دائره المعارف طهور: ادب و اخلاق صفحه 1252

صفحه 1252

من_اب_ع

سیدمحمد ضیاءآبادی- عطر گل محمدی 4- صفحه 231-234

کلی__د واژه ه__ا

عمل صالح قرآن تقوی جهل صدقه امام صادق (ع) داستان اخلاقی

پاداش انفاق خالصانه امام علی علیه السلام

حضرت امام امیرالمؤمنین علی (ع) روزی وارد منزل شده از حضرت صدیقه (س) غذایی برای رفع گرسنگی خواستند. حضرت صدیقه (س) عرض کرد: دو روز است غذای منحصر را برای شما آورده ام حتی خودم و بچه ها در این دو روز غذایی سیر نخوردیم!! فرمود چرا به من نگفتید تهیه کنم؟ حضرت صدیقه عرض کرد: «انی لاستحیی من الهی ان اکلفک ما لا تقدر علیه؛ من از خدای خودم خجالت می کشم که شما را به کاری وادار کنم که توانایی انجام آن را نداشته باشید.»

امام (ع) بیرون رفت و دیناری قرض کرد تا معاش خانواده اش را تأمین کند. در بین راه جناب مقداد - از اصحاب رسول خدا (ص) - را دید که وسط روز تابستان از خانه بیرون آمده است! سؤال کرد: در این ساعت از روز برای چه از خانه بیرون آمده ای؟ مقداد از جواب دادن استنکاف ورزید. امام فرمود: تا نگویی نمی روم. مقداد عرض کرد: آقا! زن و بچه ی من سه روز است غذای کامل نخورده اند. دیدم ناله ی بچه ها بلند شده نتوانستم تحمل کنم، بیرون آمدم. امام (ع) سخت متأثر و گریان شد. فرمود: من هم برای همین بیرون آمده ام ولی چون زن و بچه ی تو سه روز است نان نخورده اند و زن و بچه ی من دو روز، تو بر من مقدم هستی. این دینار را که قرض کرده ام به تو می دهم. حال امام (ع) چگونه می توانست دست خالی برگردد؟ خدا هیچ مردی را خجالت زده ی زن و بچه اش نکند. به منزل نرفت و به مسجد رفت و نماز ظهر و عصر را خواند و تا مغرب نشست چون خجالت می کشید دست خالی به خانه برگردد!

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه