- [باب منشهای هشتگانه] 1
- (789) در مؤمن هشت منش شایسته است 1
- (790) هشت تن اند که نماز ایشان پذیرفته نیست 2
- (791) بردارندگان عرش هشت اند 2
- (792) بهشت هشت در دارد 3
- (793) سقف خانه از هشت متر بیشتر جائز نیست 3
- (795) هشت تن از شمار مردم نیستند 4
- (794) هشت جفت 4
- (797) هشت تن هر گاه خوار گردند باید خود را نکوهش کنند 5
- (796) هر که در مساجد رفت و آمد کند یکی از هشت منش را بیابد 5
- (798) مساجد را از هشت چیز دور بدارید 6
- (799) ایمان هشت منش است 6
- (800) گناه های بزرگ هشت است 7
- (801) علی را هشت منش است 8
- [باب منشهای نه گانه] 9
- (802)- خدا نه منش به پیامبر داد 9
- اشاره 9
- (803) به پیروان علی نه چیز داده شده 10
- (804) فاطمه دخت پیامبر را نه نام است 10
- (806) پیامبر به علی گفت: به واسطه تو خدا نه منش به من داد 11
- (805) خدا به علی نه چیز داده که جز به محمد به کسی نداده 11
- (807) آفت نه چیز، نه چیز است: 12
- (810) از نه چیز منع شده 13
- (809) حکم نه چیز از پیروان اسلام برداشته شده 13
- (808) در خرمای برنی نه خاصیت است 13
- (812) پیشوایان از فرزندان حسین بن علی نه تن اند 14
- (811) بزهکار را نه ساعت وقت می دهند 14
- (814) امیر المؤمنین علی نه سخن گفته 15
- (813) هنگامی که پیامبر درگذشت نه زن داشت 15
- (815) اندازه رسیدن زن نه سال است 16
- (816) زنی که از شوی خویش نه طلاق عدی گرفته بر وی همیشه حرام خواهد بود 16
- (817) زکات در نه چیز ثابت است 17
- (819) نه چیز سبب فراموشی می شود 18
- (818) نماز آدینه از نه تن ساقط گردد 18
- (820) معجزه های نه گانه موسی (ع) 19
- (821) هنگامی که امام دوازدهم ظهور می کند از نه قبیله به وی می پیوندند 19
- باب منشهای دهگانه 20
- (822) پیامبر (ص) را ده نام است 20
- (823) همیشه رفت و آمد برای یکی از ده کار است 21
- (824) خدا خرد را به دو چیز توانایی داد 22
- (825) ده چیز از صفات پیشوایی ست 23
- (826) علی از پیامبر به ده چیز بهره مند شد 24
- (827) پیروان علی را به ده چیز مژده است 26
- (828) ده منش از اخلاق بزرگ است 26
- (829) ده چیز نشانه پدید آمدن رستاخیز است 27
- (830) خدا ده صفت را در پیامبر و خاندان وی گرد کرده 27
- (832) گراینده خردمند نباشد تا ده منش در وی نباشد 28
- (831) هر که ده منش داشته باشد بهشت می رود 28
- (835) ده تن در ده چیز طمع مکنند 29
- (834) ده چیز از مردار پاک است 29
- (833) خوردن ده اندام از اندامهای گوسفند کشته جایز نیست 29
- (836) در ده جا نماز گزاردن روا نیست 30
- (837) ده تن به بهشت نروند 31
- (839) ده تن خود و دیگران را به گرفتاری می افکنند 32
- (838) تندرستی ده پاره است 32
- (840) زهد ده جزء است 32
- (841) ده گونه کنیز بر مالک خود حرام اند 33
- (842) شهوت ده جزء است 33
- (845) یک زن شکیبایی ده مرد را دارد 34
- (843) حیا ده پاره است 34
- (844) کودکانی که به ده سالگی می رسند بستر ایشان را از زنان جدا می کنند 34
- (846) ده چیز است که برخی از برخی دشوارتر است 35
- (847) در خربزه ده خاصیت است 37
- (848) ده چیز خوشی آور است 38
- (849) نماز بر ده وجه است 38
- (852) پاداش آنکه ده رمضان پیاپی روزه گرفته باشد 39
- (851) پیامبر در باره باده ده تن را نفرین کرده 39
- (853) پاداش آنکه ده حج گزارده باشد 39
- (850) در شیعه ده منش است 39
- (855) پیش از رستاخیز ده نشانه است 40
- (854) برکت ده پاره است 40
- (857) گروش ده پایه است 41
- (856) اسلام بر ده جزء نهاده شده است 41
- (859) در مسواک کردن ده منش است 42
- (858) پاداش آنکه ده سال برای خدا بانگ نماز کرد 42
- (861) پیامبر در شبانروزی ده دوره هفت شوطی به کعبه طواف می کرد 43
- (860) نشانه های قیامت ده چیز است 43
- (862) کسی که در روز رمضان ده بار با زنی مقاربت کرد 44
- (863) ده سخن پند آمیز 44
- (864) ده تن از پیروان اسلام به خدا کافراند 45
- (865) تیرهای بر دو باخت جاهلیت ده بوده است 45
- (866) آنچه بر هر مسلمانی ست که هر روز پیش از بر آمدن آفتاب و فرو شدن آن ده بار بگوید 46
- (868) نام یازده اختری که یوسف آنها را با آفتاب و ماهتاب در خواب دید که وی را نماز می برند 47
- (867) پسران عبد المطلب با عباس ده تن بودند 47
- (869) چاه زمزم یازده نام دارد 47
- باب منشهای یازدهگانه 47
- بابهای منشهای دوازده گانه 48
- - (870) باب یکم تا دوازدهم 48
- (871) بدترین خلق اولین و آخرین دوازده تن اند 50
- (872) راه شناختن نیم روز در هر یک از ماههای دوازده گانه رومی با سایه انسان 52
- (873) کسانی که با خلافت ابی بکر مخالفت کردند دوازده تن بودند 53
- (874) خدا از اسرائیل دوازده سبط برآورد و از حسن و حسین نیز دوازده سبط 57
- (875) پیشوایان پس از پیامبر دوازده تن اند 58
- (876) قیس بن عبد اللَّه گفته: 58
- اشاره 58
- (878) مسروق گفته: 59
- (879) از مسروق روایت شده که گفته: 59
- (877) ابو القاسم عتاب گفته: 59
- (881) جابر بن سمره گفته: 60
- (883) سماک پور حرب و زیاد بن علاقه و حصین بن عبد الرحمن همه از جابر بن سمره روایت کرده اند که پیامبر گفت: 60
- (882) از جابر بن سمره روایت شده که گفت: 60
- (880) از جابر پور سمره روایت شده که گفت: 60
- (884) سماک پور حرب از جابر بن سمره روایت کرده که گفت: 61
- (886) سعد بن قیس همدانی از جابر بن سمره روایت کرده که گفت: 61
- (885) شعبی از جابر بن سمره روایت کرده که گفت: 61
- (887) سماک و عبد اللَّه بن عمیر و حصین بن عبد الرحمن گفته اند 62
- (889) از سماک بن حرب و زیاد بن علاقه و حصین بن عبد الرحمن روایت کرده اند 62
- (888) زیاد بن علاقه و عبد الملک بن عمیر از جابر بن سمره نقل کرده اند که می گفت: 62
- (891) شعبی از جابر بن سمره روایت کرده 63
- (892) عامر شعبی از جابر بن سمره روایت کرده 63
- (890) شعبی از جابر بن سمره روایت کرده که او می گفت: 63
- (895) عبد الملک بن عمیر گفته: 64
- (896) سعید بن خالد از جابر بن سمره از پیامبر روایت کرده 64
- (894) از اسود بن سعید همدانی روایت شده 64
- (893) باز از شعبی از جابر بن سمره روایت شده که گفت: 64
- (899) از سرح برمکی در کتاب روایت شده که گفته: 65
- (898) عامر بن سعد گفته: 65
- (897) ابن سیرین از جابر بن سمره سوانی روایت کرده که او می گفت: 65
- (900) از ابی خالد روایت شده 66
- (903) از کعب الاحبار روایت شده که در خلفاء گفته: 66
- (901) از مکحول روایت شده که می گفت: 66
- (902) از وهب بن منبه روایت شده که می گفت: 66
- (905) باز شعبی از جابر بن سمره روایت کرده که او می گفت: 67
- (904) از سماک روایت شده که گفت: 67
- (906) سلیم بن قیس هلالی از سلمان فارسی روایت می کند 67
- (907) از علی بن ابی طالب روایت شده 68
- (908) از امام صادق روایت شده که گفت: 69
- (909) سلیم بن قیس هلالی گفته: 70
- (910) جابر بن عبد اللَّه أنصاری گفته: 71
- (911) ابو حمزه ثمالی از امام محمد باقر (ع) روایت کرده که می گفت: 71
- (912) زراره بن أعین گفته: 71
- (913) سماعه بن مهران گفته: 72
- (914) تمیم بن بهلول گفته: 72
- (916) و به همین اسناد گفت که پیامبر به یاران خود گفته: 73
- (915) از امام باقر روایت شده که گفت: 73
- (917) زراره گفته: 74
- (918) از ابی بصیر روایت شده که گفت: 74
- (919) از زراره روایت شده که گفت: 74
- (920) در مسواک کردن دوازده خاصیت است 75
- (921) حدیث دوازده پرده 76
- (922) پرهیزگاران را دوازده نشانه است 77
- (924) پیامبر جعفر بن أبی طالب را دوازده گام استقبال کرد 78
- (923) بر دوازده تن درود مفرستید 78
- (925) در تابوت ژرف دوزخ دوازده تن اند 78
- (926) بر خوان دوازده چیز است 79
- اشاره 79
- (927) ماههای سال دوازده است 79
- (928) از عبد اللَّه بن عمر روایت شده که گفته: 80
- (929) محمد بن ابی عمیر از امام صادق (ع) روایت کرده 81
- (930) شب دوازده ساعت است و روز دوازده ساعت 82
- (931) [نامهای ساعات شب و روز] 82
- (932) بروج چرخ دوازده است، بیابانهای بزرگ دوازده است، دریاهای کلان دوازده است، جهانها نیز دوازده است 84
- (933) دوازده درمی از پیامبر 85
- (934) سرشناسان پیامبر بر مردم مدینه دوازده تن بودند 86
- بابهای سیزدهگانه 88
- (935) مسخ شدگان سیزده گونه جانوراند 88
- (936) پسر بچه از سیزده تا چهارده سالگی رسیده می گردد 90
- (937) سیزده منش از فضائل امیر المؤمنین علیست 91
- (938) در خضاب کردن چهارده منش است 92
- بابهای منشهای چهاردهگانه 92
- (939) غسل در چهار ده جا رسیده 92
- (940) یاران عقبه که برای کشتن پیامبر کمین کرده بودند چهارده تن اند 93
- (942) کودک در میان پانزده، شانزده سالگی به روزه وادار می شود 94
- [بابهای منشهای پانزدهگانه] 94
- (941) هر گاه مردمان پانزده منش را به جای آورند گرفتاری بر ایشان چیره گردد 94
- (944) پاداش آنکه پانزده روز از ماه رجب را روزه بدارد 95
- (943) کسانی که ایام تشریق در منی هستند پس از پانزده نماز تکبیرات بگویند 95
- (945) نوره کشیدن در هر پانزده روز لازم است 96
- باب منشهای شانزده گانه 97
- (946)- حق دانا شانزده چیز است 97
- (947) شانزده چیز تهی دستی آرد و هفده چیز فراخ روزی 98
- (948) شانزده چیز از فرزانگی ست 99
- (949) شانزده دسته از پیروان محمد (ص) با خاندان وی دشمن اند 100
- باب منشهای هفدهگانه 103
- (950)- غسل برای هفده جا رسیده 103
- (951) امیر المؤمنین هیجده منقبت دارد 104
- باب منشهای هیجدهگانه 104
- (952) آنچه خدا بدان شخص هیجده ساله را سرزنش کرده 104
- باب منشهای نوزده گانه 105
- (953) نوزده کلمه است که هر گرفتاری به آنها دعا کند گرفتاریهای او برطرف شود 105
- (954) نوزده حکم از زنان ساقط است 106
- (955) نوزده پرسش که امام صادق در مجلس منصور از پزشک هندی پرسید 107
- باب منشهای بیست گانه و ما فوق آن 110
- (956) در دوستی خاندان پیامبر بیست منش است 110
- (957) مؤمن نزد خدا بیست منش دارد 111
- (958) پاداش آنکه بیست بار حج گزارده 112
- (959) بیست و سه منش پسندیده از امام علی بن الحسین 113
- (960) آنچه در باره شب 21 و 23 رمضان رسیده 115
- (961) از بیست و چهار چیز منع شده است 116
- (962) نماز جماعت بیست و پنج درجه از نماز فرادی برتر است 116
- (963) در نماز بیست و نه منش است 117
- (964) در دانش بیست و نه سود است 117
- (965) چیزهایی که أبو ذر از پیامبر پرسید 119
- اشاره 121
- بابهای منشهای سی گانه 121
- (966)- پیشوا سی نشانه دارد 121
- (967) و در حدیث دیگری گفته؟ 123
- (968) رمضان سی روز است و هرگز کمتر نگردد 124
- (969) زنانی که در کتاب و سنت حرام شده سی و چهار گونه اند 125
- (970) خدا از آدینه تا آدینه دیگر سی و پنج نماز بر مردمان واجب گردانیده 126
- (971)- باده گسار تا چهل روز نماز وی پذیرفته نمی شود 127
- بابهای منشهای چهل گانه و اندی 127
- (972) روزه بر چهل گونه است 128
- (975) در نهی از دور نکردن موی زهار بیشتر از چهل روز 130
- (974) آنکه پس از مرگ وی چهل تن از مؤمنین به نیکی وی گواهی دهند 130
- (973) آنکه پیش از خود در باره چهل تن از برادران خود دعا کند سپس برای خود 130
- (978) دیه سگ شکاری چهل درم است 131
- (976) زمین تا چهل روز از بول ختنه نکرده پلید می شود 131
- (977) در حکم آنکه کنیز بستاند و هر چهل روز یک بار با وی مباشرت نکند و او عمل حرام کند 131
- (979) خدا میان دو جمله کفر آمیز به فرعون چهل سال فرصت داد 132
- (980) استغفاری که چهل گناه بزرگ بدان آمرزیده می شود 132
- (981) رحم و خویشاوندی تا چهل پشت است 133
- (982) چون امام دوازدهم آشکار شود خدا بهر شیعه یی نیروی چهل مرد دهد 133
- (984) امام صادق (ع) گفته: 134
- اشاره 134
- (983) کسی که چهل حدیث بر کند 134
- (985) هر نعمتی که خدا به تو داده آن را سپاس کنی: 135
- (986) پیرامون مسجد چهل ارش است که به تازی ذراع گویند و همسایگی تا چهل سرا باشد از چهار سوی 136
- (987) آنکه چهل سال یا بیشتر زندگی کند 137
- اشاره 137
- (989) پاداش آنکه چهل بار حج گزارده است 138
- (988) پیامبر (ص) گفته: 138
- (990) استدلال امیر المؤمنین علی با ابو بکر 139
- (993) احتجاج امیر المؤمنین علی با مخالفین خود در کار خلافت 144
- اشاره 144
- (994) علی گفت. 146
- (995) علی گفت: 147
- (996) علی گفت: 149
- (997) پیامبر گفت: 151
- [بابهای منشهای پنجاهگانه و بالاتر] 154
- (998) پنجاه حقی که امام علی بن الحسین به یکی از یاران خود نگاشته 154
- اشاره 154
- اشاره 154
- (999) حق نمازگزاری، آن ست که بدانی روی به درگاه خدا آورده یی، 156
- (1000) و حق آزادکننده تو که بر تو حق نعمت دارد- 159
- (1001) و حق بستانکاری که خواسته خود می خواهد، 161
- (1002) پنجاه منش از منشهای گراینده است 162
- (1003) پاداش آنکه پنجاه حج گزارده باشد 163
- (1004) امیر المؤمنین علی (ع) هفتاد هنر دارد که کسی از مردمان در آنها با وی شریک نیستند 164
- اشاره 164
- [بابهای منشهای هفتادگانه و بالا] 164
- اشاره 164
- (1005) [ادامه روایت] 167
- (1006) [ادامه روایت] 170
- (1007) [ادامه روایت] 172
- (1008) [ادامه روایت] 174
- (1009) [ادامه روایت] 176
- (1010) پاداش آنکه در قنوت نماز وتر هفتاد بار آمرزش خواهد 177
- (1011) پاداش آنکه پس از نماز بام هفتاد بار آمرزش خواهد 177
- (1012) پاداش آنکه در هر روز از ماه شعبان هفتاد بار آمرزش خواهد 178
- (1013) درفش ستایش هفتاد تکه دارد 179
- (1014) سود خوارگی هفتاد جزء است 179
- (1015) گفتار بنده یی که هفتاد سال در دوزخ بود 180
- (1016) پیروان اسلام هفتاد و دو گروه گردند 180
- (1017) روایاتی که امت را هفتاد و سه گروه دانسته 181
- اشاره 182
- (1018) هفتاد و سه منش راجع به زنان و آداب ایشان است 182
- (1019) [ادامه روایت] 184
- (1020) خدا به خرد هفتاد و پنج سپاه داد و به جهل نیز هفتاد و پنج سپاه 185
- اشاره 185
- (1021) [ادامه روایت] 186
- (1023) پیامبر در حد باده گساری هشتاد تازیانه زد 188
- باب منشهای هشتادگانه و ما فوق 188
- (1022)- برای امیر المؤمنین علی هشتاد آیه نازل شد که کسی را در آنها با وی انبازی نبود 188
- (1024) در نمازهای پنجگانه نود و پنج تکبیر است 189
- (1025) خدای را نود و نه نام است 189
- (1026) پاداش صد بار «لا اله الا اللَّه» و صد بار استغفار 190
- (1027)- پرسشها مرد جهودی از علی 191
- باب منشهای از یک تا صد 191
- اشاره 191
- (1028) [ادامه روایت] 193
- (1029) [ادامه روایت] 195
- (1030) از یکی از پیروان خاندان پیامبر (ص) روایت شده که گفت: 196
- (1032) صد و بیست گونه میوه 197
- (1031) پیامبر صد و بیست بار به معراج رفت 197
- (1033) اهل بهشت صد و بیست دسته اند 197
- (1036) مستحب است آنکه به مکه می رود به شماره سال 360 بار طواف کند و هر گاه نتواند 360 دور طواف کند 198
- (1034) هر که همه قرآن را بر کند هر ساله دویست دینار زر سرخ از بیت المال حقوق دریافت می کرد 198
- (1035) سال سیصد و شصت روز است 198
- (1037) منشهایی از شرایع دین اسلام 199
- اشاره 199
- (1038) نمازهای واجب عبارت است از: 200
- (1039) بیشتر ایام حیض زن تا ده روز است و کمترین آن سه روز، 202
- (1040) و نیکی رسانیدن به پدر و مادر واجب است. 204
- (1041) مسلمان تا امکان دارد باید از گناههای کبیره اجتناب کند و آنها از این قرار است: 205
- (1042) امیر المؤمنین (ع) در مجلسی چهار صد سخن سودمند برای دین و دنیای مردم گفت 206
- [بابهای منشهای چهار صدگانه] 206
- (1059) نماز چهار هزار باب دارد 237
- (1058) دو هزار سال قبل از آفرینش آسمان و زمین نوشته شده 237
- باب منشهای بعد از هزار 237
- (1060) هفت هزار سال قبل از آفرینش آدم بر ساق عرش نوشته شده 238
- (1062) اصحاب پیامبر (ص) دوازده هزار تن بودند 239
- (1063) نوری که پیش از آفرینش آدم نزد خدا بود 239
- (1061) کسی که روایت کرده خدا دوازده هزار عالم دارد 239
- (1064) یاد آوری نوری که میان دو شانه محمد فرشته نوشته شده بود بیست و دو هزار سال قبل از آفرینش آدم 240
- (1065) خدا صد و بیست و چهار هزار پیامبر و صد و بیست و چهار هزار وصی بیافرید 240
- (1067) پیامبر (ص) به علی (ع) هزار در از دانش آموخت که از هر دری هزار در گشوده گردد 241
- اشاره 241
- (1066) خدا با موسی (ع) صد و بیست و چهار هزار کلمه املاء کرد 241
- (1068) اصبغ بن نباته گفته: 242
- (1069) عبد اللَّه بن عمر گفته: 242
- (1070) موسی بن بکر گفته: 243
- (1071) بکیر بن اعین گفته: 243
- (1072) اصبغ بن نباته گفته: 244
- (1075) از عبد اللَّه بن هلال روایت شده که گفت: 245
- (1073) زراره گفته: 245
- (1074) اصبغ بن نباته گفته: 245
- (1078) مرازم بن حکیم ازدی از امام صادق (ع) روایت کرده که می گفت: 246
- (1076) ابو بصیر گفته: 246
- (1077) بشیر دهان از امام صادق (ع) روایت کرده 246
- (1079) حارث بن مغیره از امام صادق (ع) روایت کرده که می گفت: 247
- (1082) أبو بصیر از امام صادق (ع) روایت کرده که می گفت: 247
- (1080) أبو بکر محمد بن الحضرمی از امام محمد باقر (ع) روایت کرده که می گفت: 247
- (1083) ابان بن تغلب از امام صادق (ع) روایت کرده که او می گفت: 248
- (1085) ذریح محاربی از امام صادق (ع) روایت کرده که می گفت: 248
- (1084) عبد الحمید بن أبی الدیلم از امام صادق (ع) روایت کرده که او می گفت: 248
- (1088) جابر بن یزید جعفی از امام محمد باقر (ع) روایت کرده که او می گفت: 249
- (1087) عبد اللَّه بن میمون قداح از امام جعفر صادق (ع) روایت کرده 249
- (1086) عبد اللَّه بن مغیره از امام محمد باقر (ع) روایت کرده که می گفت: 249
- (1089) ذریح بن یزید محاربی گفته از امام صادق (ع) شنیدم که می گفت: 250
- (1091) اصبغ بن نباته گفته از علی شنیدم که می گفت: 250
- (1090) أبو حمزه ثمالی از علی بن الحسین (ع) روایت کرده که او می گفت: 250
- (1092) بکر بن حبیب از امام محمد باقر (ع) روایت می کند که گفت: 251
- (1093) سلیمان بن مهران از امام جعفر بن محمد روایت کرده 251
- (1094) خدا هزار هزار جهان و هزار هزار انسان بیافرید 252
- [باب منشهای هزار و بعد از هزار] 252
- اشاره 252
- مقدمه اعلام خصال 254
- اعلام خصال صدوق 256
همه گفتند:
نه، علی گفت: در میان شما جز من کسی هست که پیامبر (ص) وی را پی آب فرستاده باشد چنان که مرا فرستاد من رفتم مشک را پر ساختم و بدوش کشیدم و می آوردم که ناگاه بادی به من روی آورد و مرا بازگردانید تا به زمین نشانید سپس برخاستم که باد دیگری به من روی آورد و مرا باز گردانید تا به زمین نشانید، باز خاستم، باد دیگری به من روی آورد باز گردانید تا مرا به زمین نشانید برای بار چهارم برخاستم و پیش پیامبر (ص) آمدم، گفت: چرا از من بازماندی؟. پیش آمد را گفتم: گفت: جبرئیل به من گزارش داد باد نخستین فرخ سروش بود که با هزار فرشته بر تو درود دادند و دومین میکائیل بود که با هزار فرشته آمده بود و بر تو درود فرستاد، سومین اسرافیل بود که با هزار فرشته آمد بر تو درود فرستاد.
همه گفتند: نه.
علی گفت: در میان شما جز من کسی هست که فرخ سروش برای وی گفته باشد: ای محمد (ص) می بینی علی چگونه همراهی می کند؟ پیامبر، در جواب وی گفت: علی از من است و من از علی، جبرئیل گفت: من نیز از شما هستم. گفتند: نه. باز گفت: در میان شما جز من کسی هست که چون من برای پیامبر نگارش می کردم پیامبر (ص) چشم بر هم نهاده و من اعتقاد داشتم برای من می گوید و من می نگارم، چون بیدار شد، گفت: یا علی از اینجا تا آنجا را کی برای تو املاء کرد؟ گفت: ای پیامبر تو، گفت: بلکه فرخ سروش برای تو املاء کرد، همه گفتند: نه.
الخصال /
ترجمه مدرس گیلانی، ج 2، ص: 168
ترجمه
(995) علی گفت:
شما را به خدا سوگند در میان شما کسی هست جز من که بانگی از آسمان بانگ کشیده باشد:
لا سیف الا ذو الفقار و لا فتی الا علی
؟. گفتند: نه. آیا در میان شما جز من کسی هست که پیامبر (ص) در باره وی گفته باشد: هر گاه نمی ترسیدم مردمان از خاک پای وی بردارند برای تبرک برای بازماندگان در باره تو سخنی می گفتم که کسی نمی ماند مگر آنکه از خاک پای تو کفی بر می داشت؟، گفتند:
نه. باز گفت: در میان شما جز من کسی هست که پیامبر (ص) به وی فرمان داده باشد، که سرای مرا نگاهدار تا کسی نزد من نیاید. چون که فرشتگان به دیدار من می آیند، عمر سه بار آمد من او را باز گردانیدم و گفتم:
فرشتگان در این ساعت بر وی فرود می آیند و دستور برای دیدار وی نیست. حتی شماره آن فرشتگان را نیز با وی گفتم. پس از سپری شدن دستور دادم تا در آید. چون در آمد گفت: ای فرستاده خدا چند بار آمدم علی مرا باز گردانید و چنین و چنان گفت حتی شماره فرشتگان را برای من می گفت. چگونه او شماره ایشان دانسته بود مگر آنان را دیده بود؟.
پیامبر از من پرسید چگونه شماره ایشان دانستی؟. گفتم: آوازهای گوناگون ایشان را شنیدم و از روی آوازها شماره ها به یاد گرفتم. گفت: راست گفتی: با برادر من عیسی بر یک روش هستی. عمر بیرون