دائره المعارف طهور: ادب و اخلاق صفحه 666

صفحه 666

ای معاویه! تو چرا خودت را قیاس با این مسائل میکنی و خود را در این زمینه ها میخواهی قرار دهی. آیا تو گمان داری ای معاویه با این الطافی که به من نمودی من تو را بر علی مقدم میدارم و تو را اختیار میکنم، و چنین می پنداری با طعامی که به من دادی و عطائی که به من نمودی دل من تو را می پسندد و انتخاب میکند تا آنکه من، مؤمن در اینجا حضور یافته و کافر خارج گردم؟ نفس تو به تو بد قسم گولی زده و فریبی عجیب داده، ای معاویه و پس از آن برخاست و بیرون آمد. معاویه کیسه زر را به دنبال او برای او فرستاد. او گفت: سوگند بخدا یک دینارش را هم قبول نخواهم کرد.

من_اب_ع

مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 9- صفحه 286-287

کلی__د واژه ه__ا

اخلاق معاویه داستان اخلاقی ابوامامه باهلی فضایل اخلاقی

رؤیای امام رضا (ع) درباره حوض کوثر

علامه مجلسی در جلد یازدهم از بحار الانوار از سهل بن ذبیان روایت میکند که می گفت: من روزی از روزها قبل از اینکه أحدی از مردم به خدمت امام رضا (ع) بیاید به محضرش مشرف شدم. حضرت فرمود: خوش آمدی ای پسر ذبیان! همین الان قاصد ما اراده داشت که به نزد تو بیاید و پیغام ما را بیاورد، که تو در نزد ما بیائی. من عرض کردم: برای چه امری، ای پسر رسو ل خدا؟! حضرت فرمود: برای رؤیا و خوابی که دیشب دیده ام، خوابی که راحت از من ربوده و مرا بیدار و متفکر داشته است! من عرض کردم: إن شاءالله خیر است! حضرت فرمود: ای پسر ذبیان! گویا نردبانی برای من نصب شده بود که دارای صد پله بود من از آن بالا رفتم و به آخرین درجه آن رسیدم! من عرض کردم: تو را به طول عمر، تهنیت میگویم و چه بسا صد سال عمر میکنی؛ به ازاء هر پله ای یک سال!

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه