- [باب منشهای هشتگانه] 1
- (789) در مؤمن هشت منش شایسته است 1
- (790) هشت تن اند که نماز ایشان پذیرفته نیست 2
- (791) بردارندگان عرش هشت اند 2
- (793) سقف خانه از هشت متر بیشتر جائز نیست 3
- (792) بهشت هشت در دارد 3
- (794) هشت جفت 4
- (795) هشت تن از شمار مردم نیستند 4
- (797) هشت تن هر گاه خوار گردند باید خود را نکوهش کنند 5
- (796) هر که در مساجد رفت و آمد کند یکی از هشت منش را بیابد 5
- (798) مساجد را از هشت چیز دور بدارید 6
- (799) ایمان هشت منش است 6
- (800) گناه های بزرگ هشت است 7
- (801) علی را هشت منش است 8
- اشاره 9
- [باب منشهای نه گانه] 9
- (802)- خدا نه منش به پیامبر داد 9
- (803) به پیروان علی نه چیز داده شده 10
- (804) فاطمه دخت پیامبر را نه نام است 10
- (805) خدا به علی نه چیز داده که جز به محمد به کسی نداده 11
- (806) پیامبر به علی گفت: به واسطه تو خدا نه منش به من داد 11
- (807) آفت نه چیز، نه چیز است: 12
- (808) در خرمای برنی نه خاصیت است 13
- (809) حکم نه چیز از پیروان اسلام برداشته شده 13
- (810) از نه چیز منع شده 13
- (812) پیشوایان از فرزندان حسین بن علی نه تن اند 14
- (811) بزهکار را نه ساعت وقت می دهند 14
- (814) امیر المؤمنین علی نه سخن گفته 15
- (813) هنگامی که پیامبر درگذشت نه زن داشت 15
- (816) زنی که از شوی خویش نه طلاق عدی گرفته بر وی همیشه حرام خواهد بود 16
- (815) اندازه رسیدن زن نه سال است 16
- (817) زکات در نه چیز ثابت است 17
- (819) نه چیز سبب فراموشی می شود 18
- (818) نماز آدینه از نه تن ساقط گردد 18
- (820) معجزه های نه گانه موسی (ع) 19
- (821) هنگامی که امام دوازدهم ظهور می کند از نه قبیله به وی می پیوندند 19
- (822) پیامبر (ص) را ده نام است 20
- باب منشهای دهگانه 20
- (823) همیشه رفت و آمد برای یکی از ده کار است 21
- (824) خدا خرد را به دو چیز توانایی داد 22
- (825) ده چیز از صفات پیشوایی ست 23
- (826) علی از پیامبر به ده چیز بهره مند شد 24
- (827) پیروان علی را به ده چیز مژده است 26
- (828) ده منش از اخلاق بزرگ است 26
- (830) خدا ده صفت را در پیامبر و خاندان وی گرد کرده 27
- (829) ده چیز نشانه پدید آمدن رستاخیز است 27
- (831) هر که ده منش داشته باشد بهشت می رود 28
- (832) گراینده خردمند نباشد تا ده منش در وی نباشد 28
- (835) ده تن در ده چیز طمع مکنند 29
- (834) ده چیز از مردار پاک است 29
- (833) خوردن ده اندام از اندامهای گوسفند کشته جایز نیست 29
- (836) در ده جا نماز گزاردن روا نیست 30
- (837) ده تن به بهشت نروند 31
- (839) ده تن خود و دیگران را به گرفتاری می افکنند 32
- (838) تندرستی ده پاره است 32
- (840) زهد ده جزء است 32
- (841) ده گونه کنیز بر مالک خود حرام اند 33
- (842) شهوت ده جزء است 33
- (844) کودکانی که به ده سالگی می رسند بستر ایشان را از زنان جدا می کنند 34
- (845) یک زن شکیبایی ده مرد را دارد 34
- (843) حیا ده پاره است 34
- (846) ده چیز است که برخی از برخی دشوارتر است 35
- (847) در خربزه ده خاصیت است 37
- (848) ده چیز خوشی آور است 38
- (849) نماز بر ده وجه است 38
- (853) پاداش آنکه ده حج گزارده باشد 39
- (852) پاداش آنکه ده رمضان پیاپی روزه گرفته باشد 39
- (851) پیامبر در باره باده ده تن را نفرین کرده 39
- (850) در شیعه ده منش است 39
- (855) پیش از رستاخیز ده نشانه است 40
- (854) برکت ده پاره است 40
- (856) اسلام بر ده جزء نهاده شده است 41
- (857) گروش ده پایه است 41
- (859) در مسواک کردن ده منش است 42
- (858) پاداش آنکه ده سال برای خدا بانگ نماز کرد 42
- (860) نشانه های قیامت ده چیز است 43
- (861) پیامبر در شبانروزی ده دوره هفت شوطی به کعبه طواف می کرد 43
- (862) کسی که در روز رمضان ده بار با زنی مقاربت کرد 44
- (863) ده سخن پند آمیز 44
- (864) ده تن از پیروان اسلام به خدا کافراند 45
- (865) تیرهای بر دو باخت جاهلیت ده بوده است 45
- (866) آنچه بر هر مسلمانی ست که هر روز پیش از بر آمدن آفتاب و فرو شدن آن ده بار بگوید 46
- (869) چاه زمزم یازده نام دارد 47
- (867) پسران عبد المطلب با عباس ده تن بودند 47
- (868) نام یازده اختری که یوسف آنها را با آفتاب و ماهتاب در خواب دید که وی را نماز می برند 47
- باب منشهای یازدهگانه 47
- بابهای منشهای دوازده گانه 48
- - (870) باب یکم تا دوازدهم 48
- (871) بدترین خلق اولین و آخرین دوازده تن اند 50
- (872) راه شناختن نیم روز در هر یک از ماههای دوازده گانه رومی با سایه انسان 52
- (873) کسانی که با خلافت ابی بکر مخالفت کردند دوازده تن بودند 53
- (874) خدا از اسرائیل دوازده سبط برآورد و از حسن و حسین نیز دوازده سبط 57
- (875) پیشوایان پس از پیامبر دوازده تن اند 58
- اشاره 58
- (876) قیس بن عبد اللَّه گفته: 58
- (879) از مسروق روایت شده که گفته: 59
- (878) مسروق گفته: 59
- (877) ابو القاسم عتاب گفته: 59
- (883) سماک پور حرب و زیاد بن علاقه و حصین بن عبد الرحمن همه از جابر بن سمره روایت کرده اند که پیامبر گفت: 60
- (881) جابر بن سمره گفته: 60
- (882) از جابر بن سمره روایت شده که گفت: 60
- (880) از جابر پور سمره روایت شده که گفت: 60
- (884) سماک پور حرب از جابر بن سمره روایت کرده که گفت: 61
- (885) شعبی از جابر بن سمره روایت کرده که گفت: 61
- (886) سعد بن قیس همدانی از جابر بن سمره روایت کرده که گفت: 61
- (888) زیاد بن علاقه و عبد الملک بن عمیر از جابر بن سمره نقل کرده اند که می گفت: 62
- (887) سماک و عبد اللَّه بن عمیر و حصین بن عبد الرحمن گفته اند 62
- (889) از سماک بن حرب و زیاد بن علاقه و حصین بن عبد الرحمن روایت کرده اند 62
- (892) عامر شعبی از جابر بن سمره روایت کرده 63
- (890) شعبی از جابر بن سمره روایت کرده که او می گفت: 63
- (891) شعبی از جابر بن سمره روایت کرده 63
- (896) سعید بن خالد از جابر بن سمره از پیامبر روایت کرده 64
- (894) از اسود بن سعید همدانی روایت شده 64
- (895) عبد الملک بن عمیر گفته: 64
- (893) باز از شعبی از جابر بن سمره روایت شده که گفت: 64
- (899) از سرح برمکی در کتاب روایت شده که گفته: 65
- (897) ابن سیرین از جابر بن سمره سوانی روایت کرده که او می گفت: 65
- (898) عامر بن سعد گفته: 65
- (902) از وهب بن منبه روایت شده که می گفت: 66
- (901) از مکحول روایت شده که می گفت: 66
- (900) از ابی خالد روایت شده 66
- (903) از کعب الاحبار روایت شده که در خلفاء گفته: 66
- (904) از سماک روایت شده که گفت: 67
- (906) سلیم بن قیس هلالی از سلمان فارسی روایت می کند 67
- (905) باز شعبی از جابر بن سمره روایت کرده که او می گفت: 67
- (907) از علی بن ابی طالب روایت شده 68
- (908) از امام صادق روایت شده که گفت: 69
- (909) سلیم بن قیس هلالی گفته: 70
- (910) جابر بن عبد اللَّه أنصاری گفته: 71
- (912) زراره بن أعین گفته: 71
- (911) ابو حمزه ثمالی از امام محمد باقر (ع) روایت کرده که می گفت: 71
- (914) تمیم بن بهلول گفته: 72
- (913) سماعه بن مهران گفته: 72
- (916) و به همین اسناد گفت که پیامبر به یاران خود گفته: 73
- (915) از امام باقر روایت شده که گفت: 73
- (919) از زراره روایت شده که گفت: 74
- (918) از ابی بصیر روایت شده که گفت: 74
- (917) زراره گفته: 74
- (920) در مسواک کردن دوازده خاصیت است 75
- (921) حدیث دوازده پرده 76
- (922) پرهیزگاران را دوازده نشانه است 77
- (923) بر دوازده تن درود مفرستید 78
- (924) پیامبر جعفر بن أبی طالب را دوازده گام استقبال کرد 78
- (925) در تابوت ژرف دوزخ دوازده تن اند 78
- (926) بر خوان دوازده چیز است 79
- اشاره 79
- (927) ماههای سال دوازده است 79
- (928) از عبد اللَّه بن عمر روایت شده که گفته: 80
- (929) محمد بن ابی عمیر از امام صادق (ع) روایت کرده 81
- (931) [نامهای ساعات شب و روز] 82
- (930) شب دوازده ساعت است و روز دوازده ساعت 82
- (932) بروج چرخ دوازده است، بیابانهای بزرگ دوازده است، دریاهای کلان دوازده است، جهانها نیز دوازده است 84
- (933) دوازده درمی از پیامبر 85
- (934) سرشناسان پیامبر بر مردم مدینه دوازده تن بودند 86
- (935) مسخ شدگان سیزده گونه جانوراند 88
- بابهای سیزدهگانه 88
- (936) پسر بچه از سیزده تا چهارده سالگی رسیده می گردد 90
- (937) سیزده منش از فضائل امیر المؤمنین علیست 91
- بابهای منشهای چهاردهگانه 92
- (938) در خضاب کردن چهارده منش است 92
- (939) غسل در چهار ده جا رسیده 92
- (940) یاران عقبه که برای کشتن پیامبر کمین کرده بودند چهارده تن اند 93
- (942) کودک در میان پانزده، شانزده سالگی به روزه وادار می شود 94
- (941) هر گاه مردمان پانزده منش را به جای آورند گرفتاری بر ایشان چیره گردد 94
- [بابهای منشهای پانزدهگانه] 94
- (944) پاداش آنکه پانزده روز از ماه رجب را روزه بدارد 95
- (943) کسانی که ایام تشریق در منی هستند پس از پانزده نماز تکبیرات بگویند 95
- (945) نوره کشیدن در هر پانزده روز لازم است 96
- باب منشهای شانزده گانه 97
- (946)- حق دانا شانزده چیز است 97
- (947) شانزده چیز تهی دستی آرد و هفده چیز فراخ روزی 98
- (948) شانزده چیز از فرزانگی ست 99
- (949) شانزده دسته از پیروان محمد (ص) با خاندان وی دشمن اند 100
- (950)- غسل برای هفده جا رسیده 103
- باب منشهای هفدهگانه 103
- (952) آنچه خدا بدان شخص هیجده ساله را سرزنش کرده 104
- (951) امیر المؤمنین هیجده منقبت دارد 104
- باب منشهای هیجدهگانه 104
- باب منشهای نوزده گانه 105
- (953) نوزده کلمه است که هر گرفتاری به آنها دعا کند گرفتاریهای او برطرف شود 105
- (954) نوزده حکم از زنان ساقط است 106
- (955) نوزده پرسش که امام صادق در مجلس منصور از پزشک هندی پرسید 107
- باب منشهای بیست گانه و ما فوق آن 110
- (956) در دوستی خاندان پیامبر بیست منش است 110
- (957) مؤمن نزد خدا بیست منش دارد 111
- (958) پاداش آنکه بیست بار حج گزارده 112
- (959) بیست و سه منش پسندیده از امام علی بن الحسین 113
- (960) آنچه در باره شب 21 و 23 رمضان رسیده 115
- (961) از بیست و چهار چیز منع شده است 116
- (962) نماز جماعت بیست و پنج درجه از نماز فرادی برتر است 116
- (963) در نماز بیست و نه منش است 117
- (964) در دانش بیست و نه سود است 117
- (965) چیزهایی که أبو ذر از پیامبر پرسید 119
- اشاره 121
- (966)- پیشوا سی نشانه دارد 121
- بابهای منشهای سی گانه 121
- (967) و در حدیث دیگری گفته؟ 123
- (968) رمضان سی روز است و هرگز کمتر نگردد 124
- (969) زنانی که در کتاب و سنت حرام شده سی و چهار گونه اند 125
- (970) خدا از آدینه تا آدینه دیگر سی و پنج نماز بر مردمان واجب گردانیده 126
- (971)- باده گسار تا چهل روز نماز وی پذیرفته نمی شود 127
- بابهای منشهای چهل گانه و اندی 127
- (972) روزه بر چهل گونه است 128
- (973) آنکه پیش از خود در باره چهل تن از برادران خود دعا کند سپس برای خود 130
- (974) آنکه پس از مرگ وی چهل تن از مؤمنین به نیکی وی گواهی دهند 130
- (975) در نهی از دور نکردن موی زهار بیشتر از چهل روز 130
- (976) زمین تا چهل روز از بول ختنه نکرده پلید می شود 131
- (978) دیه سگ شکاری چهل درم است 131
- (977) در حکم آنکه کنیز بستاند و هر چهل روز یک بار با وی مباشرت نکند و او عمل حرام کند 131
- (979) خدا میان دو جمله کفر آمیز به فرعون چهل سال فرصت داد 132
- (980) استغفاری که چهل گناه بزرگ بدان آمرزیده می شود 132
- (982) چون امام دوازدهم آشکار شود خدا بهر شیعه یی نیروی چهل مرد دهد 133
- (981) رحم و خویشاوندی تا چهل پشت است 133
- (984) امام صادق (ع) گفته: 134
- اشاره 134
- (983) کسی که چهل حدیث بر کند 134
- (985) هر نعمتی که خدا به تو داده آن را سپاس کنی: 135
- (986) پیرامون مسجد چهل ارش است که به تازی ذراع گویند و همسایگی تا چهل سرا باشد از چهار سوی 136
- (987) آنکه چهل سال یا بیشتر زندگی کند 137
- اشاره 137
- (988) پیامبر (ص) گفته: 138
- (989) پاداش آنکه چهل بار حج گزارده است 138
- (990) استدلال امیر المؤمنین علی با ابو بکر 139
- (993) احتجاج امیر المؤمنین علی با مخالفین خود در کار خلافت 144
- اشاره 144
- (994) علی گفت. 146
- (995) علی گفت: 147
- (996) علی گفت: 149
- (997) پیامبر گفت: 151
- (998) پنجاه حقی که امام علی بن الحسین به یکی از یاران خود نگاشته 154
- اشاره 154
- [بابهای منشهای پنجاهگانه و بالاتر] 154
- اشاره 154
- (999) حق نمازگزاری، آن ست که بدانی روی به درگاه خدا آورده یی، 156
- (1000) و حق آزادکننده تو که بر تو حق نعمت دارد- 159
- (1001) و حق بستانکاری که خواسته خود می خواهد، 161
- (1002) پنجاه منش از منشهای گراینده است 162
- (1003) پاداش آنکه پنجاه حج گزارده باشد 163
- [بابهای منشهای هفتادگانه و بالا] 164
- (1004) امیر المؤمنین علی (ع) هفتاد هنر دارد که کسی از مردمان در آنها با وی شریک نیستند 164
- اشاره 164
- اشاره 164
- (1005) [ادامه روایت] 167
- (1006) [ادامه روایت] 170
- (1007) [ادامه روایت] 172
- (1008) [ادامه روایت] 174
- (1009) [ادامه روایت] 176
- (1010) پاداش آنکه در قنوت نماز وتر هفتاد بار آمرزش خواهد 177
- (1011) پاداش آنکه پس از نماز بام هفتاد بار آمرزش خواهد 177
- (1012) پاداش آنکه در هر روز از ماه شعبان هفتاد بار آمرزش خواهد 178
- (1014) سود خوارگی هفتاد جزء است 179
- (1013) درفش ستایش هفتاد تکه دارد 179
- (1015) گفتار بنده یی که هفتاد سال در دوزخ بود 180
- (1016) پیروان اسلام هفتاد و دو گروه گردند 180
- (1017) روایاتی که امت را هفتاد و سه گروه دانسته 181
- اشاره 182
- (1018) هفتاد و سه منش راجع به زنان و آداب ایشان است 182
- (1019) [ادامه روایت] 184
- (1020) خدا به خرد هفتاد و پنج سپاه داد و به جهل نیز هفتاد و پنج سپاه 185
- اشاره 185
- (1021) [ادامه روایت] 186
- (1022)- برای امیر المؤمنین علی هشتاد آیه نازل شد که کسی را در آنها با وی انبازی نبود 188
- (1023) پیامبر در حد باده گساری هشتاد تازیانه زد 188
- باب منشهای هشتادگانه و ما فوق 188
- (1024) در نمازهای پنجگانه نود و پنج تکبیر است 189
- (1025) خدای را نود و نه نام است 189
- (1026) پاداش صد بار «لا اله الا اللَّه» و صد بار استغفار 190
- (1027)- پرسشها مرد جهودی از علی 191
- باب منشهای از یک تا صد 191
- اشاره 191
- (1028) [ادامه روایت] 193
- (1029) [ادامه روایت] 195
- (1030) از یکی از پیروان خاندان پیامبر (ص) روایت شده که گفت: 196
- (1032) صد و بیست گونه میوه 197
- (1031) پیامبر صد و بیست بار به معراج رفت 197
- (1033) اهل بهشت صد و بیست دسته اند 197
- (1035) سال سیصد و شصت روز است 198
- (1036) مستحب است آنکه به مکه می رود به شماره سال 360 بار طواف کند و هر گاه نتواند 360 دور طواف کند 198
- (1034) هر که همه قرآن را بر کند هر ساله دویست دینار زر سرخ از بیت المال حقوق دریافت می کرد 198
- اشاره 199
- (1037) منشهایی از شرایع دین اسلام 199
- (1038) نمازهای واجب عبارت است از: 200
- (1039) بیشتر ایام حیض زن تا ده روز است و کمترین آن سه روز، 202
- (1040) و نیکی رسانیدن به پدر و مادر واجب است. 204
- (1041) مسلمان تا امکان دارد باید از گناههای کبیره اجتناب کند و آنها از این قرار است: 205
- (1042) امیر المؤمنین (ع) در مجلسی چهار صد سخن سودمند برای دین و دنیای مردم گفت 206
- [بابهای منشهای چهار صدگانه] 206
- (1059) نماز چهار هزار باب دارد 237
- (1058) دو هزار سال قبل از آفرینش آسمان و زمین نوشته شده 237
- باب منشهای بعد از هزار 237
- (1060) هفت هزار سال قبل از آفرینش آدم بر ساق عرش نوشته شده 238
- (1063) نوری که پیش از آفرینش آدم نزد خدا بود 239
- (1061) کسی که روایت کرده خدا دوازده هزار عالم دارد 239
- (1062) اصحاب پیامبر (ص) دوازده هزار تن بودند 239
- (1064) یاد آوری نوری که میان دو شانه محمد فرشته نوشته شده بود بیست و دو هزار سال قبل از آفرینش آدم 240
- (1065) خدا صد و بیست و چهار هزار پیامبر و صد و بیست و چهار هزار وصی بیافرید 240
- (1066) خدا با موسی (ع) صد و بیست و چهار هزار کلمه املاء کرد 241
- اشاره 241
- (1067) پیامبر (ص) به علی (ع) هزار در از دانش آموخت که از هر دری هزار در گشوده گردد 241
- (1068) اصبغ بن نباته گفته: 242
- (1069) عبد اللَّه بن عمر گفته: 242
- (1070) موسی بن بکر گفته: 243
- (1071) بکیر بن اعین گفته: 243
- (1072) اصبغ بن نباته گفته: 244
- (1075) از عبد اللَّه بن هلال روایت شده که گفت: 245
- (1073) زراره گفته: 245
- (1074) اصبغ بن نباته گفته: 245
- (1076) ابو بصیر گفته: 246
- (1078) مرازم بن حکیم ازدی از امام صادق (ع) روایت کرده که می گفت: 246
- (1077) بشیر دهان از امام صادق (ع) روایت کرده 246
- (1079) حارث بن مغیره از امام صادق (ع) روایت کرده که می گفت: 247
- (1080) أبو بکر محمد بن الحضرمی از امام محمد باقر (ع) روایت کرده که می گفت: 247
- (1082) أبو بصیر از امام صادق (ع) روایت کرده که می گفت: 247
- (1084) عبد الحمید بن أبی الدیلم از امام صادق (ع) روایت کرده که او می گفت: 248
- (1083) ابان بن تغلب از امام صادق (ع) روایت کرده که او می گفت: 248
- (1085) ذریح محاربی از امام صادق (ع) روایت کرده که می گفت: 248
- (1088) جابر بن یزید جعفی از امام محمد باقر (ع) روایت کرده که او می گفت: 249
- (1086) عبد اللَّه بن مغیره از امام محمد باقر (ع) روایت کرده که می گفت: 249
- (1087) عبد اللَّه بن میمون قداح از امام جعفر صادق (ع) روایت کرده 249
- (1091) اصبغ بن نباته گفته از علی شنیدم که می گفت: 250
- (1090) أبو حمزه ثمالی از علی بن الحسین (ع) روایت کرده که او می گفت: 250
- (1089) ذریح بن یزید محاربی گفته از امام صادق (ع) شنیدم که می گفت: 250
- (1092) بکر بن حبیب از امام محمد باقر (ع) روایت می کند که گفت: 251
- (1093) سلیمان بن مهران از امام جعفر بن محمد روایت کرده 251
- [باب منشهای هزار و بعد از هزار] 252
- (1094) خدا هزار هزار جهان و هزار هزار انسان بیافرید 252
- اشاره 252
- مقدمه اعلام خصال 254
- اعلام خصال صدوق 256
ترجمه
(923) بر دوازده تن درود مفرستید
- امام صادق از پدر خود روایت کرده که می گفت:
درود مفرستید بر جهود و ترسا و گبر و بت پرست و بر آن که بر خوان باده گساری نشسته و بر شطرنج باز و فردی و بر مأبون و بر شاعری که زنان پاک را نسبت به زنا دهد و بر آنکه در حالی نماز گزاردن است زیرا نمازگزار نمی تواند پاسخ دهد چون که سلام از سلام کننده واجب نیست لیک جوان آن واجب است و بر سود خوار و بر کسی که در حال ریستن است و بر آنکه در گرمابه است و بر کسی که آشکارا گناه ورزد،
ترجمه
(924) پیامبر جعفر بن أبی طالب را دوازده گام استقبال کرد
- علی بن أبی طالب گفته:
چون جعفر بن أبی طالب از مهاجرت حبشه بازگشت پیامبر وی را دوازده کام استقبال کرد و میان دو دیده اش را بوسید و بگریست و گفت: ندانم که به کدام یک از دو بخشش خدا بیشتر شادمان گردم به آمدن تو ای جعفر یا به گشایشی که خدا به دست برادر تو علی نسبت به درهای خیبر کرامت کرده.
ترجمه
(925) در تابوت ژرف دوزخ دوازده تن اند
- چنان که روایت کرده اند، علی گفته: در تابوت ژرفی شش تن از گذشتگان باشند و شش تن از پیروان این امت آخر الزمان، آن شش تن از گذشتگان:
فرزند آدم است که برادر خود را کشت و سر فراعنه و سامری و دجالی که در زمره پیروان گذشته نام برده شده و در آخر الزمان بیرون آید و هامان و قارون شش تن از پیروان آخر الزمان: نعثل جهودی بود و معاویه و عمرو بن عاص و ابو موسی اشعری راوی دو تن را فراموش کرده که نام برد.