دائره المعارف طهور: ادب و اخلاق صفحه 1051

صفحه 1051

آری، اینگونه بودند عالمان ربانی و طلاب روحانی، با این عزت نفس و بلند همتی، و آزادگی و آزاده طبعی و سرافرازی و قله سانی...

من_اب_ع

محمدرضا حکیمی- بیدارگران اقالیم قبله- صفحه 213-222

کلی__د واژه ه__ا

اخلاق تاریخ تاریخ اسلام فضایل اخلاقی داستان اخلاقی حدیث طهارت نفس دین دانشمندان کتاب تربیت

داستانهای شگفت انگیز از صبر بر اخلاص

در کتاب ثمرات الاوراق -که از کتب قدیمه است- حکایتی نوشته که خلاصه اش این است: در جزیره نزدیک موصل، قطعه ای آبادی است بین ترکیه و موصل به نام جزیره آن جا یک نفر از اعیان و اشراف عرب به نام خزیمه بوده. لقبش یادم نیست. تقریبا حاتم زمان خودش، ثروتمند و کریم بود. همیشه در خانه اش باز و از اطراف، فقرا به او رو می آوردند. شعرا می آمدند صله می گرفتند. خلاصه سالها عمری به داد و دهش گذرانده بود تا وقتی روزگار برگشت. حکمت الهی بود که فقیر شود. مال و ثروت رفت به قسمی که دیگر هیچ در دستش نماند. بعد کارش رسید به جایی که کسی هم قرضش نمی داد. این دیگر خیلی سخت است. قرض هم به او نمی دادند. ناچار خانه نشین شد. شروع کرد به فروختن فرش و اثاثیه ای که داشت و از فروش آنها معیشت می کرد. خیلی هم زندگی سختی می گذراند. آدمی که همیشه در خانه اش باز بود، حال در خانه بسته و از فروش اثاثیه خانه معیشت می کند. در همین اوقات بود که نوشته است. حاکم وقت آن جزیره به نام عکرمه، روزی در مجلس، احوال خزیمه را می پرسد که: «خزیمه چطور است؟ مدتی است او را نمی بینم».

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه