دائره المعارف طهور: ادب و اخلاق صفحه 695

صفحه 695

موسولینی دیکتاتور معروف ایتالیا به یکی از دوستانش گفته بود من ترجیح می دهم که یک سال شیر زندگی کنم تا اینکه صد سال گوسفند زندگی کنم. اینکه یک سال شیر باشم، دیگران را بخورم و طمعه خودم بکنم بهتر از اینست که صد سال گوسفند باشم و آماده خورده شدن در کام یک شیر باشم. این را گفت و مرتب به دوستش یک پولی میداد و می گفت خواهش می کنم که این جمله را تا من زنده هستم در جایی نقل نکن. چرا؟ به جهت اینکه من با این شرط می توانم شیر باشم که مردم گوسفند باشند اما اگر مردم این جمله را بفهمند آنها هم می خواهند مثل موسولینی باشند، مثل من شیر باشند. اگر آنها هم بخواهند مثل من شیر باشند دیگر من نمی توانم شیر باشم. آنها باید گوسفند باشند که من شیر باشم. در این، بزرگی هست اما بزرگواری نیست.

اما بزرگوار چطور است؟ بزرگوار می خواهد همه مردم شیر باشند یعنی گوسفندی نباشد که دیگری طعمه اش کند. اصلا می خواهد درندگی در دنیا وجود نداشته باشد. این معنایش احساس بزرگواری است، احساس انسانیت است، به تعبیر قرآن احساس عزت است، احساس کرامت نفس است. کلمه کرامت در آثار اسلامی زیاد آمده و همان مفهوم بزرگواری را دارد.

من_اب_ع

مرتضی مطهری- آزادی معنوی- صفحه 204-205

کلی__د واژه ه__ا

اخلاق روح انسان جامعه انسانیت بزرگواری تربیت

هدف بعثت: اخلاق بزرگواری و مکرمت

پیامبر اکرم در جمله ای فرمودند: «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»، مکرر گفته ام گاهی در ترجمه فارسی، این جمله را غلط ترجمه می کنند، می گویند پیغمبر فرمود که من مبعوث شدم که اخلاق نیک را تکمیل کنم. نه، این ترجمه رسائی نیست، پیغمبر بیشتر از این گفت. اگر پیغمبر گفته باشد من معبوث شدم که اخلاق نیک را تکمیل کنم، این چیز تازه ای نیست. هر صاحب مکتبی، هر نوع اخلاقی آورده باشد، عقیده اش این است که اخلاق نیک همین است که من می گویم. آن اخلاقی که اساسا دستور تدنی و پستی میدهد هم معتقد است که اخلاق نیک همین است. آن دیگری مثل نیچه که اساسا می گوید بشر باید تکیه اش بزور باشد، گناهی بالاتر از ضعف نیست، به ضعیف ترحم نکنید و زیر بالش را نگیرید هم می گوید اخلاق نیک همین است که من می گویم.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه