دائره المعارف طهور: ادب و اخلاق صفحه 605

صفحه 605

اما پیغمبران نیامدند این حرف را بزنند. پیغمبران گفتند حق هم گرفتنی است و همن دادنی یعنی مظلوم را، پایمال شده را توصیه کردند به اینکه حق را برو بگیر، و از آن طرف ظالم را وادار کردند علیه خودش قیام بکند که حق را بدهد و در این کار خودشان هم کامیاب و موفق شدند.

من_اب_ع

مرتضی مطهری- آزادی معنوی- صفحه 41-40

کلی__د واژه ه__ا

اخلاق انسان حق جامعه تزکیه نفس آزادی معنوی پیامبران

داستان آگاه شدن حاج عبدالرضا گرعاوی از کار پنهانی

علامه تهرانی در کتاب خود ماجرایی نقل می کند: دوستی داشتم به نام حاج عبدالزهراء گرعاوی نجفی از اهالی اطراف نجف. وی مردی بود بسیار باهوش و سریع الانتقال و تندذهن، و در عین حال متدین و عاشق امام حسین (ع)، دارای حال بکاء و گریه های طولانی و شوریده، و بدین جهت نیز از مکاشفات صوریه و مثالیه نیز برخوردار بود. شغلش در بغداد و منزلش در کاظمین و خود نیز دارای ماشین سواری و خودش راننده آن بود. شبهای جمعه برای زیارت به کربلا مشرف میشد، و غالبا برای صله أرحام خود و زیارت قبر مطهر امام علی (ع) به نجف اشرف می آمد. در اوائل آشنائی حقیر با ایشان بود که در اوائل تابستان بنده با تمام عیالات و دو فرزند عازم زیارت دوره شدیم، و چند روزه به سامرا مشرف شده و سپس به کاظمین آمدیم، در این وقت آقای حاج عبدالزهراء با ماشین خود برای زیارت به نجف رفته بود و در کاظمین نبود. فردای آن روز آفتاب طلوع کرده بود، که حسب العاده به حرم مطهر کاظمین مشرف شدیم و در مراجعت از حرم، طفل أکبر اینجانب که در آن وقت چهارسال داشت، چون چشمش در راه به خیار نوبر افتاد طلب کرد و گریه کرد؛ و اتفاقا چون قدری حالت اسهال و تردد داشته و برای او خوب نبود ما از خریدن امتناع کردیم، و او هم اصرار داشت، تا بالاخره من اعتنائی به گریه او ننمودم و روی دست او زدم و از مقابل خیارها گذشتیم.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه