دائره المعارف طهور: ادب و اخلاق صفحه 546

صفحه 546

در این تردید و گفتگوی با خود بالاخره بنا بر آن گذاشتم که هتک نیست و خوابیدم. صبح که به محضر استاد مرحوم قاضی رفتم و سلام کردم، فرمود: علیکم السلام صلاح نیست شما به ایران بروید، و پا دراز کردن بسوی کتابها هم هتک احترام است. بی اختیار هول زده گفتم: آقا شما از کجا فهمیده اید، از کجا فهمیده اید. فرمود: از وادی السلام فهمیده ام .

من_اب_ع

سید محمد حسینی تهرانی - معادشناسی 2 - صفحه 267-265

کلی__د واژه ه__ا

روح محمدتقی آملی وادی السلام میرزا علی قاضی

حکایت مسخره کردن سخنان رسول اکرم توسط ضمره بن معبد

در کتاب "کافی"، مرحوم کلینی روایت کرده است جابر که گفت حضرت علی بن الحسین امام سجاد (ع) گفتند ما نمی دانیم با مردم چگونه رفتار کنیم؛ اگر آنچه از پیامبر اکرم (ص) به ما رسیده است برای آنها بگوئیم می خندند؛ و اگر ساکت بمانیم طاقت نمی آوریم، ضمره بن معبد گفت: برای ما بگو آنچه را که به تو رسیده است.

حضرت فرمود: آیا میدانید در وقتیکه دشمن خدا را روی سریر به سمت قبرستان، برای دفن میبرند چه میگوید؟ جابر میگوید: ما گفتیم: نه نمیدانیم. حضرت فرمود: دشمن خدا به حمل کنندگان جنازه اش میگوید: آیا نمی شنوید شکایتی را که من اکنون به شما میکنم از شیطان؟ دشمن خدا مرا گول زد و در مهالک و مخاطر وارد کرد و دیگر دست مرا نگرفت و بیرون نیاورد؛ و شکایتی به شما دارم از برادرانیکه من با آنها بر اساس قواعد اخوت و برادری رفتار کردم ولیکن آنها مرا مخذول و بی یاور گذاردند؛ و شکایتی به شما دارم از فرزندانی که من از آنها حمایت کرده و پشتیبان و مدافع ایشان بودم ولیکن آنها مرا بی یاور و مخذول گذاردند. و دیگر شکایتی که من به شما دارم از خانه ای که تمام اموال خود را دادم و آن را تهیه کردم و اینک مسکن غیر من شده است؛ پس قدری شما با من مدارا کنید و اینطور با عجله مرا نبرید!

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه