- (789) در مؤمن هشت منش شایسته است 1
- [باب منشهای هشتگانه] 1
- (791) بردارندگان عرش هشت اند 2
- (790) هشت تن اند که نماز ایشان پذیرفته نیست 2
- (792) بهشت هشت در دارد 3
- (793) سقف خانه از هشت متر بیشتر جائز نیست 3
- (794) هشت جفت 4
- (795) هشت تن از شمار مردم نیستند 4
- (796) هر که در مساجد رفت و آمد کند یکی از هشت منش را بیابد 5
- (797) هشت تن هر گاه خوار گردند باید خود را نکوهش کنند 5
- (799) ایمان هشت منش است 6
- (798) مساجد را از هشت چیز دور بدارید 6
- (800) گناه های بزرگ هشت است 7
- (801) علی را هشت منش است 8
- [باب منشهای نه گانه] 9
- اشاره 9
- (802)- خدا نه منش به پیامبر داد 9
- (803) به پیروان علی نه چیز داده شده 10
- (804) فاطمه دخت پیامبر را نه نام است 10
- (805) خدا به علی نه چیز داده که جز به محمد به کسی نداده 11
- (806) پیامبر به علی گفت: به واسطه تو خدا نه منش به من داد 11
- (807) آفت نه چیز، نه چیز است: 12
- (810) از نه چیز منع شده 13
- (809) حکم نه چیز از پیروان اسلام برداشته شده 13
- (808) در خرمای برنی نه خاصیت است 13
- (812) پیشوایان از فرزندان حسین بن علی نه تن اند 14
- (811) بزهکار را نه ساعت وقت می دهند 14
- (813) هنگامی که پیامبر درگذشت نه زن داشت 15
- (814) امیر المؤمنین علی نه سخن گفته 15
- (816) زنی که از شوی خویش نه طلاق عدی گرفته بر وی همیشه حرام خواهد بود 16
- (815) اندازه رسیدن زن نه سال است 16
- (817) زکات در نه چیز ثابت است 17
- (819) نه چیز سبب فراموشی می شود 18
- (818) نماز آدینه از نه تن ساقط گردد 18
- (820) معجزه های نه گانه موسی (ع) 19
- (821) هنگامی که امام دوازدهم ظهور می کند از نه قبیله به وی می پیوندند 19
- باب منشهای دهگانه 20
- (822) پیامبر (ص) را ده نام است 20
- (823) همیشه رفت و آمد برای یکی از ده کار است 21
- (824) خدا خرد را به دو چیز توانایی داد 22
- (825) ده چیز از صفات پیشوایی ست 23
- (826) علی از پیامبر به ده چیز بهره مند شد 24
- (827) پیروان علی را به ده چیز مژده است 26
- (828) ده منش از اخلاق بزرگ است 26
- (830) خدا ده صفت را در پیامبر و خاندان وی گرد کرده 27
- (829) ده چیز نشانه پدید آمدن رستاخیز است 27
- (831) هر که ده منش داشته باشد بهشت می رود 28
- (832) گراینده خردمند نباشد تا ده منش در وی نباشد 28
- (834) ده چیز از مردار پاک است 29
- (835) ده تن در ده چیز طمع مکنند 29
- (833) خوردن ده اندام از اندامهای گوسفند کشته جایز نیست 29
- (836) در ده جا نماز گزاردن روا نیست 30
- (837) ده تن به بهشت نروند 31
- (839) ده تن خود و دیگران را به گرفتاری می افکنند 32
- (838) تندرستی ده پاره است 32
- (840) زهد ده جزء است 32
- (841) ده گونه کنیز بر مالک خود حرام اند 33
- (842) شهوت ده جزء است 33
- (843) حیا ده پاره است 34
- (844) کودکانی که به ده سالگی می رسند بستر ایشان را از زنان جدا می کنند 34
- (845) یک زن شکیبایی ده مرد را دارد 34
- (846) ده چیز است که برخی از برخی دشوارتر است 35
- (847) در خربزه ده خاصیت است 37
- (848) ده چیز خوشی آور است 38
- (849) نماز بر ده وجه است 38
- (853) پاداش آنکه ده حج گزارده باشد 39
- (852) پاداش آنکه ده رمضان پیاپی روزه گرفته باشد 39
- (851) پیامبر در باره باده ده تن را نفرین کرده 39
- (850) در شیعه ده منش است 39
- (855) پیش از رستاخیز ده نشانه است 40
- (854) برکت ده پاره است 40
- (856) اسلام بر ده جزء نهاده شده است 41
- (857) گروش ده پایه است 41
- (858) پاداش آنکه ده سال برای خدا بانگ نماز کرد 42
- (859) در مسواک کردن ده منش است 42
- (860) نشانه های قیامت ده چیز است 43
- (861) پیامبر در شبانروزی ده دوره هفت شوطی به کعبه طواف می کرد 43
- (862) کسی که در روز رمضان ده بار با زنی مقاربت کرد 44
- (863) ده سخن پند آمیز 44
- (865) تیرهای بر دو باخت جاهلیت ده بوده است 45
- (864) ده تن از پیروان اسلام به خدا کافراند 45
- (866) آنچه بر هر مسلمانی ست که هر روز پیش از بر آمدن آفتاب و فرو شدن آن ده بار بگوید 46
- (868) نام یازده اختری که یوسف آنها را با آفتاب و ماهتاب در خواب دید که وی را نماز می برند 47
- (869) چاه زمزم یازده نام دارد 47
- (867) پسران عبد المطلب با عباس ده تن بودند 47
- باب منشهای یازدهگانه 47
- - (870) باب یکم تا دوازدهم 48
- بابهای منشهای دوازده گانه 48
- (871) بدترین خلق اولین و آخرین دوازده تن اند 50
- (872) راه شناختن نیم روز در هر یک از ماههای دوازده گانه رومی با سایه انسان 52
- (873) کسانی که با خلافت ابی بکر مخالفت کردند دوازده تن بودند 53
- (874) خدا از اسرائیل دوازده سبط برآورد و از حسن و حسین نیز دوازده سبط 57
- (876) قیس بن عبد اللَّه گفته: 58
- (875) پیشوایان پس از پیامبر دوازده تن اند 58
- اشاره 58
- (877) ابو القاسم عتاب گفته: 59
- (878) مسروق گفته: 59
- (879) از مسروق روایت شده که گفته: 59
- (883) سماک پور حرب و زیاد بن علاقه و حصین بن عبد الرحمن همه از جابر بن سمره روایت کرده اند که پیامبر گفت: 60
- (881) جابر بن سمره گفته: 60
- (880) از جابر پور سمره روایت شده که گفت: 60
- (882) از جابر بن سمره روایت شده که گفت: 60
- (885) شعبی از جابر بن سمره روایت کرده که گفت: 61
- (884) سماک پور حرب از جابر بن سمره روایت کرده که گفت: 61
- (886) سعد بن قیس همدانی از جابر بن سمره روایت کرده که گفت: 61
- (889) از سماک بن حرب و زیاد بن علاقه و حصین بن عبد الرحمن روایت کرده اند 62
- (888) زیاد بن علاقه و عبد الملک بن عمیر از جابر بن سمره نقل کرده اند که می گفت: 62
- (887) سماک و عبد اللَّه بن عمیر و حصین بن عبد الرحمن گفته اند 62
- (892) عامر شعبی از جابر بن سمره روایت کرده 63
- (890) شعبی از جابر بن سمره روایت کرده که او می گفت: 63
- (891) شعبی از جابر بن سمره روایت کرده 63
- (895) عبد الملک بن عمیر گفته: 64
- (896) سعید بن خالد از جابر بن سمره از پیامبر روایت کرده 64
- (894) از اسود بن سعید همدانی روایت شده 64
- (893) باز از شعبی از جابر بن سمره روایت شده که گفت: 64
- (898) عامر بن سعد گفته: 65
- (899) از سرح برمکی در کتاب روایت شده که گفته: 65
- (897) ابن سیرین از جابر بن سمره سوانی روایت کرده که او می گفت: 65
- (901) از مکحول روایت شده که می گفت: 66
- (900) از ابی خالد روایت شده 66
- (902) از وهب بن منبه روایت شده که می گفت: 66
- (903) از کعب الاحبار روایت شده که در خلفاء گفته: 66
- (906) سلیم بن قیس هلالی از سلمان فارسی روایت می کند 67
- (905) باز شعبی از جابر بن سمره روایت کرده که او می گفت: 67
- (904) از سماک روایت شده که گفت: 67
- (907) از علی بن ابی طالب روایت شده 68
- (908) از امام صادق روایت شده که گفت: 69
- (909) سلیم بن قیس هلالی گفته: 70
- (910) جابر بن عبد اللَّه أنصاری گفته: 71
- (912) زراره بن أعین گفته: 71
- (911) ابو حمزه ثمالی از امام محمد باقر (ع) روایت کرده که می گفت: 71
- (914) تمیم بن بهلول گفته: 72
- (913) سماعه بن مهران گفته: 72
- (915) از امام باقر روایت شده که گفت: 73
- (916) و به همین اسناد گفت که پیامبر به یاران خود گفته: 73
- (917) زراره گفته: 74
- (918) از ابی بصیر روایت شده که گفت: 74
- (919) از زراره روایت شده که گفت: 74
- (920) در مسواک کردن دوازده خاصیت است 75
- (921) حدیث دوازده پرده 76
- (922) پرهیزگاران را دوازده نشانه است 77
- (923) بر دوازده تن درود مفرستید 78
- (924) پیامبر جعفر بن أبی طالب را دوازده گام استقبال کرد 78
- (925) در تابوت ژرف دوزخ دوازده تن اند 78
- اشاره 79
- (926) بر خوان دوازده چیز است 79
- (927) ماههای سال دوازده است 79
- (928) از عبد اللَّه بن عمر روایت شده که گفته: 80
- (929) محمد بن ابی عمیر از امام صادق (ع) روایت کرده 81
- (930) شب دوازده ساعت است و روز دوازده ساعت 82
- (931) [نامهای ساعات شب و روز] 82
- (932) بروج چرخ دوازده است، بیابانهای بزرگ دوازده است، دریاهای کلان دوازده است، جهانها نیز دوازده است 84
- (933) دوازده درمی از پیامبر 85
- (934) سرشناسان پیامبر بر مردم مدینه دوازده تن بودند 86
- (935) مسخ شدگان سیزده گونه جانوراند 88
- بابهای سیزدهگانه 88
- (936) پسر بچه از سیزده تا چهارده سالگی رسیده می گردد 90
- (937) سیزده منش از فضائل امیر المؤمنین علیست 91
- بابهای منشهای چهاردهگانه 92
- (938) در خضاب کردن چهارده منش است 92
- (939) غسل در چهار ده جا رسیده 92
- (940) یاران عقبه که برای کشتن پیامبر کمین کرده بودند چهارده تن اند 93
- (941) هر گاه مردمان پانزده منش را به جای آورند گرفتاری بر ایشان چیره گردد 94
- (942) کودک در میان پانزده، شانزده سالگی به روزه وادار می شود 94
- [بابهای منشهای پانزدهگانه] 94
- (943) کسانی که ایام تشریق در منی هستند پس از پانزده نماز تکبیرات بگویند 95
- (944) پاداش آنکه پانزده روز از ماه رجب را روزه بدارد 95
- (945) نوره کشیدن در هر پانزده روز لازم است 96
- باب منشهای شانزده گانه 97
- (946)- حق دانا شانزده چیز است 97
- (947) شانزده چیز تهی دستی آرد و هفده چیز فراخ روزی 98
- (948) شانزده چیز از فرزانگی ست 99
- (949) شانزده دسته از پیروان محمد (ص) با خاندان وی دشمن اند 100
- باب منشهای هفدهگانه 103
- (950)- غسل برای هفده جا رسیده 103
- (951) امیر المؤمنین هیجده منقبت دارد 104
- (952) آنچه خدا بدان شخص هیجده ساله را سرزنش کرده 104
- باب منشهای هیجدهگانه 104
- (953) نوزده کلمه است که هر گرفتاری به آنها دعا کند گرفتاریهای او برطرف شود 105
- باب منشهای نوزده گانه 105
- (954) نوزده حکم از زنان ساقط است 106
- (955) نوزده پرسش که امام صادق در مجلس منصور از پزشک هندی پرسید 107
- باب منشهای بیست گانه و ما فوق آن 110
- (956) در دوستی خاندان پیامبر بیست منش است 110
- (957) مؤمن نزد خدا بیست منش دارد 111
- (958) پاداش آنکه بیست بار حج گزارده 112
- (959) بیست و سه منش پسندیده از امام علی بن الحسین 113
- (960) آنچه در باره شب 21 و 23 رمضان رسیده 115
- (961) از بیست و چهار چیز منع شده است 116
- (962) نماز جماعت بیست و پنج درجه از نماز فرادی برتر است 116
- (963) در نماز بیست و نه منش است 117
- (964) در دانش بیست و نه سود است 117
- (965) چیزهایی که أبو ذر از پیامبر پرسید 119
- اشاره 121
- (966)- پیشوا سی نشانه دارد 121
- بابهای منشهای سی گانه 121
- (967) و در حدیث دیگری گفته؟ 123
- (968) رمضان سی روز است و هرگز کمتر نگردد 124
- (969) زنانی که در کتاب و سنت حرام شده سی و چهار گونه اند 125
- (970) خدا از آدینه تا آدینه دیگر سی و پنج نماز بر مردمان واجب گردانیده 126
- (971)- باده گسار تا چهل روز نماز وی پذیرفته نمی شود 127
- بابهای منشهای چهل گانه و اندی 127
- (972) روزه بر چهل گونه است 128
- (973) آنکه پیش از خود در باره چهل تن از برادران خود دعا کند سپس برای خود 130
- (974) آنکه پس از مرگ وی چهل تن از مؤمنین به نیکی وی گواهی دهند 130
- (975) در نهی از دور نکردن موی زهار بیشتر از چهل روز 130
- (976) زمین تا چهل روز از بول ختنه نکرده پلید می شود 131
- (978) دیه سگ شکاری چهل درم است 131
- (977) در حکم آنکه کنیز بستاند و هر چهل روز یک بار با وی مباشرت نکند و او عمل حرام کند 131
- (980) استغفاری که چهل گناه بزرگ بدان آمرزیده می شود 132
- (979) خدا میان دو جمله کفر آمیز به فرعون چهل سال فرصت داد 132
- (981) رحم و خویشاوندی تا چهل پشت است 133
- (982) چون امام دوازدهم آشکار شود خدا بهر شیعه یی نیروی چهل مرد دهد 133
- اشاره 134
- (983) کسی که چهل حدیث بر کند 134
- (984) امام صادق (ع) گفته: 134
- (985) هر نعمتی که خدا به تو داده آن را سپاس کنی: 135
- (986) پیرامون مسجد چهل ارش است که به تازی ذراع گویند و همسایگی تا چهل سرا باشد از چهار سوی 136
- (987) آنکه چهل سال یا بیشتر زندگی کند 137
- اشاره 137
- (988) پیامبر (ص) گفته: 138
- (989) پاداش آنکه چهل بار حج گزارده است 138
- (990) استدلال امیر المؤمنین علی با ابو بکر 139
- (993) احتجاج امیر المؤمنین علی با مخالفین خود در کار خلافت 144
- اشاره 144
- (994) علی گفت. 146
- (995) علی گفت: 147
- (996) علی گفت: 149
- (997) پیامبر گفت: 151
- اشاره 154
- [بابهای منشهای پنجاهگانه و بالاتر] 154
- (998) پنجاه حقی که امام علی بن الحسین به یکی از یاران خود نگاشته 154
- اشاره 154
- (999) حق نمازگزاری، آن ست که بدانی روی به درگاه خدا آورده یی، 156
- (1000) و حق آزادکننده تو که بر تو حق نعمت دارد- 159
- (1001) و حق بستانکاری که خواسته خود می خواهد، 161
- (1002) پنجاه منش از منشهای گراینده است 162
- (1003) پاداش آنکه پنجاه حج گزارده باشد 163
- [بابهای منشهای هفتادگانه و بالا] 164
- اشاره 164
- (1004) امیر المؤمنین علی (ع) هفتاد هنر دارد که کسی از مردمان در آنها با وی شریک نیستند 164
- اشاره 164
- (1005) [ادامه روایت] 167
- (1006) [ادامه روایت] 170
- (1007) [ادامه روایت] 172
- (1008) [ادامه روایت] 174
- (1009) [ادامه روایت] 176
- (1011) پاداش آنکه پس از نماز بام هفتاد بار آمرزش خواهد 177
- (1010) پاداش آنکه در قنوت نماز وتر هفتاد بار آمرزش خواهد 177
- (1012) پاداش آنکه در هر روز از ماه شعبان هفتاد بار آمرزش خواهد 178
- (1013) درفش ستایش هفتاد تکه دارد 179
- (1014) سود خوارگی هفتاد جزء است 179
- (1015) گفتار بنده یی که هفتاد سال در دوزخ بود 180
- (1016) پیروان اسلام هفتاد و دو گروه گردند 180
- (1017) روایاتی که امت را هفتاد و سه گروه دانسته 181
- اشاره 182
- (1018) هفتاد و سه منش راجع به زنان و آداب ایشان است 182
- (1019) [ادامه روایت] 184
- (1020) خدا به خرد هفتاد و پنج سپاه داد و به جهل نیز هفتاد و پنج سپاه 185
- اشاره 185
- (1021) [ادامه روایت] 186
- (1022)- برای امیر المؤمنین علی هشتاد آیه نازل شد که کسی را در آنها با وی انبازی نبود 188
- (1023) پیامبر در حد باده گساری هشتاد تازیانه زد 188
- باب منشهای هشتادگانه و ما فوق 188
- (1024) در نمازهای پنجگانه نود و پنج تکبیر است 189
- (1025) خدای را نود و نه نام است 189
- (1026) پاداش صد بار «لا اله الا اللَّه» و صد بار استغفار 190
- باب منشهای از یک تا صد 191
- اشاره 191
- (1027)- پرسشها مرد جهودی از علی 191
- (1028) [ادامه روایت] 193
- (1029) [ادامه روایت] 195
- (1030) از یکی از پیروان خاندان پیامبر (ص) روایت شده که گفت: 196
- (1032) صد و بیست گونه میوه 197
- (1031) پیامبر صد و بیست بار به معراج رفت 197
- (1033) اهل بهشت صد و بیست دسته اند 197
- (1036) مستحب است آنکه به مکه می رود به شماره سال 360 بار طواف کند و هر گاه نتواند 360 دور طواف کند 198
- (1035) سال سیصد و شصت روز است 198
- (1034) هر که همه قرآن را بر کند هر ساله دویست دینار زر سرخ از بیت المال حقوق دریافت می کرد 198
- (1037) منشهایی از شرایع دین اسلام 199
- اشاره 199
- (1038) نمازهای واجب عبارت است از: 200
- (1039) بیشتر ایام حیض زن تا ده روز است و کمترین آن سه روز، 202
- (1040) و نیکی رسانیدن به پدر و مادر واجب است. 204
- (1041) مسلمان تا امکان دارد باید از گناههای کبیره اجتناب کند و آنها از این قرار است: 205
- [بابهای منشهای چهار صدگانه] 206
- (1042) امیر المؤمنین (ع) در مجلسی چهار صد سخن سودمند برای دین و دنیای مردم گفت 206
- باب منشهای بعد از هزار 237
- (1059) نماز چهار هزار باب دارد 237
- (1058) دو هزار سال قبل از آفرینش آسمان و زمین نوشته شده 237
- (1060) هفت هزار سال قبل از آفرینش آدم بر ساق عرش نوشته شده 238
- (1063) نوری که پیش از آفرینش آدم نزد خدا بود 239
- (1062) اصحاب پیامبر (ص) دوازده هزار تن بودند 239
- (1061) کسی که روایت کرده خدا دوازده هزار عالم دارد 239
- (1065) خدا صد و بیست و چهار هزار پیامبر و صد و بیست و چهار هزار وصی بیافرید 240
- (1064) یاد آوری نوری که میان دو شانه محمد فرشته نوشته شده بود بیست و دو هزار سال قبل از آفرینش آدم 240
- اشاره 241
- (1066) خدا با موسی (ع) صد و بیست و چهار هزار کلمه املاء کرد 241
- (1067) پیامبر (ص) به علی (ع) هزار در از دانش آموخت که از هر دری هزار در گشوده گردد 241
- (1069) عبد اللَّه بن عمر گفته: 242
- (1068) اصبغ بن نباته گفته: 242
- (1071) بکیر بن اعین گفته: 243
- (1070) موسی بن بکر گفته: 243
- (1072) اصبغ بن نباته گفته: 244
- (1073) زراره گفته: 245
- (1075) از عبد اللَّه بن هلال روایت شده که گفت: 245
- (1074) اصبغ بن نباته گفته: 245
- (1078) مرازم بن حکیم ازدی از امام صادق (ع) روایت کرده که می گفت: 246
- (1077) بشیر دهان از امام صادق (ع) روایت کرده 246
- (1076) ابو بصیر گفته: 246
- (1080) أبو بکر محمد بن الحضرمی از امام محمد باقر (ع) روایت کرده که می گفت: 247
- (1082) أبو بصیر از امام صادق (ع) روایت کرده که می گفت: 247
- (1079) حارث بن مغیره از امام صادق (ع) روایت کرده که می گفت: 247
- (1085) ذریح محاربی از امام صادق (ع) روایت کرده که می گفت: 248
- (1083) ابان بن تغلب از امام صادق (ع) روایت کرده که او می گفت: 248
- (1084) عبد الحمید بن أبی الدیلم از امام صادق (ع) روایت کرده که او می گفت: 248
- (1088) جابر بن یزید جعفی از امام محمد باقر (ع) روایت کرده که او می گفت: 249
- (1086) عبد اللَّه بن مغیره از امام محمد باقر (ع) روایت کرده که می گفت: 249
- (1087) عبد اللَّه بن میمون قداح از امام جعفر صادق (ع) روایت کرده 249
- (1091) اصبغ بن نباته گفته از علی شنیدم که می گفت: 250
- (1090) أبو حمزه ثمالی از علی بن الحسین (ع) روایت کرده که او می گفت: 250
- (1089) ذریح بن یزید محاربی گفته از امام صادق (ع) شنیدم که می گفت: 250
- (1092) بکر بن حبیب از امام محمد باقر (ع) روایت می کند که گفت: 251
- (1093) سلیمان بن مهران از امام جعفر بن محمد روایت کرده 251
- (1094) خدا هزار هزار جهان و هزار هزار انسان بیافرید 252
- [باب منشهای هزار و بعد از هزار] 252
- اشاره 252
- مقدمه اعلام خصال 254
- اعلام خصال صدوق 256
ترجمه
(867) پسران عبد المطلب با عباس ده تن بودند
- ابان بن عثمان احمر گفته: از امام صادق شنیدم که می گفت: از پدر خود شنیدم که از جابر پور عبد اللَّه انصاری شنیده بود که می گفت: از پیامبر از پسران عبد المطلب پرسیدند، گفت: با عباس ده تن بودند. صدوق گفته: آنان عبارت اند از: عبد اللَّه، ابو طالب، زبیر، حمزه، حارث که از همه بزرگتر بود، و غیداق، مقوم، حجل، عبد العزی که ابو لهب باشد و ضرار، و عباس.
برخی گفته اند: مقوم همان حجل است. و عبد المطلب ده نام داشت که مردم روزگارش از عرب و پادشاهان روم، ایران و حبشه او را به آن ده نام می شناختند، و آنها از این قرار است: عامر، شیبه الحمد، سید بطحاء، ساقی حجاج، ساقی مغیث، غیث الوری فی العام الجدب، ابو الساده العشره، عبد المطلب، حافر زفرم. کسی قبل از وی بدین نامها شناخته نشده بود.
الخصال
/ ترجمه مدرس گیلانی، ج 2، ص: 52
ترجمه
باب منشهای یازدهگانه
(868) نام یازده اختری که یوسف آنها را با آفتاب و ماهتاب در خواب دید که وی را نماز می برند
- جابر پور عبد اللَّه انصاری در تفسیر این آیه قرآن که از زبان یوسف می گوید:
در خواب یازده ستاره و آفتاب و ماهتاب را دیدم که برای من سجده می کنند. چیست؟ گفت: نام آنها:
طارق، جریان، ذبال، ذو الکتفان، قابس، وثاب، عمودان، فیلق، مصبح، فروج، ذو القرع، ضیاء، نور بود یعنی آفتاب و ماهتاب عمه این اختران به آسمان چیرگی دارند. جابر پور عبد اللَّه گفت: مردی از جهودان که او را بستان جهود می گفتند، از پیامبر پرسید ای محمد نام اخترانی که یوسف آنها را در خواب دید چه بود؟. پیامبر (ص) در آن روز به وی جواب نداد، تا فرخ سروش نام آنها را به پیامبر گزارش داد، پیامبر بستان را خواست و گفت: هر گاه ترا بنام آنها آگاه سازم مسلمان می شوی؟ گفت: آری. پیامبر گفت: نام آنها اینست:
جریان، طارق، و بال، ذو الکتفان، قابس، وثاب، عمودان، فیلق، مصبح، ضروج، ذو القرع، ضیاء، نور، آنها را در آسمان دید که وی را نماز می برند، چون بیدار شد با پدر خود یعقوب گفت: در جواب گفت:
این کار پراکنده ایست که خدا آن را بعدا فراهم گرداند، بستان تصدیق کرد و برفت.
ترجمه
(869) چاه زمزم یازده نام دارد
- امام صادق گفته: نامهای زمزم یازده است: رکضه جبرئیل حفیره اسماعیل، حفیره عبد المطلب، زمزم، بره، مضمونه، رواء، شبعه، طعام، مطعم، شفاء دردها.