ده تن خود و دیگران را به گرفتاری می افکنند 32
- (840) زهد ده جزء است 32
- (841) ده گونه کنیز بر مالک خود حرام اند 33
- (842) شهوت ده جزء است 33
- (843) حیا ده پاره است 34
- (845) یک زن شکیبایی ده مرد را دارد 34
- (844) کودکانی که به ده سالگی می رسند بستر ایشان را از زنان جدا می کنند 34
- (846) ده چیز است که برخی از برخی دشوارتر است 35
- (847) در خربزه ده خاصیت است 37
- (848) ده چیز خوشی آور است 38
- (849) نماز بر ده وجه است 38
- (853) پاداش آنکه ده حج گزارده باشد 39
- (852) پاداش آنکه ده رمضان پیاپی روزه گرفته باشد 39
- (850) در شیعه ده منش است 39
- (851) پیامبر در باره باده ده تن را نفرین کرده 39
- (855) پیش از رستاخیز ده نشانه است 40
- (854) برکت ده پاره است 40
- (856) اسلام بر ده جزء نهاده شده است 41
- (857) گروش ده پایه است 41
- (858) پاداش آنکه ده سال برای خدا بانگ نماز کرد 42
- (859) در مسواک کردن ده منش است 42
- (860) نشانه های قیامت ده چیز است 43
- (861) پیامبر در شبانروزی ده دوره هفت شوطی به کعبه طواف می کرد 43
- (863) ده سخن پند آمیز 44
- (862) کسی که در روز رمضان ده بار با زنی مقاربت کرد 44
- (864) ده تن از پیروان اسلام به خدا کافراند 45
- (865) تیرهای بر دو باخت جاهلیت ده بوده است 45
- (866) آنچه بر هر مسلمانی ست که هر روز پیش از بر آمدن آفتاب و فرو شدن آن ده بار بگوید 46
- (868) نام یازده اختری که یوسف آنها را با آفتاب و ماهتاب در خواب دید که وی را نماز می برند 47
- باب منشهای یازدهگانه 47
- (869) چاه زمزم یازده نام دارد 47
- (867) پسران عبد المطلب با عباس ده تن بودند 47
- - (870) باب یکم تا دوازدهم 48
- بابهای منشهای دوازده گانه 48
- (871) بدترین خلق اولین و آخرین دوازده تن اند 50
- (872) راه شناختن نیم روز در هر یک از ماههای دوازده گانه رومی با سایه انسان 52
- (873) کسانی که با خلافت ابی بکر مخالفت کردند دوازده تن بودند 53
- (874) خدا از اسرائیل دوازده سبط برآورد و از حسن و حسین نیز دوازده سبط 57
- (875) پیشوایان پس از پیامبر دوازده تن اند 58
- اشاره 58
- (876) قیس بن عبد اللَّه گفته: 58
- (879) از مسروق روایت شده که گفته: 59
- (878) مسروق گفته: 59
- (877) ابو القاسم عتاب گفته: 59
- (881) جابر بن سمره گفته: 60
- (882) از جابر بن سمره روایت شده که گفت: 60
- (883) سماک پور حرب و زیاد بن علاقه و حصین بن عبد الرحمن همه از جابر بن سمره روایت کرده اند که پیامبر گفت: 60
- (880) از جابر پور سمره روایت شده که گفت: 60
- (884) سماک پور حرب از جابر بن سمره روایت کرده که گفت: 61
- (885) شعبی از جابر بن سمره روایت کرده که گفت: 61
- (886) سعد بن قیس همدانی از جابر بن سمره روایت کرده که گفت: 61
- (888) زیاد بن علاقه و عبد الملک بن عمیر از جابر بن سمره نقل کرده اند که می گفت: 62
- (889) از سماک بن حرب و زیاد بن علاقه و حصین بن عبد الرحمن روایت کرده اند 62
- (887) سماک و عبد اللَّه بن عمیر و حصین بن عبد الرحمن گفته اند 62
- (890) شعبی از جابر بن سمره روایت کرده که او می گفت: 63
- (892) عامر شعبی از جابر بن سمره روایت کرده 63
- (891) شعبی از جابر بن سمره روایت کرده 63
- (896) سعید بن خالد از جابر بن سمره از پیامبر روایت کرده 64
- (894) از اسود بن سعید همدانی روایت شده 64
- (893) باز از شعبی از جابر بن سمره روایت شده که گفت: 64
- (895) عبد الملک بن عمیر گفته: 64
- (898) عامر بن سعد گفته: 65
- (897) ابن سیرین از جابر بن سمره سوانی روایت کرده که او می گفت: 65
- (899) از سرح برمکی در کتاب روایت شده که گفته: 65
- (902) از وهب بن منبه روایت شده که می گفت: 66
- (903) از کعب الاحبار روایت شده که در خلفاء گفته: 66
- (900) از ابی خالد روایت شده 66
- (901) از مکحول روایت شده که می گفت: 66
- (904) از سماک روایت شده که گفت: 67
- (906) سلیم بن قیس هلالی از سلمان فارسی روایت می کند 67
- (905) باز شعبی از جابر بن سمره روایت کرده که او می گفت: 67
- (907) از علی بن ابی طالب روایت شده 68
- (908) از امام صادق روایت شده که گفت: 69
- (909) سلیم بن قیس هلالی گفته: 70
- (911) ابو حمزه ثمالی از امام محمد باقر (ع) روایت کرده که می گفت: 71
- (912) زراره بن أعین گفته: 71
- (910) جابر بن عبد اللَّه أنصاری گفته: 71
- (913) سماعه بن مهران گفته: 72
- (914) تمیم بن بهلول گفته: 72
- (915) از امام باقر روایت شده که گفت: 73
- (916) و به همین اسناد گفت که پیامبر به یاران خود گفته: 73
- (917) زراره گفته: 74
- (919) از زراره روایت شده که گفت: 74
- (918) از ابی بصیر روایت شده که گفت: 74
- (920) در مسواک کردن دوازده خاصیت است 75
- (921) حدیث دوازده پرده 76
- (922) پرهیزگاران را دوازده نشانه است 77
- (924) پیامبر جعفر بن أبی طالب را دوازده گام استقبال کرد 78
- (925) در تابوت ژرف دوزخ دوازده تن اند 78
- (923) بر دوازده تن درود مفرستید 78
- اشاره 79
- (926) بر خوان دوازده چیز است 79
- (927) ماههای سال دوازده است 79
- (928) از عبد اللَّه بن عمر روایت شده که گفته: 80
- (929) محمد بن ابی عمیر از امام صادق (ع) روایت کرده 81
- (930) شب دوازده ساعت است و روز دوازده ساعت 82
- (931) [نامهای ساعات شب و روز] 82
- (932) بروج چرخ دوازده است، بیابانهای بزرگ دوازده است، دریاهای کلان دوازده است، جهانها نیز دوازده است 84
- (933) دوازده درمی از پیامبر 85
- (934) سرشناسان پیامبر بر مردم مدینه دوازده تن بودند 86
- (935) مسخ شدگان سیزده گونه جانوراند 88
- بابهای سیزدهگانه 88
- (936) پسر بچه از سیزده تا چهارده سالگی رسیده می گردد 90
- (937) سیزده منش از فضائل امیر المؤمنین علیست 91
- بابهای منشهای چهاردهگانه 92
- (938) در خضاب کردن چهارده منش است 92
- (939) غسل در چهار ده جا رسیده 92
- (940) یاران عقبه که برای کشتن پیامبر کمین کرده بودند چهارده تن اند 93
- (942) کودک در میان پانزده، شانزده سالگی به روزه وادار می شود 94
- (941) هر گاه مردمان پانزده منش را به جای آورند گرفتاری بر ایشان چیره گردد 94
- [بابهای منشهای پانزدهگانه] 94
- (944) پاداش آنکه پانزده روز از ماه رجب را روزه بدارد 95
- (943) کسانی که ایام تشریق در منی هستند پس از پانزده نماز تکبیرات بگویند 95
- (945) نوره کشیدن در هر پانزده روز لازم است 96
- (946)- حق دانا شانزده چیز است 97
- باب منشهای شانزده گانه 97
- (947) شانزده چیز تهی دستی آرد و هفده چیز فراخ روزی 98
- (948) شانزده چیز از فرزانگی ست 99
- (949) شانزده دسته از پیروان محمد (ص) با خاندان وی دشمن اند 100
- باب منشهای هفدهگانه 103
- (950)- غسل برای هفده جا رسیده 103
- (952) آنچه خدا بدان شخص هیجده ساله را سرزنش کرده 104
- باب منشهای هیجدهگانه 104
- (951) امیر المؤمنین هیجده منقبت دارد 104
- باب منشهای نوزده گانه 105
- (953) نوزده کلمه است که هر گرفتاری به آنها دعا کند گرفتاریهای او برطرف شود 105
- (954) نوزده حکم از زنان ساقط است 106
- (955) نوزده پرسش که امام صادق در مجلس منصور از پزشک هندی پرسید 107
- باب منشهای بیست گانه و ما فوق آن 110
- (956) در دوستی خاندان پیامبر بیست منش است 110
- (957) مؤمن نزد خدا بیست منش دارد 111
- (958) پاداش آنکه بیست بار حج گزارده 112
- (959) بیست و سه منش پسندیده از امام علی بن الحسین 113
- (960) آنچه در باره شب 21 و 23 رمضان رسیده 115
- (962) نماز جماعت بیست و پنج درجه از نماز فرادی برتر است 116
- (961) از بیست و چهار چیز منع شده است 116
- (963) در نماز بیست و نه منش است 117
- (964) در دانش بیست و نه سود است 117
- (965) چیزهایی که أبو ذر از پیامبر پرسید 119
- (966)- پیشوا سی نشانه دارد 121
- اشاره 121
- بابهای منشهای سی گانه 121
- (967) و در حدیث دیگری گفته؟ 123
- (968) رمضان سی روز است و هرگز کمتر نگردد 124
- (969) زنانی که در کتاب و سنت حرام شده سی و چهار گونه اند 125
- (970) خدا از آدینه تا آدینه دیگر سی و پنج نماز بر مردمان واجب گردانیده 126
- بابهای منشهای چهل گانه و اندی 127
- (971)- باده گسار تا چهل روز نماز وی پذیرفته نمی شود 127
- (972) روزه بر چهل گونه است 128
- (974) آنکه پس از مرگ وی چهل تن از مؤمنین به نیکی وی گواهی دهند 130
- (973) آنکه پیش از خود در باره چهل تن از برادران خود دعا کند سپس برای خود 130
- (975) در نهی از دور نکردن موی زهار بیشتر از چهل روز 130
- (976) زمین تا چهل روز از بول ختنه نکرده پلید می شود 131
- (978) دیه سگ شکاری چهل درم است 131
- (977) در حکم آنکه کنیز بستاند و هر چهل روز یک بار با وی مباشرت نکند و او عمل حرام کند 131
- (979) خدا میان دو جمله کفر آمیز به فرعون چهل سال فرصت داد 132
- (980) استغفاری که چهل گناه بزرگ بدان آمرزیده می شود 132
- (981) رحم و خویشاوندی تا چهل پشت است 133
- (982) چون امام دوازدهم آشکار شود خدا بهر شیعه یی نیروی چهل مرد دهد 133
- (983) کسی که چهل حدیث بر کند 134
- اشاره 134
- (984) امام صادق (ع) گفته: 134
- (985) هر نعمتی که خدا به تو داده آن را سپاس کنی: 135
- (986) پیرامون مسجد چهل ارش است که به تازی ذراع گویند و همسایگی تا چهل سرا باشد از چهار سوی 136
- (987) آنکه چهل سال یا بیشتر زندگی کند 137
- اشاره 137
- (988) پیامبر (ص) گفته: 138
- (989) پاداش آنکه چهل بار حج گزارده است 138
- (990) استدلال امیر المؤمنین علی با ابو بکر 139
- (993) احتجاج امیر المؤمنین علی با مخالفین خود در کار خلافت 144
- اشاره 144
- (994) علی گفت. 146
- (995) علی گفت: 147
- (996) علی گفت: 149
- (997) پیامبر گفت: 151
- (998) پنجاه حقی که امام علی بن الحسین به یکی از یاران خود نگاشته 154
- اشاره 154
- اشاره 154
- [بابهای منشهای پنجاهگانه و بالاتر] 154
- (999) حق نمازگزاری، آن ست که بدانی روی به درگاه خدا آورده یی، 156
- (1000) و حق آزادکننده تو که بر تو حق نعمت دارد- 159
- (1001) و حق بستانکاری که خواسته خود می خواهد، 161
- (1002) پنجاه منش از منشهای گراینده است 162
- (1003) پاداش آنکه پنجاه حج گزارده باشد 163
- (1004) امیر المؤمنین علی (ع) هفتاد هنر دارد که کسی از مردمان در آنها با وی شریک نیستند 164
- [بابهای منشهای هفتادگانه و بالا] 164
- اشاره 164
- اشاره 164
- (1005) [ادامه روایت] 167
- (1006) [ادامه روایت] 170
- (1007) [ادامه روایت] 172
- (1008) [ادامه روایت] 174
- (1009) [ادامه روایت] 176
- (1010) پاداش آنکه در قنوت نماز وتر هفتاد بار آمرزش خواهد 177
- (1011) پاداش آنکه پس از نماز بام هفتاد بار آمرزش خواهد 177
- (1012) پاداش آنکه در هر روز از ماه شعبان هفتاد بار آمرزش خواهد 178
- (1014) سود خوارگی هفتاد جزء است 179
- (1013) درفش ستایش هفتاد تکه دارد 179
- (1016) پیروان اسلام هفتاد و دو گروه گردند 180
- (1015) گفتار بنده یی که هفتاد سال در دوزخ بود 180
- (1017) روایاتی که امت را هفتاد و سه گروه دانسته 181
- اشاره 182
- (1018) هفتاد و سه منش راجع به زنان و آداب ایشان است 182
- (1019) [ادامه روایت] 184
- (1020) خدا به خرد هفتاد و پنج سپاه داد و به جهل نیز هفتاد و پنج سپاه 185
- اشاره 185
- (1021) [ادامه روایت] 186
- (1022)- برای امیر المؤمنین علی هشتاد آیه نازل شد که کسی را در آنها با وی انبازی نبود 188
- باب منشهای هشتادگانه و ما فوق 188
- (1023) پیامبر در حد باده گساری هشتاد تازیانه زد 188
- (1025) خدای را نود و نه نام است 189
- (1024) در نمازهای پنجگانه نود و پنج تکبیر است 189
- (1026) پاداش صد بار «لا اله الا اللَّه» و صد بار استغفار 190
- اشاره 191
- (1027)- پرسشها مرد جهودی از علی 191
- باب منشهای از یک تا صد 191
- (1028) [ادامه روایت] 193
- (1029) [ادامه روایت] 195
- (1030) از یکی از پیروان خاندان پیامبر (ص) روایت شده که گفت: 196
- (1032) صد و بیست گونه میوه 197
- (1031) پیامبر صد و بیست بار به معراج رفت 197
- (1033) اهل بهشت صد و بیست دسته اند 197
- (1035) سال سیصد و شصت روز است 198
- (1036) مستحب است آنکه به مکه می رود به شماره سال 360 بار طواف کند و هر گاه نتواند 360 دور طواف کند 198
- (1034) هر که همه قرآن را بر کند هر ساله دویست دینار زر سرخ از بیت المال حقوق دریافت می کرد 198
- (1037) منشهایی از شرایع دین اسلام 199
- اشاره 199
- (1038) نمازهای واجب عبارت است از: 200
- (1039) بیشتر ایام حیض زن تا ده روز است و کمترین آن سه روز، 202
- (1040) و نیکی رسانیدن به پدر و مادر واجب است. 204
- (1041) مسلمان تا امکان دارد باید از گناههای کبیره اجتناب کند و آنها از این قرار است: 205
- (1042) امیر المؤمنین (ع) در مجلسی چهار صد سخن سودمند برای دین و دنیای مردم گفت 206
- [بابهای منشهای چهار صدگانه] 206
- (1058) دو هزار سال قبل از آفرینش آسمان و زمین نوشته شده 237
- (1059) نماز چهار هزار باب دارد 237
- باب منشهای بعد از هزار 237
- (1060) هفت هزار سال قبل از آفرینش آدم بر ساق عرش نوشته شده 238
- (1063) نوری که پیش از آفرینش آدم نزد خدا بود 239
- (1061) کسی که روایت کرده خدا دوازده هزار عالم دارد 239
- (1062) اصحاب پیامبر (ص) دوازده هزار تن بودند 239
- (1065) خدا صد و بیست و چهار هزار پیامبر و صد و بیست و چهار هزار وصی بیافرید 240
- (1064) یاد آوری نوری که میان دو شانه محمد فرشته نوشته شده بود بیست و دو هزار سال قبل از آفرینش آدم 240
- اشاره 241
- (1066) خدا با موسی (ع) صد و بیست و چهار هزار کلمه املاء کرد 241
- (1067) پیامبر (ص) به علی (ع) هزار در از دانش آموخت که از هر دری هزار در گشوده گردد 241
- (1068) اصبغ بن نباته گفته: 242
- (1069) عبد اللَّه بن عمر گفته: 242
- (1071) بکیر بن اعین گفته: 243
- (1070) موسی بن بکر گفته: 243
- (1072) اصبغ بن نباته گفته: 244
- (1073) زراره گفته: 245
- (1074) اصبغ بن نباته گفته: 245
- (1075) از عبد اللَّه بن هلال روایت شده که گفت: 245
- (1078) مرازم بن حکیم ازدی از امام صادق (ع) روایت کرده که می گفت: 246
- (1076) ابو بصیر گفته: 246
- (1077) بشیر دهان از امام صادق (ع) روایت کرده 246
- (1079) حارث بن مغیره از امام صادق (ع) روایت کرده که می گفت: 247
- (1082) أبو بصیر از امام صادق (ع) روایت کرده که می گفت: 247
- (1080) أبو بکر محمد بن الحضرمی از امام محمد باقر (ع) روایت کرده که می گفت: 247
- (1083) ابان بن تغلب از امام صادق (ع) روایت کرده که او می گفت: 248
- (1085) ذریح محاربی از امام صادق (ع) روایت کرده که می گفت: 248
- (1084) عبد الحمید بن أبی الدیلم از امام صادق (ع) روایت کرده که او می گفت: 248
- (1088) جابر بن یزید جعفی از امام محمد باقر (ع) روایت کرده که او می گفت: 249
- (1087) عبد اللَّه بن میمون قداح از امام جعفر صادق (ع) روایت کرده 249
- (1086) عبد اللَّه بن مغیره از امام محمد باقر (ع) روایت کرده که می گفت: 249
- (1091) اصبغ بن نباته گفته از علی شنیدم که می گفت: 250
- (1090) أبو حمزه ثمالی از علی بن الحسین (ع) روایت کرده که او می گفت: 250
- (1089) ذریح بن یزید محاربی گفته از امام صادق (ع) شنیدم که می گفت: 250
- (1092) بکر بن حبیب از امام محمد باقر (ع) روایت می کند که گفت: 251
- (1093) سلیمان بن مهران از امام جعفر بن محمد روایت کرده 251
- (1094) خدا هزار هزار جهان و هزار هزار انسان بیافرید 252
- [باب منشهای هزار و بعد از هزار] 252
- اشاره 252
- مقدمه اعلام خصال 254
- اعلام خصال صدوق 256
ترجمه
(967) و در حدیث دیگری گفته؟
امام از سوی روح القدس یاری می شود و میان وی و خدا ستونی از نور است که کارهای بندگان خدا را در آن می بیند و هر چه نیاز دارد در آن بیابد از راهی که بدان آگاهی دارد. امام صادق گفته: هر گاه آن بازگردد دانا شویم و هر گاه بسته شود نادانیم امام زاییده می شود و فرزند پیدا می کند و تندرست می باشد و بیمار می گردد، می خورد و می آشامد، بول می کند و تغوط می کند، اندوهناک می گردد و می خندد و می گرید، می میرد و به خاک دفن می شود و زیارت می شود این حالات وی دانسته شده. نشانه امام دو چیز است: دانش وی و تأثیر دعای وی هر گاه از آینده گزارش می دهد از پیامبر بدو رسیده و پیامبر نیز از خدا به واسطه فرخ سروش دریافته یازده تن پیشوایانی که پس از پیامبر بودند کشته شدند، برخی از ایشان با شمشیر کشته شدند مانند علی و حسین و دیگران همه با زهر کشته شدند و کشتن آنان از روی حقیقت شد نه چنان که غلات و مفوضه گفته اند. زیرا آنان می گویند کشته شدن ایشان از روی حقیقت نبود بلکه کار ایشان بر مردمان مشتبه شد. و این غلات و مفوضه دروغ می گویند.
کار هیچ کدام از پیامبران و پیشوایان خدا بر مردمان پوشیده نبود مگر عیسی بن مریم چون که او از زمین به آسمان زنده رفت و در میان آسمان و زمین درگذشت آنگاه تن وی به آسمان برده شد و جان وی بازگردید. چنان که در قرآن
گفته: «ای عیسی من ترا می میرانم و بسوی خویش بالا می آورم» و باز گفته:
«من تا در میان ایشان بودم بر ایشان گواه بودم و چون مرا میرانیدی تو خود دیده بان ایشان بودی و تو بر هر کاری گواه هستی»، آنان که در کار پیشوایان زیاده روی می کنند می گویند چنان که رواست کار کشته شدن عیسی بر مردم مشتبه گردد روا باشد که کار پیشوایان نیز مشتبه گردد. جواب این ست که نباید پیشوایان را به عیسی قیاس گرفت. زیرا عیسی بدون پدر زاییده شد. و پیشوایان پدر داشتند. به همه حال این غلات جرات آشکارا گفتن. اعتقادات خود را ندارند. هر گاه همه پیامبران و پیشوایان از پدر و مادر زاییده شوند تنها عیسی از میان آنان بدون پدر زاییده شده رواست که فقط کار کشته شدن وی مشتبه شده نه کار پیامبران و پیشوایان، تنها وی بی پدر زاییده شده نه دیگران. این بدون پدری وی را خدا نشانه توانایی خویش خواسته بود که به هر چیزی قادر است.