دائره المعارف طهور: ادب و اخلاق صفحه 349

صفحه 349

من_اب_ع

مرتضی مطهری- عدل الهی- صفحه 268

مرتضی مطهری- جهان بینی توحیدی- صفحه 108-107

مرتضی مطهری- سیری در سیره ائمه اطهار- صفحه 102-101

کلی__د واژه ه__ا

ایمان اخلاق روح انسان خدا عبادت

حکایتی درباره اخلاص آیت الله بروجردی

من (شهید مطهری) هشت سال نزد مرحوم آقای بروجردی اعلی الله مقامه درس خوانده بودم و حقیقتا به شخص ایشان اعتقاد داشتم، یعنی خیلی اعتقاد داشتم، واقعا او را یک مرد روحانی می دانستم. حالا افرادی به دستگاه ایشان انتقاد داشتند که خود من هم داشتم به جای خود، اما من به شخص این مرد معتقد بودم، یعنی او را یک مرد روحانی واقعی می دیدم و مرد کاملا مؤمن و معتقد و خداترس. در همین کسالت قلبی که ایشان پیدا کرده بودند که منتهی به فوت ایشان شد ظاهرا سه چهار روز هم بیشتر طول نکشید گفتند یک روزی ایشان در همان حال، خیلی متأثر بود و گفت که من خیلی ناراحتم از اینکه کاری نکرده ام و می روم. آنهایی که دور و بری هستند خیال می کنند در این مسائل هم تملق گفتن خیلی خوب است می گویند ای آقا، شما چه می فرمایید؟ شما الحمدلله اینهمه توفیق پیدا کردید، اینهمه خدمتها که شما کردید کی کرده؟! ای کاش ما هم مثل شما بودیم. شما که الحمدلله کارهایی که کردید خیلی درخشان است.

ایشان اعتنا نکرد به این حرفها و در جواب آنها این جمله را که حدیث است گفت: «خلص العمل فان الناقد بصیر بصیر» (بحار، ج 13، ص 431 با اندکی اختلاف) یعنی عمل را خالص بگردان که آن که نقد می کند، صرافی می کند و عمل را در محک می گذارد، او خیلی آگاه و بیناست، از زیر نظر او کوچکترین عمل مغشوشی بیرون نمی رود، یعنی چه می گویید ما کار کردیم؟! از کجا که این عملهای ما عملی باشد که واقعا خلوص داشته باشد؟ برای خدا بودنش را شما از کجا اینقدر تأمین می کنید؟ (ناقد یعنی انتقاد کن، از اصل کلمه اصطلاح صرافی است. صراف که سکه را به محک می زند برای اینکه عیارش را به دست بیاورد، این عملش را می گویند نقد . اصلا نقد یعنی همین عمل)، بعد این کلمه را در جاهای دیگر به کار برده اند که حافظ هم خوب می گوید:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه