اخلاق خوبان صفحه 186

صفحه 186

روزه ای که در طی سال بر آدمیان وجوب یافته است سی روز تمام است و نه بیشتر.

مایه گمراهی

و همینحاست که توصیه دین مبنی بر سکوت جدی تر می نماید. وگرنه سخن گفتن پیش از رسیدن و دست یافتن به حقایق امور مایه گمراهی، و افت، و سقوط خواهد بود.

حکایت می کنند که: در دل چمنزاری یک لاک پشت و دو لَک لَک رفاقت کردند، تا اینکه تابستان سرآمد، و لک لک ها به لاک پشت گفتند: در هر سال، در چنین روزی ما از اینجا مهاجرت می کنیم و به سرزمینی می رویم که همچون تابستانِ این سرزمین، خوش و زیباست. لاک پشت گفت: بدون شما زندگی عذاب الیم است، مرا نیز با خود ببرید. گفتند: راه طولانی است و راهی جز پرواز نداریم. و تو نیز قادر به پرواز نیستی. لاک پشت گفت: مشکلی نیست که آسان نشود، پس چاره ای بیندیشید، و گره از این کار فرو بسته ما نیز بگشایید. و اندیشیدند. و چاره این شد که چوبی دراز برداشته و دوسوی آن با پای لک لک ها گرفته شود، و لاک پشت نیز قسمت میانی را به دندان گیرد، اما به شرط آنکه تا به مقصد نرسیده اند لاک پشت هرگز دهان را به سخن نگشاید. و لاک پشت نیز پذیرفت. و پرواز شروع شد. در میان راه به دهکده ای رسیدند. مردم دهکده وقتی که لاک پشت را اینگونه دیدند لب به طعن گشودند که این لاک پشت بیچاره با آنهمه نیرو و توان خود را به دست این کبوتران ناتوان داده است! و لاک پشت با شنیدن این حرف ها به جوس آمده، و دهان را به سخن گشود تا پاسخ آنها را گفته باشد، که ناگهان سقوط کرده، و جان خویش را در این ماجرا باخت.

آری، تکلم و سخن گفتن پیش از رسیدن به مقصد و هدف، نه تنها برای لاک پشت بلکه برای ما نیز چنین عاقبت و انجامی را در پی خواهد داشت.

در حقیقت حکایت لاک پشت و آن دو کبوتر شرح احوال ما و دو گوهر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه