دائره المعارف طهور: ادب و اخلاق صفحه 843

صفحه 843

غرضم این جهت است که وقتی حقیقت اخلاق این باشد که هر صفتی از صفات انسان، هر نیروئی از نیروهای انسان حقی دارد که باید به او داده شود و انسان وظیفه ای در قبال آن دارد، وقتی معنای اخلاق این باشد که جنبه های انسانی وجود انسان مخصوصا عقل و اراده را باید آنقدر تربیت کرد و به آن نیرو داد که سایر قوا تحت سیطره اش باشد، دیگر نمی توان گفت که اخلاق در زمانها و مکانهای مختلف فرق می کند، من باید یکجور اخلاق داشته باشم و شما جور دیگر، یک زمان یکجور اخلاق داشته باشم، زمان دیگر جور دیگر.

اینها که فکر کرده اند اخلاق نسبی است، سقراطی فکر کرده اند. خیر، اولا پایه اخلاق زشتی و زیبائی نیست. ثانیا این مطلب که زشتی و زیبائی تغییرپذیر است یعنی در زمانها و مکانهای مختلف فرق می کند، هم درست است و هم درست نیست. در این زمینه یک تحقیقی علامه طباطبائی دارد و نظر ایشان این است که اصول زیبائیهای عقلی و اصول زشتیهای عقلی، ثابت است، فروعش متغیر است.

من_اب_ع

مرتضی مطهری- اسلام و مقتضیات زمان 1- صفحه 341-352

کلی__د واژه ه__ا

عقل اخلاق انسان جامعه اراده حسن عقلی قبح عقلی نسبیت زیبایی معنویت

وجدان و مسئله نسبیت اخلاق

دلیل کسانی که قائل به نسبیت اخلاق بودند این است که اصولا پایه اخلاق بر حسن و قبح عقلی گذاشته شده است، براینکه عقل بشر کارهائی را خوب و کارهائی را زشت می داند. کارهای خوب را می گویند اخلاق حسنه و کارهای زشت را می گویند اخلاق رذیله. آنوقت می گفتند فکر بشر درباره این حسن و قبح در زمانهای مختلف عوض می شود، پس قهرا پایه اخلاق، ثابت و عمومی نیست، یک چیز ممکن است در محیطی اخلاق خوب شمرده شود و همان چیز در جای دیگر اخلاق بد شمرده شود.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه