معرفت (دینی) در اسلام: مجموعه سخنرانیهای استاد حسین انصاریان صفحه 124

صفحه 124

کربلا حاصل معرفت بود

امام حسین، علیه السلام، در آن شب به نقل امام زین العابدین فرمودند:

«أثنی علی الله أحسن الثناء، وأحمده علی السراء والضراء، اللهم إنی أحمدک علی أن أکرمتنا بالنبوۀ وعلمتنا القرآن وفقهتنا فی الدین، وجعلت لنا أسماعا وأبصارا وأفئدۀ، فاجعلنا من الشاکرین».

هم چنان که پیداست حضرت هم خداوند را ثنا گفته، هم حمد او را به جا آورده، و هم برای شش نعمت خدا را سپاس گزارده که یکی از آن ها علم و معرفت به قرآن است. در فضای چنین معرفتی بود که او و یارانش همه چیز را در جای خود دیدند، بر همان اساس زندگی کردند، و با حق بینی و بصیرت و بینایی و بیداری آن جنگ نابرابر را عین حق شناختند و به شهادت تن دادند.

معنای معرفت

حال، به سراغ اهل معرفت برویم و پس از فهم معنای معرفت در نزد آنان، دیدگاهشان را نسبت به جهان و انسان به طور مختصر بررسی کنیم.

اهل معرفت کلمه معرفت را مانند حروف مقطعه قرآن مانند الر، الم، المص، کهیعص و...- مخفف و رمز چند چیز دانسته اند که هر حرفی از آن اشاره به حقیقتی دارد؛ مانند الم که در تاویل آن گفته اند: الف یعنی الله. لام یعنی جبرئیل، و میم یعنی وجود مبارک رسول خدا. (1)

مفهوم میم

میم اشاره به «مقت نفس» دارد. یعنی اگر کسی می خواهد از دنیا عبور گند و از این عالم بهره نیکو ببرد و لذت ارزش ها را بچشد، باید مانند مجاهدان فی سبیل الله در میدان مقت نفس شرکت کند و با نفس خود


1- (1)) . البته، در مورد حروف مقطعه قرآن فقط معانی ای که معصومین علیهم السلام فرموده اند را باید پذیرفت و غیر آن حجیت ندارد. التفسیر الصافی، فیض کاشانی، ج 3، ص 272: «کهیعص فی الإکمال عن الحجۀ القائم علیه السلام فی حدیث أنه سئل من تأویلها فقال هذه الحروف من أنباء الغیب اطلع الله عبده زکریا علیها ثم قصها علی محمد صلی الله علیه وآله وذلک أن زکریا سأل ربه أن یعلمه أسماء الخمسۀ فاهبط الله علیه جبرئیل فعلمه إیاها فکان زکریا إذا ذکر محمدا وعلیا وفاطمۀ والحسن علیهم السلام سری عنه همه وانجلی کربه وإذا ذکر الحسین علیه السلام خنقته العبرۀ ووقعت علیه البهرۀ فقال ذات یوم إلهی ما بالی إذا ذکرت أربعا منهم تسلیت بأسمائهم من همومی وإذا ذکرت الحسین علیه السلام تدمع عینی وتثور زفرتی فأنبأه تبارک وتعالی عن قصته فقال کهیعص فالکاف اسم کربلا والهاء هلاک العترۀ والیاء یزید لعنه الله وهو ظالم الحسین علیه السلام والعین عطشه والصاد صبره فلما سمع بذلک زکریا علیه السلام لم یفارق مسجده ثلاثۀ أیام ومنع فیها الناس من الدخول علیه وأقبل علی البکاء والنحیب وکانت ندبته إلهی أتفجع خیر خلقک بولده أتنزل بلوی هذه الرزیۀ بفنائه إلهی أتلبس علیا وفاطمۀ علیهما السلام ثیاب هذه المصیبۀ إلهی أتحل کرب هذه الفجیعۀ بساحتهما ثم کان یقول إلهی ارزقنی ولدا تقر به عینی عند الکبر واجعله وارثا وصیا واجعل محله منی محل الحسین علیه السلام فإذا رزقتنیه فافتنی بحبه ثم افجعنی به کما تفجع محمدا صلی الله علیه وآله حبیبک بولده فرزقه الله یحیی علیه السلام وفجعه به وکان حمل یحیی علیه السلام ستۀ أشهر وحمل الحسین علیه السلام کذلک». نیز تفسیر نور الثقلین، شیخ حویزی، ج 3، ص320: أبی عبد الله علیه السلام قال: «هذه أسماء الله مقطعۀ، واما قوله: «کهیعص» قال: الله هو الکافی الهادی العالم الصادق ذو الأیادی العظام، وهو کما وصف نفسه تبارک وتعالی».
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه