معرفت (دینی) در اسلام: مجموعه سخنرانیهای استاد حسین انصاریان صفحه 239

صفحه 239

عمل نمی کنند به فرموده پیامبر اکرم در قیامت اهل دوزخ اند و دوزخیان از بوی بدن آن ها به خدا شکایت می کنند. (1)

اما اگر چنین عالمی در جامعه حضور داشت و مردم او را غریب و تنها گذاشتند و به سراغش نیامدند تا از علمش استفاده کنند، گناه نادانی شان بر دوش خودشان است و در دادگاه قیامت محکوم به عذاب اند. این گروه از مردم از آنجا که گوش خود را معطل گذاشته اند و در نتیجه وظایف خود را ندانسته و به آن عمل نکرده اند اهل دوزخ هستند؛ زیرا در جایی که عالم آماده است علم خویش را در اختیار دیگران قرار دهد، (2) مردم موظف اند از نعمت گوش بهره ببرند و به کسب معرفت بپردازند.

از آنچه گفتیم معلوم می شود که همه مردم لازم نیست خود به تحصیل علم بپردازند، بلکه کافی است عده ای به این مهم اقدام کنند و مردم از علم ایشان استفاده کنند. خداوند در این باره به مردم دستور می دهد:

«فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لاٰ تَعْلَمُونَ ». (3)

اگر [حقیقت را] نمی دانید، از اهل دانش و اطلاع بپرسید.

مردم باید آنچه را که نمی دانند از دانایان بپرسند تا در حد خود دانا شوند. در روز قیامت نیز، معیار پاداش دادن به بندگان علم و عمل آن هاست. (4) در این میان، عالمان با عمل بیشترین پاداش را دارند و متعلمین با عمل در مرحله بعد از ایشان اند. در حقیقت، متعلمین بعد از انبیاء و ائمه و عالمان در رتبه چهارم قرار دارند و غیر از این چهار دسته، بقیه مردم بی تردید اهل دوزخ اند. (5)

گوش منفی کدام است ؟

گوش منفی گوشی است که صاحبش در استفاده از آن در راه مثبت و تحصیل حقایق بخل می ورزد. بخل بر خلاف پندار عموم مردم تنها در مسائل مالی نیست، بلکه اقسامی دارد که یکی از آن ها بخل در استفاده از


1- (1)) . کافی، ج 1، ص 44: «محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن حماد بن عیسی، عن عمر بن أذینۀ، عن أبان بن أبی عیاش، عن سلیم بن قیس الهلالی قال: سمعت أمیر المؤمنین علیه السلام یحدث عن النبی صلی الله علیه وآله أنه قال فی کلام له: العلماء رجلان: رجل عالم آخذ بعلمه فهذا ناج وعالم تارک لعلمه فهذا هالک، وإن أهل النار لیتأذون من ریح العالم التارک لعلمه، وإن أشد أهل النار ندامۀ وحسرۀ رجل دعا عبدا إلی الله فاستجاب له وقبل منه فأطاع الله فأدخله الله الجنۀ وأدخل الداعی النار بترکه علمه»؛ نیز در کافی، ج 1 ص 41: «أحمد بن محمد بن عیسی، عن محمد بن إسماعیل بن بزیع، عن منصور بن حازم، عن طلحۀ بن زید، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: قرأت فی کتاب علی علیه السلام إن الله لم یأخذ علی الجهال عهدا بطلب العلم حتی أخذ علی العلماء عهدا ببذل العلم للجهال، لأن العلم کان قبل الجهل»؛ نیز در کافی، ج 1 ص 44-45: «علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن القاسم بن محمد، عن المنقری، عن علی بن هاشم بن البرید، عن أبیه قال: جاء رجل إلی علی بن الحسین علیه السلام فسأله عن مسائل فأجاب ثم عاد لیسأل عن مثلها فقال علی بن الحسین علیه السلام: مکتوب فی الإنجیل لا تطلبوا علم ما لا تعلمون ولما تعملوا بما علمتم، فإن العلم إذا لم یعمل به لم یزدد صاحبه إلا کفرا ولم یزدد من الله إلا بعدا»؛ نیز کافی، ج 1 ص 48: «علی بن محمد، عن سهل بن زیاد، عن جعفر بن محمد الأشعری، عن عبد الله بن میمون القداح، عن أبی عبد الله علیه السلام عن آبائه علیهم السلام قال: جاء رجل إلی رسول الله صلی الله علیه وآله فقال: یا رسول الله ما العلم؟ قال: الانصات، قال: ثم مه؟ قال: الاستماع، قال: ثم مه؟ قال: الحفظ، قال: ثم مه؟ قال: العمل به، قال: ثم مه یا رسول الله؟ قال: نشره».
2- (2)) . کافی، ج 1، ص 40: «علی بن إبراهیم، عن محمد بن عیسی بن عبید، عن یونس بن عبد الرحمن عن أبی جعفر الأحول، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: لا یسع الناس حتی یسألوا ویتفقهوا ویعرفوا إمامهم. ویسعهم أن یأخذوا بما یقول وإن کان تقیۀ»؛ - «محمد بن عیسی، عن یونس، عمن ذکره، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: قال رسول الله صلی الله علیه وآله: أف لرجل لا یفرغ نفسه فی کل جمعۀ لأمر دینه فیتعاهده ویسأل عن دینه»؛ - «علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن عبد الله بن سنان، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: قال رسول الله صلی الله علیه وآله: إن الله عز وجل یقول: تذاکر العلم بین عبادی مما تحیی علیه القلوب المیتۀ إذا هم انتهوا فیه إلی أمری»؛ - «محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن حماد بن عیسی، عن حریز عن زرارۀ ومحمد بن مسلم وبرید العجلی قالوا: قال أبو عبد الله علیه السلام لحمران بن أعین فی شئ سأله: إنما یهلک الناس لأنهم لا یسألون»؛ - «سهل بن زیاد، عن جعفر بن محمد الأشعری، عن عبد الله بن میمون القداح، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: قال: إن هذا العلم علیه قفل ومفتاحه المسألۀ».
3- (3)) . نحل، 43؛ و با اختلاف اندک در انبیاء، 7: «وَ مٰا أَرْسَلْنٰا مِنْ قَبْلِکَ إِلاّٰ رِجٰالاً نُوحِی إِلَیْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لاٰ تَعْلَمُونَ » .
4- (4)) . به عنوان نمونه به این احادیث اشاره می شود: - کافی، ج 1، ص 44-45: «علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن القاسم بن محمد، عن المنقری، عن علی بن هاشم بن البرید، عن أبیه قال: جاء رجل إلی علی بن الحسین علیه السلام فسأله عن مسائل فأجاب ثم عاد لیسأل عن مثلها فقال علی بن الحسین علیه السلام: مکتوب فی الإنجیل لا تطلبوا علم ما لا تعلمون ولما تعملوا بما علمتم، فإن العلم إذا لم یعمل به لم یزدد صاحبه إلا کفرا ولم یزدد من الله إلا بعدا» - «محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن محمد بن سنان، عن المفضل بن عمر، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: قلت له: بم یعرف الناجی؟ قال: من کان فعله لقوله موافقا فأثبت له الشهادۀ ومن لم یکن فعله لقوله موافقا فإنما ذلک مستودع». - «أحمد بن محمد بن خالد، عن أبیه، رفعه قال: قال أمیر المؤمنین علیه السلام فی کلام له خطب به علی المنبر: أیها الناس! إذا علمتم فاعملوا بما علمتم لعلکم تهتدون، إن العالم العامل بغیره کالجاهل الحائر الذی لا یستفیق عن جهله، بل قد رأیت أن الحجۀ علیه أعظم، والحسرۀ أدوم علی هذا العالم المنسلخ من علمه، منها علی هذا الجاهل المتحیر فی جهله، وکلاهما حائر بائر».
5- (5)) . نهج البلاغه، حکمت 147: «الناس ثلاثۀ: فعالم ربانی ومتعلم علی سبیل نجاۀ، وهمج رعاع أتباع کل ناعق یمیلون مع کل ریح، لم یستضیئوا بنور العلم، ولم یلجأوا إلی رکن وثیق»؛ نیز کافی، ج 1، ص 34: «محمد بن یحیی، عن عبد الله بن محمد، عن علی بن الحکم، عن العلاء بن رزین، عن محمد بن مسلم، عن أبی حمزۀ الثمالی قال: قال لی أبو عبد الله علیه السلام: اغد عالما أو متعلما أو أحب أهل العلم، ولا تکن رابعا فتهلک ببغضهم»؛ نیز کافی، ج 1، ص 34: «علی بن إبراهیم، عن محمد بن عیسی، عن یونس، عن جمیل، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: سمعته یقول یغدوا الناس علی ثلاثۀ أصناف: عالم ومتعلم وغثاء، فنحن العلماء وشیعتنا المتعلمون وسائر الناس غثاء».
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه