اندیشه در اسلام صفحه 4

صفحه 4

فکر پیش از عمل

امیرالمؤمنین، علیه السلام، در جمله ای می فرمایند: زبان مردم عاقل پشت قلبشان است و زبان مردم بی اندیشه جلوی قلبشان. (1) عاقل می گوید و پشیمان نمی شود، ولی جاهل اول می گوید و بعد پشیمان می شود. البته، بیماری جهل درمان پذیر است و کسی که می گوید من نمی فهمم، نمی دانم، عقلم قد نمی دهد یا فکرم به جایی نمی رسد، اولین گام را برای درمان خویش برداشته است.

راه درمان جهل

امیر المؤمنین، علیه السلام، راه درمان جهل را این طور معرفی می فرمایند:

گوش را باید وقف زبان های پاک اندیشمندان و عالمان و آگاهان کرد تا عقل طبیعی به عقل مسموع تبدیل شود. (2) عقل را نیز باید با حرف های عالی تغذیه کرد، با بیداران ارتباط برقرار نمود و بزرگان دین را دید و به حرف هایشان گوش داد.

«خذ العلم مِن افواه الرجال». (3)

در تاریخ، فراوان اتفاق افتاده که گاهی بزرگی کلمه ای را گفته و همین یک کلمه جوش و خروشی در شنوندگان ایجاد کرده و سبب شده که آن شنونده در آینده منشأ عالی ترین آثار در جامعه خود شود. (4)

تأثیر کلام در عمل انسان

زمانی که نوبت حکومت به عمر بن عبدالعزیز (5) رسید، یکی از بهترین کارهایی که انجام داد این بود که توانست از قدرتش استفاده کند و ناسزا گفتن به امیرالمؤمنین را، که از آثار شوم دوران حکومت معاویه بود، از خطبه های نماز جمعه، سخنرانی ها، نوشته ها، خانه ها وجامعه جمع کند و با قدرت بسیار جلوی این کار بایستد.


1- (1)) . نهج البلاغه، حکمت40: «لسان العاقل وراء قلبه، وقلب الأحمق وراء لسانه»، نیز حکمت 41 «قلب الأحمق فی فیه، ولسان العاقل فی قلبه»؛ نیز حکمت381: «الکلام فی وثاقک ما لم تتکلم به، فإذا تکلمت به صرت فی وثاقه، فاخزن لسانک کما تخزن ذهبک وورقک. فرب کلمۀ سلبت نعمۀ وجلبت نقمۀ»؛ کنز العمال، متقی هندی، ج1، ص166: «لا یلدغ المؤمن من جحر واحد مرتین».
2- (2)) . نهج البلاغه، حکمت338: «العلم علمان:مطبوع ومسموع، ولا ینفع المسموع إذا لم یکن المطبوع»؛ نیز عیون الحکم والمواعظ، لیثی واسطی، ص64: «العلم علمان مطبوع ومسموع ولا ینفع المطبوع إذا لم یک مسموع»، بحار الأنوار، ج75، ص6؛ و مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، محمد بن طلحۀ الشافعی، ص250: «قال، علیه السلام: العقل عقلان، عقل الطبع وعقل التجربۀ وکلاهما یؤدی إلی المنفعۀ، والموثوق به صاحب العقل والدین، ومن فاته العقل والمرؤۀ فرأس ماله المعصیۀ، وصدیق کل امرئ عقله وعدوه جهله، ولیس العاقل من یعرف الخیر من الشر ولکن العاقل من یعرف خیر الشرین، ومجالسۀ العقلاء تزید فی الشرف، والعقل الکامل قاهر للطبع السوء، وعلی العاقل أن یحصی علی نفسه مساوئها فی الدین والرأی والأخلاق والأدب فیجمع ذلک علی صدره أو فی کتاب ویعمل فی إزالتها».
3- (3)) . (از پیامبر اکرم، صلی الله علیه وآله) تحریر الأحکام، علامه حلی، ج1، ص 39؛ نیز عوالی اللئالی، أحسائی، ج4، ص78: «قال، صلی الله علیه و آله و سلم: «خذوا العلم من أفواه الرجال».
4- (4)) . در سه مجلد پیشین داستان شعوانه و فضیل عیاض و داستان عمر بن عبدالعزیز در همین گفتار از جمله این موارد است.
5- (5)) . عمر بن عبدالعزیز بن مروان خلیفه اموی (ج-ل-. 99ق- ف-. سمعان 101ق). وی نسبت به آل علی علاقه نشان می داد و در زندگی بسیار قانع و بدون تکلف و تجمل بود. مردی خوش طینت و پاک سیرت بود و مدت خلافت او دو سال و پنج ماه بود و در سن 40 سالگی در گذشت. رک: فرهنگ معین، ذیل مدخل عمر بن عبدالعزیز.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه