دائره المعارف طهور: ادب و اخلاق صفحه 681

صفحه 681

کلی__د واژه ه__ا

اسلام اخلاق توبه خدا ابولبابه خیانت داستان اخلاقی پیامبر اکرم

توبه زهیر بن قین

مرد دیگری از اصحاب حسین بن علی به نام زهیربن القین بود که او هم از آن توابین بود ولی به شکل دیگری. عثمانی بود، یعنی از شیعیان عثمان بود، از کسانی بود که معتقد بود عثمان مظلوم کشته شده است و فکر می کرد که العیاذ بالله علی (ع) در این فتنه ها دخالتی داشته است. با حضرت علی خوب نبود. او از مکه به عراق برمی گشت. اباعبدالله هم که می آمدند. تردید داشت که با ایشان روبرو بشود یا نه؟ چون در عین حال مردی بود که در عمق دلش مؤمن بود و می دانست که حسین فرزند پیغمبر است و چه حقی بر این امت دارد. می ترسید روبرو بشود و بعد امام از او تقاضائی بکند و او هم آن را بر نیاورد و این، کار بدیست.

در یکی از منازل بین راه اجبارا با امام در یک جا فرود آمد یعنی بر سر یک آب یا بر سر یک چاه فرود آمدند. امام شخصی را دنبال زهیر فرستاد که بگوئید بیاید. وقتی که رفتند دنبال زهیر اتفاقا او با کسان و اعوان و اهل قبیله اش (او رئیس قبیله بود) در خیمه ای مشغول ناهار خوردن بود. تا فرستاده اباعبدالله آمد و گفت: یا زهیر! اجب الحسین یا: اجب اباعبدالله الحسین، زهیر رنگ از صورتش پرید و (با خود) گفت: آنچه که من نمی خواستم شد. نوشته اند دستش در سفره همانطور که بود ماند، هم خودش و هم کسانش. چون همه ناراحت شدند. نه نمی توانست بگوید می آیم و نه می توانست بگوید نمی آیم.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه