دائره المعارف طهور: ادب و اخلاق صفحه 376

صفحه 376

بعد فرمود "پیغمبر اکرم" و "علی (ع)" در شرایط و زمانی زندگی می کردند که وضع اقتصادی مردم بد بود. "پیغمبر" در مدینه ای زندگی می کند که در آن گروهی از مردم، "اصحاب صفه" هستند که بسیار تهیدست و فقیرند و مدینه در حال جنگ است. کشوری که با کشور دیگری یا شهری که با شهر دیگر می جنگد، خواه ناخواه در مضیقه اقتصادی قرار می گیرد. خصوصا اگر قحطی و خشکسالی هم پیش آید، و مدینه گاهی در چنین شرایطی قرار می گرفت، آن وقت نتیجه این شده بود که گاهی "اصحاب صفه" یعنی عده ای از اصحاب "پیغمبر" که از بلاد غربت آمده بودند و "پیغمبر اکرم" ابتدا آنها را در مسجد و بعد در کنار مسجد جا داده بود، آنقدر در سختی و فقر به سر می بردند که لباس نداشتند تا بیایند در مسجد و در جماعت شرکت کنند، و گاهی یک لباس در میان آنها مبادله می شد، یعنی یکی می پوشید و نماز می خواند و بعد دیگری از آن برای نماز خواندن استفاده می کرد در چنین شرایطی هیچ وقت برای یک مؤمن صحیح نیست که ولو از مال خودش، لباس فاخر بپوشد.

در چنین شرایطی است که وقتی "پیغمبر اکرم" به خانه دخترش "زهرا (س)" وارد می شود و می بیند که او یک دستبند نقره در دست دارد و پرده الوانی را از در آویخته است، به علامت اعتراض برمیگردد. "حضرت زهرا (س)" که از خلق و خوی پدر بزرگوارش آگاه بود، فورا دستبند را از دست خود درآورد و پرده را هم از در کند و ضمن فرستادن آنها خدمت پدر بزرگوارش، گفت پدرم را سلام برسانید و بگوئید اینها را دخترت فرستاده است، در هر راه که خودتان صلاح می دانید مصرف فرمائید. "پیغمبر اکرم" فورا دستور می دهد از همان پارچه پرده چند پیراهن یا شلوار برای "اصحاب صفه" درست کنند. وقتی که شرایط چنین است وظیفه، چیز دیگری است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه