دائره المعارف طهور: ادب و اخلاق صفحه 691

صفحه 691

او خدو انداخت بر روی علی *** افتخار هر نبی و هر ولی

از شدت عصبانیتی که داشت آب دهان به صورت مبارک علی (ع) انداخت، علی (ع) از روی سینه او بلند می شود. مدتی قدم می زند، بعد می آید می نشیند. عمروبن عبدود می گوید: چرا رفتی و چرا آمدی؟ می فرماید: تو به صورت من آب انداختی، احساس کردم که ناراحت و عصبانی شدم. ترسیدم در حالی که دارم سر تو را از بدن جدا می کنم عصبانیت من در کارم دخالت داشته باشد و آن هوای نفس است. من تیغ از پی حق می زنم نمی خواهم در کارم غیرخدا دخالتی داشته باشد. این را می گویند قهرمان، مجاهد و شجاع.

من_اب_ع

مرتضی مطهری- آزادی معنوی- صفحه 174-173

کلی__د واژه ه__ا

اخلاق تاریخ اسلام داستان اخلاقی مبارزه نفس

فلسفه زهد علی (ع)

فلسفه زهد امام علی (ع) و منطق او در فلسفه ترک دنیای خود چه بود؟ آزادی. من مغلوب باشم؟! علی (ع) همانطور که نمی پسندند در میدان جنگ مغلوب عمروبن عبدودها و مرحبها باشد، بطریق اولی و صد چندان بیشتر، هرگز بر خود نمی پسندید که مغلوب یک میل و هوای نفس باشد. روزی حضرت از کنار دکان قصابی می گذشت، قصاب گفت: یا امیرالمؤمنین! (ظاهرا در دوران خلافت ایشان بوده است) گوشتهای بسیار خوبی آورده ام، اگر می خواهید ببرید. فرمود: الان پول ندارم. گفت: من صبر می کنم. حضرت فرمود: من به شکم خود می گویم صبر کند. اگر من نمی توانستم به شکم خود بگویم که صبر کند، از تو می خواستم که صبر کنی! ولی من به شکم خود می گویم که صبر کند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه