- سخن ناشر 1
- اشاره 2
- اندیشه در مرگ 2
- رابطه اندیشه و مشورت 3
- راه درمان جهل 4
- تأثیر کلام در عمل انسان 4
- اشاره 6
- مشورت: بهره گیری از اندیشه دیگران 8
- در مدار عقل نه شهوت 8
- شفاعت اهل بیت از پیروانشان 10
- فرار شیطان از پیروانش در قیامت 10
- حکایت میرغضب و نان و نمک مجرم 11
- مردانگیِ هانی در نگهداری از مسلم 12
- مردانگی مسلم در برابر ابن زیاد 13
- حکایتی عجیب از مردانگی 14
- نشانه های مردانگی 14
- این حکایت خواندنی است 17
- اقسام فکر و اندیشه 18
- اشاره 21
- رمز موفقیت ابوذر 23
- رمز موفقیت ابن سینا 24
- رمز موفقیت علما 25
- اشاره 27
- اندیشه: نقطه حرکت انبیا 28
- آثار اندیشه در روایات 29
- اندیشه پاک: ریشه حلّ اختلاف 30
- جنایات هولناک بر اثر بی فکری 31
- شخصیت واقعی و غیر واقعی 32
- عبرت گرفتن از بی فکرها 32
- دو روایت تکان دهنده 35
- حکایت عجیبی از تأثیر کلام خدا 36
- اشاره 40
- گستردگی اندیشه 41
- رابطه توحیدی میان آفریدگان 43
- تفکر در آفرینش پروانه 46
- اندیشه در آفرینش زمین و آسمان 46
- چه کسی می گوید عالم خدا ندارد؟ 48
- حکایتی عجیب از نجات یک گنهکار 49
- اشاره 52
- یک پرسش و سه پاسخ 54
- آن سه کار چیست ؟ 55
- نتیجه حقانیت عالم 57
- این حکایت را حتماً بخوانید 60
- سخنی از یک دزد 61
- عاقبتی تکان دهنده 62
- دزد مال مردم نه دین مردم 62
- اشاره 65
- اقسام علم در قرآن بر اساس سخن امیرالمؤمنین (ع) 67
- الف. علم آینده 67
- پیدایش و مرگ خورشید 67
- ب. علم گذشتگان 69
- ج. دوای دردها 70
- تفکّر در عظمت آفرینش خورشید 71
- ج. علم به قوانین اجتماعی 72
- پیرمرد ایثارگر 74
- اشاره 76
- عوامل به کارگیری عقل 78
- اندیشمند بزرگ 80
- عوامل مؤثر در پیشرفت 81
- تفکر در آفرینش و قرآن 83
- سیستم غذارسانی بدن 85
- کم وزن ترین دستگاه بدن 85
- ماورای علم و عقل انسان 86
- موش و عقرب 86
- اشاره 88
- ارتباط� عقل جزئی با عقل مطلق 90
- بهترین نعمت الهی 91
- جولانگاه شیطان 93
- سرمایه عقل در وجود انسان 94
- چند نمونه 94
- گنجایش مغز 95
- آفرینش حکیمانه 96
- شگفتی های اقیانوس ها 97
- شگفتی های معده 100
- اشاره 102
- نگاه عارفانه رسول خدا (ص) 103
- عیسی (ع) مصداق انسان مبارک 104
- راه اخلاص از ریا می گذرد! 106
- ضرورت رجوع به متخصص 107
- شناخت خیالات شیطانی و درمان آن ها 109
- پیامدهای انحرافات فکری 110
- چند نمونه 111
- دفع ضرر محتمل 111
- حیات حیوانی از نظر قرآن 111
- پیامد اندیشه نکردن در واقعیات 112
- حیات شیطانی 113
- حیات سَبُعی 113
- حکایت روباه و گرگ 114
- اشاره 116
- توبه کسی که مردم را گمراه کرده بود 118
- معلم ها باید بیشتر از بقیه مواظب باشند 118
- رفتار امام حسین، علیه السلام، با معلم فرزندش 119
- صفات کوردلان 120
- دقت در رفت و آمدها و معاشرت ها 121
- همراهی فکر و مشورت 121
- تواضع علمیِ مرحوم آیت اللَّه بروجردی 122
- نمونه هایی از تاثیر کارهای معلمان خوب 123
- وجود ما معمایی است، حافظ� 125
- اشاره 127
- عظمت و حقارت واقعی 129
- محروم ماندن از سعادت ابدی 131
- آسیه الگوی بانوان 131
- استفاده از دنیا به اندازه ضرورت 132
- حکایت ابراهیم ادهم 133
- پیامدهای بی فکری 134
- تفکر در آثار و نشانه های الهی 134
- شگفتی های عنکبوت 135
- شگفتی های سیستم عصبی 137
- شگفتی های بال پرندگان 137
- اشاره 139
- نقش عقل در انسان 140
- نفوذ دانشمندان اسلام در اروپا 141
- حکایت یکی از اولیای خدا 142
- راهیابی به محضر ولی عصر، علیه السلام، بر اثر توبه 144
- آمادگی برای درک محضر یار 147
- مردم خیال می کنند که پاکند 148
- اشاره 149
- 1. حرکت عقلی 150
- اشاره 150
- حکایت قاضی بلخ با فرد زرتشتی 151
- حکمت جنگ های مسلمانان با کفار 151
- 2. اصلاح قلب 153
- اشاره 154
- 3. اصلاح نفس 154
- سفارش پیامبر (ص) به ترک گناهان 155
- حکایت روزی حلال با پرهیز از حرام 155
- توصیه هایی از رسول خدا (ص) 156
- اشاره 158
- برخورد ابن سینا با نظام العلماء 160
- صفات شیعه در کلام امام رضا (ع) 161
- 1. پایداری در نماز 161
- اشاره 161
- اشاره 161
- 2. روزه داران حقیقی 164
- 3. حج گزاران 164
- 4. اهل خمس و زکات 164
- اشاره 164
- شخصی که خواست حساب سال خود را بپردازد 164
- برخورد مرحوم کلباسی با مرد مقدّس در حمام 165
- 7. اهل تقوا و ایمان اند 166
- 5. شیعیان شیفته اهل بیت اند 166
- 6. از دشمنان ما بیزارند 166
- اشاره 167
- معنای بصیرت 168
- حکمت آفرینش انسان در کلام امام صادق علیه السلام 172
- آن چه در مغز و فکر نمی گنجد 174
- فرق بینا و کوردل در قیامت 175
- حرمت شیعه در نظر ائمه 177
- امتیاز شیعه در آخرت 178
- دنیا در نظر کوردلان و روشن دلان 179
- برخورد سرد امام صادق (ع) با بی احترامی کننده به شیعیان 179
- حکایت نجات حر بن یزید بر اثر بصیرت 181
- بصیرت از دیدگاه قرآن 181
- حقیقت توبه 183
- علت های از بین رفتن بصیرت 184
- بصیرت از دیدگاه امام علی، علیه السلام 187
- حکایت بصیر و کوردل 188
- خواسته های کوردلان 188
- حقیقت رسالت 189
- نقش آزمایش در سازندگی انسان 190
- نقش حوادث در منزلت انسان 191
- وضعیت مردم در زمان امام عصر (ع) 194
- موقعیت مردم در عصر ظهور حجت حق 194
- انتظار 195
- اشاره 196
- پاسخی از نیوتن 198
- کدام دانه فرو رفت در زمین که نرست... 199
- تأمل در درخت نخل 201
- تأمل در حرکت زمین 201
اثر همین حرکت فکری، ایشان بسیاری از مشکلات مردم را پیش از بعثت حل می کردند و وجود مقدّسشان نیز، در میان بدترین مردم، به بهترین انسان معروف شده بود. به گونه ای که همه از او به «امین» تعبیر می کردند. (1) امیرالمؤمنین، علیه السلام، هنگامی که از وجود مبارک پیامبر اسلام، صلی الله علیه وآله، تعریف می کند، تفکر را مهم ترین رکن وجود ایشان معرفی می کند. (2)
قرآن از تمام مخالفان حقیقت دعوت می کند که برای درمان مخالفتشان به فکر کردن در واقعیات روی آورند. مخالفان زمان پیامبر، صلی الله علیه وآله، به شدّت با او مخالفت می کردند و در فضای مخالفتشان تهمت کذب، سحر و جنون به آن وجود مقدّس می زدند. (3) پروردگار عالم از مخالفان چنین دعوت می کند:
«تَتَفَکَّرُوا مٰا بِصٰاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّهٍ » . (4)
درباره رفیقتان [محمّد که عمری با پاکی، امانت، صدق و درستی در میان شما زندگی کرده است] بیندیشید که هیچ گونه جنونی ندارد.
بدون دلیل درباره پیامبر قضاوت نکنید؛ عجولانه در مورد این مرد الهی دهان باز نکنید؛ عقل و فکر خود را در تمام حالات وجود مقدّس او به کار بگیرید تا به حقیقت برسید. بدترین پرده و ننگین ترین حجاب حجاب جهل و نادانی است (5) و او این پرده را با دست پر قدرت عقل کنار زده است. اگر انسان با چراغ اندیشه حرکت کند، به ویژه در مواقعی که از اندیشه اندیشمندان الهی کمک می گیرد، موجود باارزشی می شود.
آثار اندیشه در روایات
سلسله ای از روایات بسیار مهم در باب اندیشه وارد شده است که از بهترین روایات مکتب اسلام است و نمی توان در فرهنگ های دیگر جهان نمونه ای برای آن ها پیدا کرد. از جمله، در روایتی از امیرالمؤمنین،
1- (1)) پی نوشت . الحدائق الناضرۀ، محقق بحرانی، ج 14، ص 7: «فلما بلغ البنیان إلی موضع الحجر الأسود تشاجرت قریش فی وضعه فقال کل قبیلۀ: نحن أولی به ونحن نضعه، فلما کثر بینهم تراضوا بقضاء من یدخل من باب بنی شیبۀ فطلع رسول الله، صلی الله علیه وآله، فقالوا هذا الأمین قد جاء فحکموه فبسط رداءه - وقال بعضهم کساء طارونی کان له - ووضع الحجر فیه ثم قال: یأتی من کل ربع من قریش رجل فکانوا عتبۀ بن ربیعۀ ابن عبد شمس والأسود بن المطلب من بنی أسد بن عبد العزی وأبو حذیفۀ بن المغیرۀ من بنی مخزوم وقیس بن عدی من بنی سهم فرفعوه ووضعه النبی، صلی الله علیه وآله، فی موضعه»؛ نیز المجازات النبویۀ، شریف رضی، ص 185؛ و با اختلاف در مناقب، ابن شهر آشوب، ج 1، ص 43: «إنه، علیه الصلاۀ والسلام، لما نزلت هذه الآیۀ أتی علی أبی قبیس ونادی: یا صباحاه، فلما اجتمع الناس إلیه قال لهم یا معشر قریش:لو کنت مخبرکم بأن جیشا یطلع علیکم من هذه الثنیۀ أکنتم مصدقی؟ قالوا أجل والله ما علمناک إلا صادقا مصدقا. قال:فإنی نذیر لکم بین یدی عذاب شدید».
2- (2)) . نهج البلاغه، خطبه 213: (منها فی ذکر النبی، صلی الله علیه وآله): «أرسله بالضیاء وقدّمه فی الاصطفاء فرتق به المفاتق، وساور به المغالب. وذلل به الصعوبۀ، وسهل به الحزونۀ حتی سرح الضلال عن یمین وشمال».
3- (3)) . ص، 4: «وَ عَجِبُوا أَنْ جٰاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَ قٰالَ الْکٰافِرُونَ هٰذٰا سٰاحِرٌ کَذّٰابٌ » ؛ نیز ذاریات، 51: «کَذٰلِکَ مٰا أَتَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاّٰ قٰالُوا سٰاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ » ؛ حجر، 6 «وَ قٰالُوا یٰا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ » ؛ قلم، 5152: « وَ إِنْ یَکٰادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصٰارِهِمْ لَمّٰا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ * وَ مٰا هُوَ إِلاّٰ ذِکْرٌ لِلْعٰالَمِینَ » ؛ صافات، 36: «وَ یَقُولُونَ أَ إِنّٰا لَتٰارِکُوا آلِهَتِنٰا لِشٰاعِرٍ مَجْنُونٍ » ؛ دخان، 14: «ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَ قٰالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ » ؛ طور، 28: «فَذَکِّرْ فَمٰا أَنْتَ بِنِعْمَهِ رَبِّکَ بِکٰاهِنٍ وَ لاٰ مَجْنُونٍ » .
4- (4)) . سبأ، 46: «قُلْ إِنَّمٰا أَعِظُکُمْ بِوٰاحِدَهٍ أَنْ تَقُومُوا لِلّٰهِ مَثْنیٰ وَ فُرٰادیٰ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا مٰا بِصٰاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّهٍ إِنْ هُوَ إِلاّٰ نَذِیرٌ لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذٰابٍ شَدِیدٍ» ؛ نیز اعراف، 184: «أَ وَ لَمْ یَتَفَکَّرُوا مٰا بِصٰاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّهٍ إِنْ هُوَ إِلاّٰ نَذِیرٌ مُبِینٌ » .
5- (5)) . عیون الحکم والواعظ، لیثی واسطی، ص36: «الجهل موت»؛ نیز همین کتاب، ص45: «الجاهل میت وأن کان حیاً».