دائره المعارف طهور: ادب و اخلاق صفحه 1083

صفحه 1083

من_اب_ع

مرتضی مطهری- فلسفه اخلاق- صفحه 24-22

مقاله حسن خلق و سوء خلق- یاسر ناظم نیا- منبع مقاله: محمدباقر مجلسی- بحارالانوار- جلد 71- صفحه 372 و 375- حدیث 5 و 6

کلی__د واژه ه__ا

اسلام اخلاق روابط اجتماعی قرآن خوش اخلاقی حدیث

داستانی درباره احترام به مومن و عدم تحقیر او

صاحب مقام یقین، مرحوم عباسعلی معروف به حاج مومن علیه الرحمه – نقل کرد از مرحوم عالم کامل جناب حاج سید هاشم امام جماعت مسجد سردزک که روزی پس از نماز جماعت منبر رفته بود و در مسئله لزوم حضور قلب در نماز و اهمیت آن، مطالبی می فرمود ضمنا فرمود روزی در این مسجد پدرم (مرحوم آقای حاج سید علی اکبر یزدی- اعلی الله مقامه) می خواست نماز جماعت بخواند و من هم جزء جماعت بودم، ناگاه مردی در هئیت اهل دهات وارد شد و از صفوف جماعت عبور کرد تا صف اول پشت سر پدرم قرار گرفت. مومنین از اینکه یک نفر دهاتی در محلی که باید جای اهل فضل باشد آمده سخت ناراحت شدند او اعتنایی نکرد و در رکعت دوم در حال قنوت، قصد فرادا نمود و نمازش را تمام کرد، همانجا نشست و سفره ای که همراه داشت باز نمود و شروع به خوردن نان کرد. چون از نماز فارغ شدیم، مردم از هر طرف به او حمله کردند و اعتراض نمودند و او هیچ نمی گفت! پدرم متوجه مردم شد و گفت: چه خبر است؟ گفتند: امروز این مرد دهاتی جاهل به مسئله آمده صف اول، پشت سر شما اقتدا کرده، آنگاه وسط نماز قصد فرادا کرده و بعد نشسته چیز می خورد. پدرم به آن شخص گفت چرا چنین کردی؟ در جواب گفت: سبب آن را آهسته به خودت بگویم یا در این جمع بگویم؟ پدرم گفت در حضور همه بگو. گفت: من وارد این مسجد شدم به امید اینکه از فیض نماز جماعت با شما بهره ای ببرم، چون اقتدا کردم اواسط حمد دیدم شما از نماز بیرون رفتید در این خیال واقع شدید که من پیر شده ام و از آمدن به مسجد عاجزم، الاغی لازم دارم که سواره حرکت کنم، پس به میدان الاغ فروشها رفتید و خری را انتخاب کردید و در رکعت دوم در خیال تدارک خوراک الاغ و تعیین جای او بودید که من عاجز شدم و دیدم بیش از این سزاوار نیست و نمی توانم با شما باشم نماز خود را تمام کردم. این را گفت و سفره را پیچید و حرکت کرد. پدرم بر سر خود زد و ناله نمود و گفت: اینمرد بزرگی است او را بیاورید که مرا به او حاجتی است. مردم رفتند که او را برگردانند ناپدید گردید و تا این ساعت دیگر دیده نشد. پس باید متوجه بود که هیچوقت به نظر حقارت به مومنی نباید نگریست یا عمل او را که محمل صحیح دارد، مورد اعتراض قرار داد؛ زیرا ممکن است همان شخصی که مورد تحقیر واقع شده به واسطه نداشتن جهات ظاهریه ای که خلق آنها را میزان شرافت و لزوم احترام قرار داده اند، نزد خدا عزیز و گرامی باشد و ندانسته دوست خدا را اهانت کرده و خود را مورد قهر و غضب خداوند قرار دهند. و نیز ممکن است دوست خدا عمل صحیحی بجا آورده و شخص به واسطه حمل به صحت نکردنش او را مورد اعتراض قرار دهد و دلش را بشکند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه