دائره المعارف طهور: ادب و اخلاق صفحه 951

صفحه 951

نظر افلاطون

نظریه دیگری در اینجا هست نزدیک به نظریه کانت که از افلاطون است. آن هم می گوید اخلاق از مقوله زیبائی است. افلاطون معتقد بوده است که قوا و استعدادهایی که در انسان هست گوناگون است راست هم می گوید غیر افلاطون هم این حرف را گفته اند در انسان استعدادهای طبیعی هست، استعدادهای مافوق طبیعی هست، استعدادهای حسی هست، استعدادهای عقلی هست گفته است همین طور که انسان از ناحیه بدن، اگر اعضایش متناسب باشد زیباست، از نظر روح و روان نیز اگر قوا و استعدادهای خود را طوری تربیت بکند که متوازن باشد، هر قوه ای از قوه ها را در آن حد معینی که دارد اشباع کند، نه بیشتر و نه کمتر، و جلوی افراط و تفریط را بگیرد زیباست می بینید در کتب اخلاق ما روی افراط و تفریط زیاد بحث می کنند و بعد می گویند اخلاق خوب اخلاق حد وسط است.

افلاطون هم می گوید (حد وسط) ولی نظرش بیشتر به زیبائی است می گوید: انسان متعادل الاخلاق و متعادل القوا و متناسب القوا انسانی که همه چیز را از نظر روحی در حد خودش دارد نه بیشتر و نه کمتر، از نظر روحی زیباست اخلاقی شدن یعنی زیبائی روحی و معنوی کسب کردن می گوید: اندام ظاهری و جسمانی در اختیار ما نیست و در رحم مادر تکمیل شده آنچه که در اختیار ما هست اندام روحی است انسان از نظر جسم، بالفعل به این دنیا می آید، از شکم مادر که متولد می شود از نظر جسم بالفعل است، یعنی اندامش تمام شده به دنیا می آید منتها رشد می کند، ولی تمام اندام به این دنیا می آید اما از نظر روح یک مرحله عقبتر است یعنی عالم دنیا برای روح انسان حکم عالم جنین را دارد برای بدن انسان.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه