دائره المعارف طهور: ادب و اخلاق صفحه 69

صفحه 69

من_اب_ع

دکتر عبدالحسین خسروپناه- کلام جدید- صفحه 452

دکتر عبدالحسین خسروپناه- قلمرو دین- صفحه 250

کلی__د واژه ه__ا

سقراط نظریه دین اخلاق عدل

دیدگاه کانت و نظریه استقلال دین و اخلاق

اگر حوزه ی دین را به رابطه ی انسان ها با واقعیت متعالی، آن هم احساس و تجربه ی آن امر متعالی تفسیر کنیم -هم چنان که شلایر ماخر چنین کرده است- و قلمرو اخلاق را به روابط میان انسان ها و رفتار آنان با یکدیگر اختصاص دهیم، در آن صورت، اخلاق و دین دو پدیده ی مجزا و مستقل خواهند بود، بنابراین، هیچ گاه اخلاق به عنوان دستورهای ناظر به روابط انسان ها، در گذر با دین و اعتقادات دینی قرار نمی گیرد، گرچه شاید پاره ای از رفتارهای اخلاقی، در تقویت یا تضعیف رفتارهای دینی و یا بالعکس مؤثر باشد، لکن آن دو پدیده ذاتا از یکدیگر منفک اند. تاریخ تفکیک کامل میان دین و اخلاق، از روزگار ستیزها و چالش ها علیه مذهب آغاز گشت و دین، افیون ملت ها معرفی شد. مخالفان دین و مذهب، خود را بی نیاز از رفتارهای اخلاقی ندانستند، به همین جهت، برای نجات اخلاق، نسبت به استقلالیت اخلاق و تفکیک آن از دین، به داوری پرداختند.

کانت، فیلسوف آلمانی قرن هیجدهم، دین و اخلاق را دو پدیده ی مستقل و مجزا معرفی می کند. وی با این که بر شناخت عقلانی معیارهای اخلاقی، استقلال تعهدات اخلاقی و استوار ساختن آن ها بر فرمان های عقل و وجدان تأکید داشت، برای معنابخشی به تلاش های اخلاقی انسان نیز طالب اعتقاد به خدا بود. بنابراین، به اعتقاد کانت، انسان ها، نه در شناخت وظایف اخلاقی به دین و خدا محتاج اند و نه برای یافتن انگیزه، جهت عمل به وظیفه ی خود به دین نیازی دارند؛ بلکه اخلاق به برکت عقل محض عملی، خودبسنده و بی نیاز است. از نظر کانت، اخلاق مستلزم دین نیست و انسان برای شناختن تکلیف خود، محتاج مفهوم خدا نیست و محرک نهایی عمل اخلاقی، تکلیف فی حد ذاته است؛ نه اطاعت از احکام الهی؛ در عین حال، اخلاق مؤدی به دین می شود. وی بعد از اثبات اخلاق توسط عقل عملی، به ناچار اختیار انسان و جاودانگی نفس و وجود خداوند را به عنوان اصول موضوعه عقل عملی پذیرفت.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه