دائره المعارف طهور: ادب و اخلاق صفحه 679

صفحه 679

من_اب_ع

مرتضی مطهری- آزادی معنوی- صفحه 79-78

کلی__د واژه ه__ا

اخلاق توبه بشر حافی بندگی داستان اخلاقی امام کاظم (ع)

توبه ابولبابه

بنی قریظه خیانتی به اسلام و مسلمین کردند. پیامبر اکرم (ص) تصمیم گرفت که کار آنان را یکسره کند. آنها گفتند: ابولبابه را پیش ما بفرست، او با ما هم پیمان است، ما با او مشورت می کنیم. پیغمبر اکرم فرمود ابولبابه برو. او هم رفت. با او مشورت کردند، ولی در اثر یک روابط خاصی که با یهودیان داشت، در مشورت منافع اسلام و مسلمین را رعایت نکرد. جمله ای گفت، اشاره ای کرد که آن جمله و آن اشاره به نفع یهودیان بود و به ضرر مسلمین. آمد بیرون و احساس کرد که خیانت کرده است. حالا هیچکس هم خبر ندارد. قدم که بر می داشت و بطرف مدینه می آمد این آتش در دلش شعله ورتر می شد.

به خانه آمد ولی نه برای دیدن زن و بچه، بلکه یک ریسمان با خودش برداشت و رفت به مسجد پیغمبر، خودش را با ریسمان محکم به یک ستون بست و گفت: خدایا تا توبه من قبول نشود من خودم را از این ستون باز نخواهم کرد. فقط برای خواندن نماز یا قضای حاجت دخترش می آمد و ریسمان را باز می کرد. مقدار مختصری هم غذا می خورد. مشغول التماس و تضرع بود که خدایا غلط کردم، گناه کردم، خدایا به اسلام و مسلمین خیانت کردم، خدایا به پیغمبر تو خیانت کردم، خدای توبه من قبول نشود من خودم را از این ستون باز نخواهم کرد تا بمیرم.

گفتند: یا رسول الله! ابولبابه چنین کرده است. فرمود: اگر پیش من می آمد و اقرار می کرد من در نزد خدا برایش استغفار می کردم ولی او مستقیم رفت پیش خدا و خدا خودش به او رسیدگی می کند. من نمی دانم دو شبانه روز طول کشید یا بیشتر. پیغمبر اکرم در خانه ام سلمه بود که به آن حضرت وحی شد که توبه این مرد قبول است. پیامبر فرمود: ام سلمه توبه ابولبابه قبول شده. ام سلمه گفت: یا رسول الله! اجازه می دهید که من این بشارت را به او بدهم؟ فرمود: مانعی ندارد. اطاقهای خانه پیغمبر هر کدام دریچه ای به سوی مسجد داشت و آنها را دور تا دور مسجد ساخته بودند. ام سلمه سرش را از دریچه بیرون آورد و گفت: ابولبابه بشارتت بدهم که خدا توبه تو را قبول کرد. این حرف مثل توپ در مدینه صدا کرد که خدا توبه ابولبابه را قبول کرد. مسلمین ریختند که ریسمان را از او باز کنند. گفت: نه، کسی باز نکند، من دلم می خواهد که پیغمبر اکرم با دست مبارک خودشان مرا باز کنند. گفتند: یا رسول الله! ابولبابه خواهشش این است که شما بیایید با دست مبارک خودتان او را باز کنید.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه